پیش به سوی ثروت قسمت سوم
اصول طلایی دستیابی به استقلال مالی
(برگرفته از آموزههای ناپلئون هيل)
راه نفوذ در ضمیر ناخودآگاه
نمی توانید به مبالغ عظیم ثروت دست یابید مگر اینکه در سر اشتیاقی سوزان برای دستیابی به آن داشته باشید و باور کنید که میتوانید به آن دست یابید.
ناپلئون هيل
در مقاله قبل اشارهای به تکنیک تلقین و استفاده از جملات تاکیدی کردیم و قرار را بر این گذاشتیم که در این مقاله به طور مفصل این اصول را شرح دهیم.
به اعتقاد ناپلئون هیل، تلقين پل ارتباطی است بین ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه
انسان به گونهای خلق شده است که قادر است از طریق حواس خود بر ضمیر ناخودآگاه اثر بگذارد. به عبارت دیگر انسان توانایی آن را دارد که به دلخواه ضمیر ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کند. تلقین به خود عامل کنترل کنندهای است که انسان از طریق آن میتواند ذهن خود را با افکار و ایدههای مثبت بمباران کند، البته برعکس این هم صادق است، زمانی که انسان ضمیر ناخودآگاه خود را با تلقينات منفی و مخرب بمباران میکند، نتیجه آن چیزی جز ناکامی و شکست نیست.
در مقاله قبل اشاره کردیم که ضمیر ناخودآگاه مانند زمین حاصل خیزی است که اگر در آن بذر نامطلوب بکاریم و از آن مراقبت نکنیم، علفهای هرز در آن رشد میکنند. این دقیقا مشکل تمام کسانی است که در فقر زندگی میکنند و همواره خود را محکوم سرنوشت میدانند. این افراد کنترل و برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه خود را به شرایط نامطلوب و تبلیغات منفی جامعه و از همه مهم تر به تلقينات منفی خود واگذار کرده اند. بد نیست در همین ابتدا تمرینی را انجام دهیم:
تمرین ۵: وجین کردن باغ ذهن
سه تفکر مخرب درون باغ ذهنتان، که مایلید آنها را ریشه کن کنید کدامند؟ مثلا، من به اندازه کافی باهوش نیستم، در خانواده اشتباهی به دنیا آمده ام، من محكوم سرنوشت هستم، من همواره شکست خورده ام و این بار هم شکست خواهم خورد.
دوست دارید برای جایگزین کردن باورهای محدود کننده، چه باورهای جدیدی را در باغ حاصل خیز ذهنتان بکارید؟ مثلا: من در زمینههای مورد علاقه خودم بسیار باهوش و خلاق هستم، من خود سرنوشت خود را خلق میکنم، من سزاوار بهترینها هستم.
افرادی هستند که از تکنیک تلقین و جملات تاکیدی استفاده کرده اند و به نتیجه دلخواه خود نرسیده اند و احساس میکنند این تکنیک برای آنها جواب نمی دهد ولی باید بدانند که نکته ی ظریفی در تکنیک تلقین به خود وجود دارد که ناپلئون هيل آن را مهمترین عامل عدم توفیق افراد در استفاده از تکنیک تلقین به خود، میداند. این نکته ظریف چیزی نیست جز احساسات. هنگامی که شرح خواستههای خود را میخوانیدتکنیک ۶مرحلهای تبدیل اشتیاق به ثروت) اگر تنها روخوانی کنید هیچ اثر به خصوصی ندارد. مگر اینکه در هنگام خواندن احساسات شما برانگیخته شود. شاید تکنیک معروف امیل کوئه را شنیده باشید که میگوید: روز به روز از هر لحاظ بهتر و بهتر میشوم. اگر این جمله را یک میلیون بار هم تکرار کنید اما هیچ احساسی نسبت به آن نداشته باشید هیچ تغيير مثبتی برای شما نمی افتد.
