پیش به سوی ثروت قسمت چهارم
اصول طلایی دستیابی به استقلال مالی
(برگرفته از آموزههای ناپلئون هيل)
تخیل (کارگاه ذهن)
از طریق قدرت تخیل و تجسم خلاق، ذهن متناهی بشر با شعور لایتناهی هستی ارتباط مستقیم برقرار میکند، این ارتباط را شهود یا الهام مینامند.
ناپلئون هيل
تخیل کارگاهی است که تمام پیشرفتها و دستاوردهای بشر از آنجا آغاز شده است. کافی است هم اکنون به اطراف خود نگاهی کنید. تمام تجهیزات و امکاناتی که از آنها استفاده میکنید، ابتدا در قلمروی تخیل یک فرد شکل گرفته است و سپس از لحاظ فیزیکی متجلی شده است. بنابراین اگر میخواهید چیزی در آینده وجود داشته باشد، ابتدا باید آن را وارد قلمرو تخیل تان کنید. برای اینکه چیزی به این دنیای مادی وارد شود و خواستهای محقق شود، ابتدا باید به طور جدی در تخیل شما شکل بگیرد. شما از این توانایی و موهبت بزرگ بهره مند هستید. این توانایی هیچ محدودیتی ندارد و در ابتدای تولدتان به شما هدیه داده شده است.
انسان به کمک قدرت تخیل خود توانسته طبیعت را به تسخیر خود در آورد، از ساخت ریزترین تجهیزات الکترونیکی گرفته تا هواپیما و فضاپیماهایی غول آسا، همه و همه ابتدا در قلمروی تخیل مخترعین شکل گرفته اند. از دیدگاه ناپلئون هيل تخیل به دو دسته تقسیم بندی میشود، تخیل خلاق و تخیل ترکیبی.
تخیل خلاق، به کمک این تخیل ذهن انسان با شعور لایتناهی هستی در ارتباط مستقیم قرار میگیرد، پدیدهای که به آن شهود یا الهام و یا حس ششم میگویند. به کمک تخیل خلاق انسان الهامات را دریافت میکند. ایدههای نو و بدیع توسط این نوع تخیل به انسان منتقل میشود. همچنین شما از طریق قلمروی تخیل خلاق است که میتوانید با ضمیر ناخودآگاه دیگر انسانها ارتباط برقرار کنید. تمام نوابغ علمی مانند انشتین و هنرمندان و شاعران كبير از آن جهت کبیر شده اند که توانسته اند از تخیل خلاق خود استفاده کنند. درباره ی تخیل خلاق در مقالات آینده بیشتر صحبت میکنیم و شاید هم سری مقالاتی را به این موضوع اختصاص دادیم.
در جریان تبدیل اشتیاق به ثروت تخیل ترکیبی نسبت به تخیل خلاق نقش بیشتری را بازی میکند و از اهمیت بیشتری برخوردار است. بنابراین در این مقاله هر جا که واژهی تخیل به کار میرود، منظور تخیل ترکیبی است به غیر از اینکه بر واژه تخیل خلاق تاکید شود. انسان در هنگام استفاده از تخیل ترکیبی ایدهها و دستاوردهای گذشته را با هم ترکیب میکند و ترکیبی جدیدی را ارائه میدهد. در این نوع تخیل پدیدهای جدید خلق نمی شود بلکه ایدههای گذشته با هم ترکیب میشوند. به طور مثال، برادران رایت از تخیل خلاق برای ساخت اولین هواپیما استفاده کرده بودند زیرا قبل از آنها پدیدهای به نام هواپیما وجود نداشته است و تقریبا ساخت چنین وسیلهای غیرممکن جلوه میکرده است، اما بعد از آنها شرکتهای بزرگ ساخت هواپیما تاسیس شدند که ایده ابتدایی براداران رایت را پیشرفت دادند و با دیگر ایدهها ترکیب کردند و هواپیماهای امروزی ساخته شده است. در این حالت شرکتهای ساخت هواپیما از تخیل ترکیبی استفاده میکنند و ایدههای گذشته را با هم ترکیب میکنند و ترکیبی جدید را ارائه میدهند.
امروزه تقریبا تمام کسب و کارهای بزرگ به همین شکل ایجاد میشوند. استیو جابز در شرکت اپل تلفن همراه را اختراع نکرد بلکه از قدرت تخیل ترکیبی خود و دیگر مهندسان شرکت اپل استفاده کرد و گوشی موبایل هوشمندی با نام آیفون را تولید کرد. در حقیقت استیو جابز ایده اولیه تلفن همراه را با چندین ایدهی دیگر مانند دوربین فیلم برداری و دستگاه پخش موسیقی و دهها ایدهی دیگر را با هم ترکیب کرد و ترکیبی جدید را به وجود آورد.
