مدیریت انرژی احساسی و عاطفی
هر فردی، صرف نظر از سن ، موقعیت ، وضعیت مالی ، قومیت ، همه وهمه در یک شبانه روز مدت زمان یکسانی دارد:
همه 24 ساعت ، 1440 دقیقه ، 86400 ثانیه در یک روز را زمان دارند.
این یک موضوع خیلی ساده و پیش و پا افتاده ای بنظر میرسد!!
و اما سوال اینه؟
چرا بعضی از افرادکارهای بیشتری را انجام می دهند، به تعطیلات می روند ، در تمام زمینه های زندگی خود کاملاً درگیر و مشغول هستند واما باز هم انرژی جسمانی ، روحی و عاطفی بیشتری دارند؟
چطور آنها وقت بیشتری از ما دارند؟
در همین حین ،خیلی از ما فقط سعی می کنیم از پس زندگی بر بیاییم و به کارهایمان برسیم.
مثلاً ما برای اینکه صبح زود بیدار بشویم وبرای کارهایمان انرژی داشته باشیم مجبوریم یک یا دو فنجان قهوه بنوشیم و صبح خودمان را اینگونه آغاز کنیم .
برای نهار و شام فست فود میخوریم تا وقتمان صرف درست کردن غذا نشود و بتوانیم به جلسه ، فعالیت یا کار بعدی خود برسیم.
فشارها و تقاضاهای موجود در محل کار باعث می شوند صبر ما لبریز بشود.
در این حال ما کج خلق، واکنش گرا(حساس و آماده ی عکس العمل در برابر هر چیزی)وعجول می شویم و این باعث میشود دقتمان پایین بیاید و اشتباهاتی انجام بدهیم و یا حتی کوچیک ترین چیز هارا فراموش کنیم.
عصر که میشود حس میکنیم تمام انرژی مان تخلیه شده، آن لحظه فقط می خواهیم روی کاناپه دراز بکشیم، یک یا دو سه لیوان شراب (یا هر نوشیدنی دیگه ای)بنوشیم؛و کلا بیخیال کار!! میخواهیم فقط و فقط استراحت کنیم.
احساس میکنیم در طول روز وقت کافی نداریم و خیلی زیاد خسته می شویم.
این چیزهایی که گفتم برایتان آشنا است نه؟
و اما ممکن است بگویید :خوب ، فقط اگر وقت بیشتری داشتم ...
به گفته Tony Schwartz (جیم لوهر) و Tony Schwartz (تونی شوارتز) در کتاب The Power of full Engagement( قدرت تعامل کامل): نکته ی اصلی درکارایی بالا و قدرت خود تجدید شوندگی مدیریت انرژی است نه مدیریت زمان!
در واقع نیازی نیست زمان خود را مدیریت کنید، شما باید انرژی احساسی و عاطفی خود را کنترل و مدیریت کنید.
به گفته آنها "تعداد ساعات در روز ثابت است ، اما کمیت و کیفیت انرژی موجود درون ما ثابت نیست. این با ارزش ترین منبع ما است.
هرچه قدر بیشتر مسئول انرژی هایی باشیم که به دنیا و پیرامونمان می دهیم فردی مسئولیت پذیرتر و توانمندتر شویم.
انرژی احساسی یا عاطفی چیست؟
به همان سادگی است که بنظر میرسد.
انرژی عاطفی همان انرژی است که از احساسات خود به دست می آوریم. به زبان ساده ، انرژی ما از احساسات ما ناشی می شود و احساسات مختلف در فرکانس های مختلف میلرزند.
می دانم ممکن است به صورت صدای "وو وو" به نظر برسد ، اما به من گوش بده.
یک لحظه چشمانتان را ببندید و خاطرات خوبتان را به یاد آورید،زمانی که احساس سرخوشی و انرژی کامل میکردید وحس میکردید از شدت خوشحالی بالای ابرها هستید.
ممکن است این خاطره و حس درمورد یه ارتقای شغلی باشد،یا وقتی که برای اولین بار معشوقه تان را میبوسید،یا وقتی که به یه کشور خارجه سفر کرده اید،یا زمانی که با بهترین دوستتان به یک قضیه آنقدر خندیده اید که دل درد گرفتید.
احساس شادی ، عشق ، اشتیاق و احساساتی که در آن زمان حس می کردید ،تماما ارتعاشاتی با فرکانس بالا محسوب می شوند.
در آن لحظات ، حس می کردید که بسیار پر انرژی هستید و حتی می توانید تمام شب را راه بروید!
از آنجا که احساسات شما ارتعاشاتی با فرکانس بالا را داشته پس انرژی شما هم بسیار زیاد بوده یعنی شما دارای لرزش با فرکانس بالا بوده اید!