جمله زیر را همواره به خاطر داشته باشید:
ضمیرناخود آگاه شما تنها افکاری را میپذیرد که با احساس ترکیب شده باشد.
سوال اینجاست که منظور از ترکیب احساس با افکار چیست؟
ترکیب احساسات و هیجانات با افکار و تلقينات به این معنی است که در هنگام خواندن یک جمله تاکیدی حسی که این جمله به شما القاء میکند را به طور کامل احساس کنید. مثلا هنگامی که میگویید: سلامتی و نشاط تمام وجود مرا در بر گرفته است. باید احساس کنید که انرژی سلامتی و نشاط در تمام بدن شما جاری شده است. چه گونه؟ کافی است از خود بپرسید: زمان هایی که احساس نشاط و سبکبالی میکنم چه حسی دارم؟ آخرین باری که احساس سلامتی و نشاط تمام وجود مرا فراگرفته بود چه احساسی داشتم؟ طرح اینگونه پرسشها شما را با ماهیت حس سلامتی و نشاط بیشتر آشنا میکند. اما اگر صرفا از روی این جمله تاکیدی صدبار هم با صدای بلند بدون هیچ احساس بخوانید، شاهد هیچ تغییری نخواهید بود.
این موضوع کاملا برای ثروت و پول هم صادق است. هنگامی که از تلقینات یا جملات تاکیدی که در ارتباط با ثروت هستند، استفاده میکنید، باید حس غنی بودن و سرشار بودن را در خود ایجاد کنید. چگونه؟ کافی است از خود بپرسید. اگر هم اکنون ثروت مورد نظر خود را به دست آورده بودم، چه حسی داشتم؟ اگر هم اکنون به اولین هدف مالی خود رسیده بودم چه حسی داشتم؟ اگر هم اکنون تمام پول لازم برای تحقق خواستههای خود را داشتم، چه حسی داشتم؟
با طرح این گونه سوالات میتوانید میتوانید به ماهیت احساس ثروتمند بودن پی ببرید. به بیان امروزی تر میتوانید با ارتعاش ثروت و فراونی هم فرکانس شوید.
این نکته را بدانید که احساسات دارای طیف گستردهای هستند، مثل احساس تشنگی احساس بی حالی، احساس بی انگیزه بودن، احساس سلامتی، احساس ثروتمند بودن و صدها احساس دیگر. زمانی که تصمیم دارید از یک جمله تاکیدی درباره ثروت استفاده کنید و در عین حال دارای احساس کمبود ناشی از بی پولی باشید، حتی اگر ۱ میلیون بار هم جمله تاکیدی را تکرار کنید، هیچ اثری بر روی ضمیر ناخودآگاه شما ندارد. زیرا شما از لحاظ ارتعاشی با فقر و کمبود هم فرکانس هستید و فاصله زیادی با سطح ارتعاشی ثروت و فراوانی دارید.
دوباره تاکید میکنم، این جمله را همواره به خاطر داشته باشید:
ضمیر ناخود آگاه شما تنها افکاری را میپذیرد که با احساس ترکیب شده باشد.
در فصل چهارم کتاب "بينديشيد و ثروتمند شوید" ناپلئون هیل میگوید:
این حقیقت مهم در تمام فصلها تکرار شده است، درک نکردن آن تنها دلیلی است که توضیح میدهد چرا بسیاری از کسانی که از روش تلقین استفاده میکنند به هدف خود نمی رسند. بدانید که کلمات عاری از احساس هیچ تاثیری بر ضمیر ناخودآگاه نمی گذارند.
مهم نیست صدبار یا هزار بار با صدای بلند بگویید: من ثروتمند هستم. اگر در هنگام گفتن این جمله احساس بی پولی و کمبود داشته باشید، این جمله نمی تواند هیچ تاثیر مثبتی بر ضمیر ناخودآگاه شما داشته باشد. پس همواره به خاطر داشته باشید در هنگام استفاده از این تکنیکهای برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه باید احساسات خود را با افکارتان ترکیب کنید.