اکثر افراد نسبت به واژه خلاقیت دچار سوء برداشتند هستند و فکر میکنند تنها در حالتی انسانی خلاق هستند که پدیدهای نو و بدیع را کشف کنند، در حالی که واژه خلاقیت میتواند هم به تخیل خلاق اشاره کند و هم تخیل ترکیبی.
مثالی از استفاده از قدرت تخیل ترکیبی که در کتاب بينديشيد و ثروتمند شوید آورده شده است کوکا کولا است. ماجرای کوکاکولا که هم اکنون یکی از بزرگترین کارخانههای جهان است و باعث ایجاد شغل برای هزاران نفر شده است از یک کتری کوچک شروع میشود؟ سالها قبل پزشک سالخوردهای به یک داروخانه رفت و با فروشنده داروخانه سرگرم صحبت شد و سپس از داروخانه بیرون رفت و از کالسکه خود کتری قدیمی بزرگی را آورد و به فروشنده داروخانه داد. سپس کاغذی را که حاوی یک فرمول بود به فروشنده داد و در ازای کتری و فرمول مبلغی را از فروشنده گرفت. اما نه فروشنده و نه پزشک نمی توانستند تصور کنند قرار است چه صنعت بزرگی پدیدار شود. صنعتی که یک شهر کوچک را به یکی از مراکز بزرگ تجاری و صنعتی آمریکا بدل کرد و البته سرنوشت زندگی تمام مردم آن شهر کوچک را دگرگون کرد.
نکته جالب دیگر که ناپلئون هیل به آن اشاره میکند این است که تقریبا میتوان گفت كل جهان هستی دستخوش تخیل ترکیبی است؛ زیرا زمینی که هم اکنون بر روی آن زندگی میکنیم حاصل تغییرات تکاملی است که طی میلیونها سال انجام شده است.
امروزه در فیزیک کوانتوم به وضوح ثابت شده است که در ابتدا هیچ چیز مادی وجود نداشته است و تنها نوعی از انرژی نادیدنی و ناملموس وجود داشته است و طی میلیاردها سال کیهان به شکل امروزی خود در آمده است و البته هم اکنون با سرعت بسیار زیادی در حال گسترش است.
شاید این سوال برای شما ایجاد شود که این موضوع چه ارتباطی با قدرت ذهنی تخیل دارد؟ در حقیقت قدرت ذهنی تخیل هم نوعی انرژی بی شکل و ناملموس است و هنگامی که شما در تخیلتان میل انباشت ثروت را ایجاد میکنید و از تخیل خود برای تحقق خواسته هایتان استفاده میکنید، شما به صورت ناخواسته دارید از همان قوانینی که طبیعت برای تکامل و خلق این جهان استفاده کرده است، سود میجویید و به یاد داشته باشید که این قوانین خدشه ناپذیر هستند. (برای مطالعه بیشتر در این زمینه فصل چهارم کتاب رویاهای تحقق یافته نوشتهی دکتر وین دایر را مطالعه کنید.)
اما نکتهای که اینجا قابل توجه است این است که اگر شما برای مدت زمان طولانی از قوه تخیل تان استفاده نکنید این قوه ضعیف میشود. البته این را بدانید که این قوه هیچگاه به طور کامل از بین نمی رود، اما میتواند بسیار ضعیف شود. تقریبا میتوان گفت تمام انسانها در دوران کودکی به خوبی از قدرت تخیل خود استفاده میکردند، اما به مرور زمان به دلیل ناقص بودن سیستم آموزشی این قدرت شگفت انگیز نادیده گرفته میشود. اما بدانید اگر اندیشه ثروت اندوزی دارید تنها از طریق به کارگیری این قدرت شگفت انگیز است که میتوانید به این مهم دست یابید.
تمرین ۸: اجازه دهید پرنده اندیشه و تخیل تان آزادانه پرواز کند.
همانطور که گفتیم از قدرت تخیل خلاق و تخیل ترکیبی برای خلق هر چیزی میتوانید بهره بگیرید اما تمرکز ما در این سری مقالات بر روی خواستههای مادی و خلق ثروت است. ابتدا میخواهیم حدود ۳۰ دقیقه به خود فرصت بدهید و لیست کاملی از خواستههای خود را بنویسید. همچنین ویژگی شخصیتی که میخواهید در خودتان ایجاد کنید را بنویسید. نکتهای که در این تمرین باید رعایت کنید این است که اجازه دهید پرنده تخيلتان آزادانه پرواز کند و محدودیتها را کنار بگذارید.