در سمت مخالف طیف ، برخی از ارتعاشات با فرکانس پایین تر احساساتی مثل ترس ، غم ، افسردگی و ناامنی هستند. وقتی به زمانی از زندگی خود می اندیشید که از شخصی جدا شده اید که واقعاً دوستش داشتید ،یا کار خود را رها کرده اید،یا افسرده یا غمگین هستید ، حس میکنید انرژی احساسی و عاطفی شما خیلی کم است. همینطور نیست؟
چه چیزی انرژی احساسی شما را تخلیه می کند؟
در اینجا متداول ترین مواردی که انرژی احساسی شما را تخلیه می کند را نام میبریم.
• نگرانی بیش از حد
• منفی نگری
•احساس گناهکار بودن
• بلاتکلیفی
• تعهد بیش ازحد/ غلبه
• عدم وجود مرزهای سالم
• نشخوارکردن افکار منفی
چطور می توانید انرژی عاطفی خود را افزایش دهید؟
انرژی ما از احساسات ما ناشی می شود.
به زبانی دیگر ، احساسات ما ناشی انرژی ایست که ما صرف پیرامونمان میکنیم و تمایل داریم همان انرژی را متقابلا جذب کنیم.
"مانند وقتی که کسی را دوست داریم و تمایل داریم او هم ما را دوست بدارد" ، " کبوتر با کبوتر، باز با باز، کند همجنس با همجنس پرواز "
این همان قانون جذب است.
اگر نگاهی صادقانه به زندگی خود و افرادی که دوروبر شما هستند بیندازید ، آیا می گویید که آنها بر روی شما بیشترتأثیرات منفی دارند یا مثبت؟
آیا آنها کسانی اند که همیشه از رسم دنیا شاکی اند یا کسانی اند که باعث نشاط و القای انرژی مثبت به شما می شوند؟
دنیای بیرونی آینه شماست.
آن دقیقا همانچه در درون شما می گذرد را نشان می دهد.
این نه خوب است و نه بد .
در اینجا هیچ قضاوتی وجود ندارد و به خودتان مربوط است.
توجه کنید که ما نمیخواهیم خود را قضاوت کنیم این فقط یک ارزیابی درمورد خودمان است.
شرایط ، امور مالی ، دوستی ها یا هر حوزه ای که در آن تمرکز میکنید را صادقانه ارزیابی کنید؛ آیا همه آنها طبق خواسته ها و تصورات شما است؟
اگر اینطور نیست،باید باورها ، افکار و احساسات مربوط به آن موضوع ها را بررسی کنید.
واما خبر خوب این است که این به خود شما بستگی دارد.
اگر انرژی ما از احساسات ما ناشی می شود ، این بدان معنی است که شما قدرت تغییر احساسات خود را دارید و برای آن باید انرژی خود را تغییر دهید.
مشتق لاتین برای واژه احساس ، "emovere" ، در لغت به معنای "حرکت کردن ، تحریک کردن" است- برای حرکت دادن انرژی. [1]
بنابراین ، بیایید این انرژی را به حرکت در آوریم!
در اینجا ایده در مورد نحوه مدیریت انرژی عاطفی خود برای تندرستی ذهنی
آورده شده است.
.1 کارهایی انجام دهید که دوست دارید و از آنها لذت می برید
این موضوع به اندازه کافی ساده به نظر می رسد.دوباره فکر کنید - آخرین بارکی عمداً برای انجام کارهایی که دوست دارید و از آنها لذت می برید وقت گذاشته اید؟
اگر احساس کسلی وخستگی میکنید ، شرط می بندم که احتمالاً مدت زیادی از این عمل گذشته است.
این آخر هفته را چند ساعت برنامه ریزی کنید و کاری را انجام دهید که واقعاً دوست دارید و باعث شادی وسرزندگی شما میشود. شما سزاوار آن هستید.
2.دور خود را با افراد مثبت که شما را بلند آوازه می کنند پر کنید
خود را با افراد مثبت محاصره کنید و سپس دوستی ها و روابط سمی را تمام کنید. اگر این رابطه سمی از اعضای خانواده است ، سعی کنید مدت زمانی را که با آنها می گذرانید محدود کنید و فعل و انفعالات را مثبت نگه دارید. این ممکن است در ابتدا دشوار باشد ، اما اگر شما روی ارتعاشات با فرکانس بالا کار می کنید (نمودار بالا را ببینید) ، در این صورت انرژی شما ارتعاشات آن فعل و انفعال را افزایش می دهد.
3. بیاموزید چگونه بدون احساس گناه "نه" بگویید
نه گفتن اشکالی ندارد گفتن "نه" به دیگران گفتن "بله" به خودتان است. و شما مهمترین فرد جهان هستید. اگر شما نباشید ، کسی نیست که بتواند از کسانی که دوستشان دارید مراقبت کند. قبل از کمک به دیگران ابتدا ماسک اکسیژن خود را بگذارید. (خودتان مهم هستید) خودمراقبتی خودخواهانه نیست.
4.گفتن "باید" را متوقف کنید
من معتقدم کلمات بسیار قدرتمند هستند و نحوه ی بیان و استفاده از کلمات میتوانند تجربیات مختلف را برای ما را رقم بزنند. کلمه "نباید" را از واژگان خود حذف کنید
این کلمه بسیار سنگین و پر بار است وباعث افسوس خوردن و قضاوت و داوری ما میشود.