در آخرین مرحله "تکنیک ۶ مرحلهای تبدیل اشتیاق به ثروت" که در مقاله اول مطرح کردیم، بیان کردیم که روزانه حداقل یکبار، معمولا قبل از خواب، از روی تعهدنامه خود برای رسیدن به هدف مالی خود بخوانید و خود را به گونهای تجسم کنید که هم اکنون به این هدف رسیده اید. به خاطر داشته باشید که تنها خواندن کلمات بی فایده است، مگر آنکه شما احساس خود را با کلمات در آمیزید. اگر بتوانید احساس ثروتمند بودن و غنی بودن را با جملات خود تلفیق کنید آنگاه توانسته اید ضمیر ناخودآگاه را فریب دهید. در آن هنگام ضمير ناخودآگاه پیام شما را به طور کامل دریافت میکند.
نکتهی دیگری که باید بدانید این است که در ابتدای مسیر رسیدن به هدف مالی خود ممکن است ایدهای جامع و کامل برای رسیدن به هدف خود، نداشته باشید. نگران نباشید، در طول مسیر ضمیر ناخودآگاه شما برنامه یا برنامههای مورد نیاز شما را طراحی میکند. کافی است هوشیار باشید و به محض القاء ایدههای جدید در ذهنتان آنها را بررسی کنید و به مرحله اجرا بگذارید. در اغلب موارد ایدهها به وسیله شهود و حس ششم به ذهن شما القاء میشود. برای این الهامات ارزش قائل باشید آنها را نادیده نگیرید و به محض دریافت بر روی آنها کار کنید.
تمرین ۶: هم اکنون خود را صاحب ثروت مورد نظر خود ببینید.
به یک مکان ساکت بروید(ترجیحا شب قبل از خواب)، تعهد نامهای که در مقاله اول تهیه کردید را بیاوردید. اینبار هنگامی که از روی تعهدنامه خود میخوانید، فرض کنید که هم اکنون به خواسته و هدف مالی خود رسیده اید. حسی از بی نیازی و سرشار بودن و ثروتمند بودن را در خود ایجاد کنید، حتی اگر شرایط فعلی شما کاملا خلاف آن را نشان دهد.
به طور مثال اگر تصمیم دارید به مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان تا پایان اسفند سال ۱۳۹۶ دست یابید و در ازای آن خدمتی را ارایه کنید و یا به عنوان فروشنده محصولی را به فروش برسانید و یا هر برنامهای که برای رسیدن به این هدف دارید، بیانیه کتبی شما باید چیزی شبیه این باشد؛
در روز اول فروردین سال ۱۳۹۷، من صاحب ۵۰ میلیون تومان خواهم بود. من این پول از منابع مختلف و از طریق ایدههای خلاقانه خود کسب خواهم کرد. من تعهد میدهم که در عوض این پول، حداکثر کیفیت خدمات و محصولات را به مشتریان خود ارائه دهم، من ایمان دارم که به این هدف مالی دست مییابم، ایمان من به حدی قوی است که میتوانم هم اکنون خود را صاحب این پول ببینم. این پول هم اکنون منتظر آن است که در زمان مناسب به دست من برسد.
سعی کنید بیانیه خود را حفظ کنید و آن را روزانه حداقل یکبار(ترجیحا قبل از خواب) تکرار کنید. تا زمانی که باور کنید میتوانید به خواسته و هدف مالی خود دست یابید. همواره این نکته را به خاطر داشته باشید که:
اهمیت یادگیری مداوم و دانش تخصصی
افراد موفق هیچگاه از یادگیری در حرفه خود دست نمی کشند اما افراد ناموفق به غلط فکر میکنند با پایان دوران تحصیل شان، دوران یادگیری و دانش اندوزی آنها هم به پایان رسیده است.