آنچه میخواهم داشته باشم:
ویژگی شخصیتی که میخواهم داشته باشم:
اغلب افراد برای تحریک قوه تخیلشان به محرک هایی خارجی نیاز دارند، اگر شما هم از این دست از افراد هستید پیشنهاد میکنیم بعد از تهیه لیست خواسته هایتان تصاویری از خواسته هایتان پیدا کنید و آنها را جمع آوری کنید. حتی میتوانید این عکسها را بر روی تابلویی بچسبانید، اما لازم نیست حتما این کار را انجام دهید، میتوانید تصاویر دلخواه خود را از اینترنت پیدا کنید و این تصویر را در فایلی برای خود ذخیره کنید. وقت گذاشتن و تهیه ی این تصاویر شاید نهایت یک ساعت از وقت شما را بگیرد اما این کار باعث میشود خواسته هایتان در ذهنتان دارای تصاویری شفاف و واضح باشند و اینگونه راحت تر میتوانید از قوه تخیل خود استفاده کنید.
قاتل زنجیرهای رویاهایتان (ترس از انتقاد و حرف دیگران)
مهمترین زمان برای مراقبت از رویای تان همان زمان تولد آن است. هر دقیقهای که رویای شما بیشتر زنده بماند شانس بیشتری برای بقاء پیدا میکند و از جایی به بعد تحقق آن اجتناب ناپذیر است. اجازه ندهید نظرات منفی و ناامید کننده دیگران رویایتان در نطفه کور کند.
تا وقتی که یک زندگی یکنواخت و عادی داشته باشید، کاری با شما ندارد ...اما کافیست یک رویایی در سر داشته باشد، ایدهای برای کار جدید داشته باشید، بخواهید تغییر اساسی در روند زندگی تان ایجاد کنید، دیر یا زود سر و کله اش پیدا میشود.
در ابتدا در لباس یک مشاور خیر خواه ظاهر میشود؛ هرطور شده شما را توجیه میکند که رویایتان، ایده تان و تغییری که در نظر دارید چرا خوب نیست و اصلا چرا نباید دنبالش بروید...
اگر مشاوره اش را قبول نکنید، یکبار دیگر در ظاهر یک تاریخدان ظاهر میشود. تمام خاطرات گذشته تان که مشابه رویای فعلی تان بود و به آن نرسیدید و تمام ایدههای شکست خورده گذشته تان را به شما یادآوری میکند.
بعد از مدت کوتاهی دیگر هیچ صدایی نمی شنوید و اصلا احساس میکنید لازم نیست تغییری در روند زندگی تان ایجاد کنید، میدانید چرا؟ چون آنها به قتل رسیده اند... اجازه دادید یک قاتل زنجیرهای تمام ایده ها، رویاهاتان را به قتل برساند و در وجود شما ساکن شود...
نام او ترس از انتقاد و حرفهای دیگران است.
ترس از انتقادهای دیگران، ترس از طرد شدن، ترس از به نتیجه نرسیدن و مورد تمسخر قرار گرفتن دیگران... تمام این ترس ها، رویاهایتان را یکی پس از دیگری به قتل رساندهاند.
در این مقاله میخواهیم طبق آموزههای ناپلئون هیل به شما آموزش دهیم چطور این قاتل بالفطره را دستگیر و برای همیشه به سلول انفرادی منتقل کنید؟
قبل از رفتن به سراغ این قاتل زنجیرهای رویاهایتان بهتر است کمی دربارهی اهمیت پشتکار و مداومت صحبت کنیم. زیرا این دو رابطه تنگاتنگی با هم دارند. پشتکار و مداومت عامل بسیار حیاتی برای تبدیل اشتیاق به ثروت است. در طول زندگی حتما تجربه داشته اید که هدفی را با شور و اشتیاق فراوان برای خود برگزیده اید، اما پس از گذشت چند روز یا چند هفته و حتی در بعضی مواقع چندماه، دست از هدف خود کشیده اید و تسلیم شده اید. اغلب افراد با مشاهده نخستین بدبیاریها یا شکستهای موقت دست از تلاش میکشند و تسلیم میشوند. تنها عدهی معدودی به رغم تمامی شکستها و ناکامیها پایداری میکنند تا به هدف خود دست یابند.
