عادتها و انگیزش
انسانها همیشه از تمام لحظه های زندگی خود لذت نمیبرند. ممکن است ما در هنگام مطالعه، در حین انجام کارهای روزانه و یا انجام ورزش احساس بی انگیزگی کنیم. طبیعی است که برخی روزها احساس کمبود انرژی و انگیزه کنیم. ولی اگر شما همیشه احساس کمبود انگیزه در طول روز می کنید، باید کمی عمیقتر علت آن را جستجو کنید. داشتن انگیزه ساده تر از چیزی است که فکرش را میکنید و تا حد زیادی به عادات ما مربوط است. ممکن است تعجب کنید و بپرسید عادت ها چه ربطی به انگیزه دارند؟ بسیاری از افراد عادات را به عنوان فاکتوری کلیدی برای موفقیت شخصی خود در نظر نمیگیرند. آنها به سادگی از عادت ها به عنوان روزمرگی یاد میکنند و دلیل دیگر اینکه خیلیها موفقیت خود را مربوط به عوامل بیرونی، مانند شانس، تحصیلات و خانواده میدانند، در حالی که عادت ها کاملاً درونی هستند و معمولاً نادیده گرفته میشوند. ولی حقیقت این است که عادت ها تقریباً تمام جنبه های زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهند. آنها مسئول اکثر اعمال ما هستند، از کوچک تا بزرگ. به این فکر کنید که روز خود را چگونه شروع می کنید و برای نهار چه می خورید و یا حتی با چه وسیله ای سر کار میروید. تمام این ها عادت های شما هستند. عادت ها مسئول انگیزه دادن به ما و یا سلب انگیزه از ما هستند
از آنجایی که عادتاً در زندگی ما ریشه دوانده اند، پس میتوانند بر انگیزش ما نیز تاثیر بگذارند. برخی عادت ها به ما انگیزه میدهند، در حالی که برخی دیگر انگیزه را از ما می گیرند. پس برای اینکه همیشه با انگیزه باشیم باید یاد بگیریم عادت های خود را کنترل کنیم و به این ترتیب خواهیم توانست از عادتها به عنوان ابزاری برای ایجاد انگیزه و انجام کار دلخواه خود استفاده کنیم. اولین گام برای کنترل عادت ها این است که بدانیم واقعاً عادت چیست و چگونه شکل میگیرد و این که چگونه می توانیم عادت را از بین برده و دیگری را جایگزین آن بکنیم و استفاده بهتری از زمان خود ببریم. انواع عادتها دو نوع عادت در انسان وجود دارد: عادات آگاهانه و عادات پنهان و یا ناآگاهانه. تشخیص عادات آگاهانه آسان است. آنها برای اینکه به منصه ظهور برسد نیاز به توجه آگاهانه دارند. اگر این آگاهی و توجه را از آنها بگیریم آنها ناپدید خواهند شد. مانند بیدار شدن روزانه با زنگ ساعت و یا پیاده روی روزانه. از سوی دیگر عادت های پنهان یا ناخودآگاه عادت هایی هستند که مغز ما آنها را به صورت خودکار انجام می دهد و ما کاملاً از آنها بی خبر هستیم، تا زمانی که توسط برخی عوامل بیرونی آشکار شوند. مانند وقتی که کسی آن را به ما گوشزد میکند. بله عادت های ناخودآگاه بخش اعظمی از عادات ما را شکل میدهند. آنها در سبک زندگی و تصمیمگیریهای ما نهادینه شدهاند و تقریباً هرگز متوجه آنها نمی شویم. کمی وقت بگذارید و در مورد عادات خود فکر کنید و ببینید کدام ناخودآگاه و کدام خود آگاه هستند و همچنین بررسی کنید که آیا این عادات به احساسات مثبت و انگیزشی شما مربوط هستند یا نه.