دانش به خودی خود اسباب ثروت و تنعم نمی شود، مگر اینکه کسب این دانش هدفمند باشد. بی توجهای به این نکته علت ناکامی بسیاری از افراد تحصیل کرده است. این افراد به اشتباه فکر میکنند که دانش قدرت است، در صورتی که اینطور نیست. دانش قدرت بالقوه است و تنها زمانی به قدرت بالفعل تبدیل میشود که هدفمند باشد و در کانال مناسبی هدایت شود و جریان یابد. در واقع این حلقه گمشده اکثر نظامهای آموزشی است. در اکثر نظامهای آموزشی درسهای یکسانی را به تمام دانش آموزان و دانشجویان تدریس میکنند و در نهایت به تمامی آنها مدرکی میدهند و به این نکته توجهای ندارند که هر فرد دارای استعدادها و علایقی منحصر به فردی است که باید مطابق با استعدادها و علایقش به او آموزش داده شود. این سیستم آموزشی اشتباه باعث شده است با خیل عظیمی از کسانی مواجه باشیم که دارای حجم زیادی از اطلاعات هستند و مدارک تحصیلی معتبری دارند اما توانایی این را ندارند که دانش خود را به ثروت تبدیل کنند.
به دلیل همین ناکارآمدی سیستم آموزشی، به عقیده ناپلئون هیل برای اکثر افراد یادگیری واقعی بعد از فارغ التحصیلی آنها آغاز میشود! دلیل این امر این است که بسیاری از افراد با اتمام تحصیلات رسمی دانشگاهی فرصت این را پیدا میکنند که به دنبال علایق شخصی خود بروند و استعدادهای نهفته خود را کشف کنند، استعدادهایی که هیچ وقت در نظام آموزشی کشف نشد و علایقی که هیچ وقت مورد توجه نظام آموزشی قرار نگرفت. شاید همین دلیل اصلی موفقیت کسانی مثل توماس ادیسون، هنری فورد، استیو جابز، ریچارد برانسون، بیل گیتس و هزاران نفر دیگر در طول تاریخ بوده است. این اشخاص استعدادها و علایق خود را خارج از نظام آموزشی رسمی کشف کرده اند و بدون توجه به نظام آموزشی ناکارآمد، خود به دنبال یادگیری در حرفه مورد علاقه شان رفته اند.
همانطور که در ابتدای مقاله تاکید کردیم دانشی به ثروت تبدیل میشود که هدفمند باشد. این جمله به این معنا است که اگر شما دانش و اطلاعات زیادی را در طی تحصیل خود آموخته اید و یادگیری این اطلاعات فقط برای گرفتن نمره و یا کسب مدرک تحصیلی بوده است در نتیجه این دانش هدفمند نیست و در نهایت نمی تواند شما را به تنعم و ثروت برساند.
اما اگر شما به حرفهای به خصوص علاقه مند باشید و به صورت خودجوش روزانه زمانی را برای مطالعه و کسب دانش در آن حرفه اختصاص دهید بدون شک در نهایت این دانش به ثروت تبدیل خواهد شد، دلیل آن واضح است زیرا کسب این دانش هدفمند بوده است، شما به حرفهای علاقه مند بوده اید و به صورت کاملا هدفمند در آن به مطالعه و کسب علم پرداخته اید، در نتیجه جای تعجب ندارد که پس از گذشت چند سال شما به یک استاد و متخصص واقعی در آن حرفه تبدیل شوید و صد البته به تنعم و ثروت زیادی هم دست خواهید یافت
البته نکته که باید همواره به یاد داشته باشید این است که نباید روند یادگیری شما متوقف شود، حتی اگر به معنای واقعی به یک استاد و متخصص در حرفه خود تبدیل شدید، باید همواره در حال یادگیری باشید. ناپلئون هيل تاکید میکند. افراد موفق هیچگاه از یادگیری در حرفه خود دست نمی کشند، اما افراد ناموفق به غلط فکر میکنند با پایان دوران تحصیل شان، دوران یادگیری و دانش اندوزی آنها هم به پایان رسیده است.