اگر سری مقالات پیش به سوی ثروت را تا به اینجا دنبال کرده اید، نخستین آزمون برای نشان دادن میزان پشتکارتان را در همان مقاله اول (تمرین ۶ مرحلهای تبدیل اشتیاق به ثروت) داده اید. اگر تمام ۶ مرحله را انجام دادید اما پس از چند روز نسبت به تعهد خود در آن تمرین دلسرد شدید، نشان میدهد که شما از جمله کسانی هستید که از کمبود پشتکار را رنج میبرید. به عقیده ناپلئون هيل تنها دو درصد از افراد جامعه هدفی را برای خود مشخص میکنند و تا زمانی که به آن نرسیده اند، دست از تلاش برنمی دارند.
اهمیت پشتکار با بررسی زندگی بزرگانی نظیر هنری فرود به طور کامل مشخص است. مردی که از صفر شروع کرد و در نهایت یک امپراطوری عظیم به راه انداخت. او تنها یک ویژگی بارز داشت، مداومت و پشتکار. یا توماس ادیسون که بعد از هزاران بار شکست متوالی در نهایت لامپ را اختراع کرد و تبدیل به الگوی مداومت و پشتکار شد. به عقیده ناپلئون هيل پشتکار مهمترین رکن پیروزی مردان و زنان بزرگ تاریخ بوده است.
ما آدم هایی را میبینیم که ثروتهای کلانی اندوخته اند، ولی اغلب اوقات تنها به پیروزیهای آنها توجه میکنیم و شکستهای موقتی آنها را نادیده میگیریم. طبق فلسفه ناپلئون هيل امکان ندارد بدون تجربه ی شکستهای موقت بتوانید ثروتی بیندوزید.
پشتکار یک نوع عادت و حالتی ذهنی است در نتیجه میتوان آن را به تدریج در خود به وجود آورد. ناپلئون هیل در کتاب بينديشيد و ثروتمند شوید، هشت عامل را معرفی کرده است که بی بهره بردن از هر کدام از آنها میتواند نیروی پشتکار و مداومت شما را تضعیف کند.
1. داشتن هدف مشخص و واضح: نخستین گام برای افزایش پشتکار، داشتن هدفی مشخص است. اگر تصویری مشخص و واضح از هدفتان در ذهنتان داشته باشید بر بسیاری از موانع و مشکلات فائق میآیید.
٢. اشتیاق: داشتن اشتیاقی سوزان نسبت به هدف و خواسته تان، تاثیر بسیار زیادی در افزایش پشتکار شما دارد.
٣. اعتماد به نفس: داشتن اعتماد به نفس باعث میشود شما نسبت به تواناییهای خود باور داشته باشید. (در این باره در مقالات گذشته به تفصیل صحبت کردیم)
۴. برنامه سازمان یافته: داشتن یک برنامه عملی حتی اگر دارای نقص باشد و کامل نباشد، پشتکار شما را افزایش میدهد.
۵. دانش و مهارت: کسانی که علاقهای به یادگیری و دانش اندوزی ندارند، به دلیل نداشتن مهارت کافی برای غلبه بر چالشها از پشتکار کمی برخوردار هستند و زود تسلیم میشوند.
۶. قدرت اراده: هنگامی که اشتیاق سوزان با نیروی اراده ترکیب شد، ترکیبی شکست ناپذیر ایجاد میشود و پشتکاری آهنین ایجاد میشود.
۷. گروه دوستان حمایت کننده: دوستان حمایت کننده که شما را تشویق کنند تا هدف خود را تا انتها دنبال کنید میتواند در افزایش پشتکار شما بسیار کمک کند.
8. تبدیل شدن پشتکار به یک عادت: در این رابطه تمرینی کامل در انتهای این مقاله آورده شده است.
هشت عامل بالا را دوباره بررسی کنید و ببینید کدام یک از آنها در شما وجود ندارد.
هم اکنون میخواهیم به سراغ یکی از دشمنان اصلی که میان شما موفقيتان فاصله ایجاد میکند برویم، جایگاه این دشمن در ضمیر ناخودآگاه شماست. همان قاتل زنجیرهای که در ابتدای مقاله دربارهی آن سخن گفتیم.
ترس از انتقاد و حرف دیگران
اغلب افراد به خویشاوندان، دوستان و آشنایان خود اجازه میدهند که در زندگی آنها دخالت کنند و نسبت به انتقاد اطرافیان ترس بسیار زیادی دارند، هر کس که تسلیم این ترس شده است از سنگینی خسارت آن آگاه است و میداند تسلیم شدن در مقابل این ترس باعث نابودی کامل رویاها و اهداف او میشود.