انگیزه چگونه ایجاد میشود
چه باور داشته باشید یا نه، انگیزش در زندگی شما نقش مهمی دارد و برای آن که بیشترین بهره را از آن ببرید باید قادر به کنترل آن باشید. بسیاری از افراد از انگیزه یا بی انگیزگی به عنوان کلید های روشن و خاموش یاد می کنند. ولی انگیزه جریانی دائمی است نه یک کلید روشن و خاموش. منظور من این است که انگیزه از دایره هایی تشکیل شده است که از مرکز شروع شده و به سمت لایه های بیرونی حرکت میکند. لایه خارجی چیزی است که میبینیم، ولی اتفاق اصلی در مرکز دایره میافتد و مهمترین بخش آن است. برای درک بهتر این جریان انگیزشی آن را به سه قسمت تقسیم کرده اند که به ترتیب از بیرون به سمت مرکز دایره عبارتند از حامی ها، تایید کننده ها و هدف. حامی چیز یا کسی است که از اهداف شما پشتیبانی میکند و میتواند اطرافیان، امکانات مالی و یا هر چیز دیگری که شما را در مسیر رسیدن به هدف کمک میکند باشد. تایید کننده هر عامل شناختی خارجی است که به شما انگیزه میدهد، مانند احترام، پاداش، حمایت عاطفی، بازخورد و یا انتقاد سازنده. در واقع تایید کننده چیزی است که شما در نگاه اول در رفتار و سکنات افراد می بینید، و در آخر نیرومند ترین بخش در این جریان انگیزشی، مرکزی ترین بخش آن یعنی هدف شماست. هدف پیش نیازی برای انگیزش هدفمندی چیزی است که فرد با انگیزه را از افراد بی انگیزه متمایز میکند. شناخت هدف صرف نظر از اینکه چه کاری انجام می دهید، به شما کمک خواهد کرد تا عادات خود را شکل دهید و این موجب ایجاد انگیزه های نامحدود در شما خواهد شد. اهداف شما از دو منبع نشأت می گیرند: داشتن معنا و حرکت رو به جلو. برای اینکه به معنای کار خود پی ببرید به سادگی فقط بپرسید "چرا؟". چرا به دنبال این هدف می روی؟ اگر جواب شما به این سوال مبهم و غیر واضح بود، پس انگیزه شما هم مبهم خواهد بود. درست است که انگیزه به شما انرژی می دهد ولی این انرژی باید جایی متمرکز شود، در غیر این صورت به هیچ دردی نخواهد خورد. با این حال داشتن معنا در انجام کارها خیلی هم پیچیده نیست، فقط این را بدانید که معنا باید به ارزش کسی یا چیزی که برایتان مهم است بیفزاید. مورد دوم حرکت رو به جلو است، به این معنی که همواره حرکت با آهنگ رو به جلو را در مسیر رسیدن به هدف حفظ کنید و همواره به سمت هدف خود در حال حرکت باشید. تا هر زمانی که شما حرکت رو به جلو داشته باشید، هر چند خیلی کم، انگیزه نیز خواهید داشت. با دیدن کوچکترین پیشرفت ها، شما قادر خواهید بود موفقیتهای خود را متصور شوید. این تصورات جرقه ای در مغز شما می زنند و آن را وادار به تجسم موفقیت هایتان می کنند و با این کار انگیزه ای قوی و انرژی نیرومند در شما برای حرکت به سوی اهداف تان ایجاد میکنند.
انگیزه ها و عادت ها وابسته به هم هستند
با شناخت هدف شما از عادات خود آگاه خواهید بود. آنها را ارزیابی کرده و ارتقا خواهید داد و انگیزه شما به طور خودکار افزایش خواهد یافت. چرا که شما در حال خلق جریانی مثبت و حرکت به سوی چیزی هستید که واقعاً می خواهید به آن دست یابید.
مقالات مشابه
چه احساسی دارید زمانی که چیزی را بخواهید و سپس به نوعی و به طریقی به شما داده شود؟ وقتی فقط به ...
هر فردی، صرف نظر از سن ، موقعیت ، وضعیت مالی ، قومیت ، همه وهمه در یک شبانه روز مدت زمان یکسانی...
شما هر روز در حال گرفتن تصمیمات مختلف هستید ، از آنچه برای ناهار می خورید گرفته تا مسیری که برا...
افراد بلندپروازبه کسانی گفته می شود که عملکردی فراتر از حد انتظار دارند و با انجام این کار ، مع...
Label
بزن بریم !