کلمه (نباید) را حذف کنید و ببینید که چگونه این جملات را تغییر می دهد:
"من نباید اینقدر تلویزیون تماشا می کردم." 👈🏻 "من اینقدر تلویزیون تماشا کردم."
"من نباید وقت را برای این کار تلف می کردم." 👈🏻 "من وقت را برای این کار تلف کردم."
"این نباید اتفاق می افتاد." 👈🏻 "این اتفاق افتاده است.
حذف (نباید) عملکرد یا رویداد را کاملاً خنثی می کند. حذف کلمه ی نباید هر موضوعی را از چیزی "منفی" به یک امر واقعی منتقل می کند ، نه خوب و نه بد - فقط آنچه که هست.
از آن طرف به شما امکان می دهد تا احساس مسئولیت بکنید اگر کاری است که نباید انجام می دادید ، از خود بپرسید "از این کار چه چیزی یاد گرفتم؟"
وقتی خودتان ، به حوادث یا اقدامات خود برچسب "باید" بزنید ، این شما را در گذشته گیر می اندازد.
ما نمی توانیم گذشته را تغییر بدهیم و بخواهیم خود را قربانی نگه داریم یا مداما خود را سرزنش کنیم!!
سوال مهمتری که می توانید از خود بپرسید این است که "در عوض چه کاری می توانم انجام دهم؟" یاد بگیرید ، تأمل کنید و به جلو حرکت کنید.
"در آینده چه خواهم کرد؟"
جایگزین کلمه ی (انتخاب کردن) به جای (باید).
مشاهده کنید که چگونه این کلمات نحوه تجربه این عبارات را تغییر می دهند.
(من باید برای دویدن بروم و ورزش کنم) "من تصمیم می گیرم برای دویدن بروم و ورزش کنم."
(من باید این گفتگوی منفی با خود را متوقف کنم) "من تصمیم می گیرم که این گفتگوی منفی با خود را متوقف کنم."
(من باید صبورتر باشم)"من تصمیم می گیرم صبورتر باشم.
با جایگزین کردن قدرت انتخاب به جای کلمه ی (باید) ناگهان متوجه میشویدکه شما میتوانید خود وامور اطرافتان را کنترل کنید. شما توانمند هستید. شما باید گزینه ی مورد نظرتان را انتخاب کنید .شما قدرت انتخاب دارید وبایدی وجود ندارد.
جمله ی"من انتخاب می کنم" به شما این امکان را می دهد که مالکیت و مسئولیت اعمالتان را بپذیرید.
تفکر عمیق و آگاهی ذهنی
آگاهی ذهنی یعنی احساسی که به وجود می اید را می شناسید، اشتباه نکنید آگاهی ذهنی بخشی از احساس حساب نمیشود بلکه یعنی به سادگی متوجه آن احساس میشوید و درباره ی آن کنجکاو میشوید.
وقتی کنجکاوی وجود دارد ، دیگر جایی برای قضاوت وجود ندارد. وقتی قضاوتی نباشد ، پیگیری پذیرش بسیار راحت تر است.
بسیاری از تحقیقات نشان می دهد که تفکر عمیق درمورد ذهن آگاهی در کاهش استرس موثر است و می تواند با تغییر مغز و زیست شناسی به روش های مثبت ، سلامت جسمی و روانی را بهبود بخشد.
محققان بیش از 200 مطالعه درباره ذهن آگاهی در بین افراد سالم بررسی کردند و دریافتند که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی به ویژه برای کاهش استرس ، اضطراب و افسردگی بسیار موثر است. [2]
نتیجه گیری
"هرچه انرژی هایی را که به دنیا و پیرامونمان میدهیم بیشتر کنترل کنیم و خودمان را نیز مسئول آن ها بدانیم در زندگیمان هم مسئولیت پذیرتر و توانمندتر شویم." - جیم لوهر
شما مسئول انرژی هستید که صرف میکنید. وقتی این را فهمیدید ،احساس قدرت کنید. این بدان معنی است که شما توانایی کنترل انرژی و تندرستی ذهن خود را دارید - نه محیط ، نه افراد دیگر -بلکه خودِ شما!شما باید راننده ی زندگی خود باشید.اکنون آیا شما آماده رانندگی هستید؟
مقالات مشابه
چه احساسی دارید زمانی که چیزی را بخواهید و سپس به نوعی و به طریقی به شما داده شود؟ وقتی فقط به ...
شما هر روز در حال گرفتن تصمیمات مختلف هستید ، از آنچه برای ناهار می خورید گرفته تا مسیری که برا...
افراد بلندپروازبه کسانی گفته می شود که عملکردی فراتر از حد انتظار دارند و با انجام این کار ، مع...
آیا تا به حال به این فکر کرده اید که از نظر احساسی فردی باهوش هستید یا خیر؟ هوش هیجانی به عنوان...
Label
بزن بریم !