بسیاری از افراد از ریسک کردن و رفتن به دنبال رویاهای خود اجتناب میکنند، این افراد نگران هستند که شکست بخورند و مورد انتقاد دیگران قرار بگیرند. متاسفانه ترس از انتقاد و طرد شدن توسط دیگران از میل به موفقیت بیشتر است.
در این جا داستان ناپلئون هیل را در رابطه با همین موضوع مطرح میکنیم:
زمانی که اندرو کارنگی به من پیشنهاد کرد که ۲۰ سال از زندگی خود را صرف مطالعه و تحقیق درباره فلسفه موفقیت بزرگان تاریخ کنم، نگران حرفهای دیگران بودم. پیشنهاد کارنگی در من اشتیاقی سوزان ایجاد کرد، اما ضمیر ناخودآگاه من به سرعت شروع به آوردن بهانه کرد که دلیل تمام آن بهانه فقط ترس از انتقاد دیگران بود.
چیزی درون من به من میگفت: تو نمی توانی از پس آن بربیایی. این کار بیش از اندازه بزرگ است و وقت زیادی لازم دارد. آشنایان و اقوام درباره تو چه میگویند؟ چگونه امرار معاش میکنی؟ هیچ کس تا به حال درباره فلسفه موفقیت صحبت نکرده است تو کیستی که چنین هدف بزرگی داری؟ تو کودکی و تولدی فقیرانه داشته ای؟
اینها و سوالات بیشمار دیگر به ذهن من خطور کردند و مرا وادار به عقب نشینی میکردند. انگار دنیا تمام تلاش خود را میکرد که مرا از محقق کردن این رویا باز دارد. اما من اجازه ندادم این سوالات و ترس از انتقاد دیگران مرا منصرف کند. کار را شروع کردم و برای محقق کردن این هدف با هزاران نفر مصاحبه کردم و زندگی آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادم. و متوجه شدم:
مهمترین زمان برای مراقبت از رویایتان همان زمان تولد آن است. هر دقیقهای که رویای شما بیشتر زنده بماند شانس بیشتری برای بقاء پیدا میکند و از جایی به بعد تحقق آن اجتناب ناپذیر است.
اما متاسفانه بیشتر ایدهها و رویاها در همان زمان تولدشان به دلیل ترس از انتقاد و حرف دیگران وارد مرحله برنامه ریزی و اقدام نمی شود.
تمرین نهم: چگونه ترس از انتقاد دیگران را از بین ببریم و پشتکار را تبدیل به عادت کنیم.
برای تبدیل پشتکار به عادت نیازی به هوش و استعداد ذاتی ندارید. برای این منظور کافی است تنها چهار گام زیر را دنبال کنید که ناپلئون هیل در کتاب بينديشيد و ثروتمند شوید آن را پیشنهاد کرده است. تنها چیزی که لازم است کمی صبوری است.
1. هدف خود را که نسبت به آن اشتیاقی سوزان دارید مشخص کنید.
هدف مشخص من این است ......................................
۲. سپس برنامهای کلی برای رسیدن به این هدف تهیه کنید.
من از این طریق میخواهم به هدف خود دست یابم. ................................
3. ذهن خود را در مقابل گفتههای منفی و ناامید کننده دیگران بسته نگه دارید و نگران انتقادها و تمسخر دیگران نباشید.
۴. سعی کنید تنها با دوستانی در ارتباط باشید که شما را تشویق میکنند که رویای خود را محقق کنید.
افرادی که از من حمایت میکنند......................
از این چهار گام برای افزایش پشتکار خود و هم چنین از بین بردن ترس از انتقاد دیگران استفاده کنید. هر کس بر این چهار مرحله مسلط شود در مسیر تحقق خواسته و رویای خود شکست ناپذیر میشود. از همین الان رویاهایتان را مشخص کنید و کارهایی که برای رسیدن به آنها باید انجام دهید را مشخص کنید و فکر کردن راجع به انتقادهای دیگران را رها کنید.
مقالات مشابه
در مقاله قبل اشارهای به تکنیک تلقین و استفاده از جملات تاکیدی کردیم و قرار را بر این گذاشتیم ...
در مسير ثروت اندوزی و دستیابی به استقلال مالی نباید به کسی اجازه دهید رویای شما را از بین ببرد....
در قسمت اول سری مقالات "پیش به سوی ثروت" میخواهیم تمرین 6 مرحلهای تبدیل اشتیاق سوزان به ثروت...
Label
بزن بریم !