شک نداشته باشید که یادگیری دانش و مهارت تخصصی میتواند زندگی شما را متحول کند، البته همانطور که گفتیم باید هدفمند باشد نه برای کسب مدرک و پز دادن.
در کتاب بينديشيد و ثروتمند شوید داستان فروشندهای گفته شده است که با یادگیری مهارتی تخصصی به تنعم و ثروت بسیاری دست یافت.
این فروشنده در خواربار فروشی مشغول به فروشندگی بود و پس از مدتی اخراج شد و کار خود را از دست داد. او تصمیم گرفت در یک دوره حسابداری شرکت کند و خود را به آخرین علم و اطلاعات در زمینه حسابداری مجهز کرد. او تصمیم گرفت برای خودش کار کند. به این منظور به سراغ مغازه داران متعددی رفت و با بیش از یکصد نفر از آنها قرار دادی امضاء کرد تا به دفاتر مالی آنها رسیدگی کند. این ایدهی او باعث ایجاد واحدهای سیار حسابرسی شد و جمع کثیری را استخدام کرد که به ازای دریافت مبلغی به دفاتر مالی کسبه رسیدگی میکردند و در نهایت به ثروت بسیار زیادی دست یافت.
دو عامل بسیار مهم در موفقیت این شخص نقش داشت:
1. دانش تخصصی که هدفمند بود.
۲. قدرت تخیل و خلاقیت
می توان صدها مثال دیگر را مطرح کرد از کسانی که از شغل خود به هر دلیلی بیرون آمدند و در پی علایق خودشان رفتند و به صورت هدفمندی شروع به کسب دانش در حرفه مورد علاقه شان کردند. شاید نام جف بزوس را شنیده باشید، صاحب سایت بزرگ آمازون و پنجمین فرد ثروتمند جهان. البته به دلیل اینکه هم اکنون در حال بررسی کتاب بیندیشید و ثروتمند شويد از شرح داستان او خودداری میکنیم، اما پیشنهاد میکنم داستان موفقیت او را حتما مطالعه کنید.
خلاصه آنچه که در این مقاله باید به یاد داشته باشیم این است که:
یادگیری دانش و مهارتی تخصصی میتواند تحول بزرگی در زندگی شما ایجاد کند اما به شرط اینکه هدفمند باشد و در راستای علایق شما باشد.
تمرین ۷: دانش و مهارت لازم برای تحقق هدف مالی خود را شناسایی کنید و بیاموزید.
با توجه به هدف مالی که در مقاله شماره یک برای خود مشخص کرده اید، دانش و مهارتهای لازم برای تحقق آن را شناسایی کنید. این مهارت تخصصی میتواند یادگیری نرم افزاری به خصوص باشد و یا مطالعه کتابی و یا شرکت در یک دوره خاص آموزشی.
فهرستی از دانشها و مهارتهای تخصصی برای تحقق هدف مالی تان تهیه کنید :
حال مشخص کنید که این دانش و مهارت تخصصی را از چه منابعی میتوانید تهیه کنید. منابعی مانند دانشگاه، کارگاههای آموزشی، کتابخانه، اینترنت و یا دورههای آموزش آنلاین.
لیست کاملی از این منابع تهیه کنید.
در پایان به یاد داشته باشید که هر کس دست از یادگیری برمی دارد، به طرز ناامید کنندهای محکوم به یک زندگی متوسط است، راه موفقیت، راه تعقیب مداوم دانش است.
قسمت بعدی را ملاحظه فرمائید
مقالات مشابه
تخیل کارگاهی است که تمام پیشرفتها و دستاوردهای بشر از آنجا آغاز شده است. کافی است هم اکنون به ...
در مسير ثروت اندوزی و دستیابی به استقلال مالی نباید به کسی اجازه دهید رویای شما را از بین ببرد....
در قسمت اول سری مقالات "پیش به سوی ثروت" میخواهیم تمرین 6 مرحلهای تبدیل اشتیاق سوزان به ثروت...
Label
بزن بریم !