ببرهای واقعی همگی افرادی هدفمند هستند. آنها در تمام ابعاد زندگی، اهدافی را برای خود تعیین میکنند. این افراد اهداف شخصی و کاریشان را یادداشت کرده و به انواع کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت طبقه بندی میکنند.
گویی بعضی از افراد در تجارت چوب جادویی دارند، نه فقط به این خاطر که به پول و ثروت زیادی دست مییابند ( هرچند که این تنها دلیل خوبی است) بلکه به این دلیل که در هر کاری تاثیر مثبتی به جا میگذارند. برای ایشان تجارت نوعی لذت است. آنها سخاوتمندانه این حس خوبشان را به ما منتقل میکنند. این افراد مانند ببر هستند. گرچه تعدادشان زیاد نیست اما به راحتی میتوان آنها را از میان انبوه جمعیت تشخیص داد. آنها رهبران کارآمد و قدرتمند جنگل هستند.
زیرا در دنیای تجارت امروز کمتر میتوان چنین افرادی را پیدا کرد. دنیای تجارت پر از شرکتهای ورشکسته و مدیران نالایقی است که فقط شرایط را بدتر میکنند.
انسانهای موفق، افرادی هدفمند هستند
داشتن هدف به ما کمک میکند رویاهایمان را به حقیقت برسانیم، از وقت و انرژی خود درست استفاده کرده و با برنامهریزی صحیح به نتایج مطلوبی دست یابیم.
رویا پردازان
رویاهای بزرگ داشته باشید. بیشتر افراد برای انجام کارها، ماهها و سالها از تعداد محدودی از تواناییهایشان استفاده میکنند. اینها نمیتوانند افراد تاثیر گذار باشند. افراد موفق با کارشان زندگی میکنند و نفس میکشند، میخوابند و رویاپردازی میکنند. این عشق و علاقه ساختگی نیست. اگر نسبت به کارتان این عشق و علاقه را ندارید و یا نمیتوانید سختیها و مشکلات آن را تحمل کنید، بهتر است کار یا اهدافتان را تغییر دهید.
قدرت افراد
همهی ببرها گروهی از افراد علاقهمند و ماهر را در کنارشان داشتند. به طور کلی اطرافیان تاجران موفق کسانی هستند که به اندازهی خود او موفقاند.
افراد موثر و کارامد با شرایط و سنین مختلف سر راهتان قرار میگیرند. آنها لزوماً جوان، خوش قیافه و تحصیل کردهی دانشگاه نیستند. موتسارت اولین آهنگش را در 7 سالگی ساخت. بیل گیتس، ثروتمندترین فرد دنیا، 20 ساله بود که مایکروسافت را تاسیس کرد. اماریکراک، بنیانگذار مکدونالد، این شرکت را در سن 52 سالگی افتتاح کرد.
افراد مناسب را در کنار خود نگه دارید، افرادی که بهدردتان نمیخورند، از خود دور کنید و فقط آن زمان میتوانید به جلو حرکت کنید.
انتخاب افراد مناسب، حفظ آنها و انگیزه دادن به آنها برای رسیدن به اهداف فروش و راهنمایی و تشویق آنها عواملی است که با موفقیت سازمانها ارتباطی تنگاتنگ دارد.
عملکردی متعادل
اینکه همیشه کار کنید و از زندگیتان لذت نبرید، نه تنها از شما انسان افسردهای میسازد، بلکه شانس ببر بودن را هم از شما میگیرد. تعادل داشتن در زندگی و کار از اهمیت بالایی برخوردار است. اغلب افراد به اشتباه فکر میکنند فقط باید بر کارشان تمرکز کنند تا موفق شوند. برقراری تعادل میان زندگی و کار، چیزی بیشتر از یک اصطلاح است. در واقع این تعادل، کلید داشتن یک زندگی خوب است و به همین خاطر از نظر ببرها اهمیت بسیاری دارد.
تحقیقات نشان میدهد تعادل لازم میان زندگی و کار در بسیاری از خانوادهها وجود ندارد. مدیران موفق باید از نظر احساسی، آمادهی رویارویی با مشکلات و سختیهای کار روزانه باشند. این نیاز فقط از طریق داشتن یک زندگی خانوادگی آرام تامین میشود.
حفظ ارزشهای خانوادگی و پایبندی به اصول اخلاقی به اندازهی موفقیت در یک پروژه کاری اهمیت دارد. به این ترتیب داشتن زندگی خانوادگی موفق به معنای بی توجهی به موفقیتهای شغلی نیست. یکی از ببرها در این باره میگفت: حاکم بودن فضایی سرشار از عشق در محیط خانه، پایه و اساس زندگی است.
محتوا مهمتر از ظاهر است
تا چند وقت پیش، وب سایتها پر از طرحهای گرافیکی و انیمیشنهای چشمگیر بودند. البته طراحی زیبا هنوز نیز ارزش و اهمیت زیادی دارد اما آنچه امروزه اهمیت دارد این است که سایتتان آسان و تاثیرگذار باشد، ابزارهای موثر برای رشد کاریتان به شمار آید، خدمت رسانی را تقویت کند و هزینهها را کاهش دهد.
تبلیغات پر زرق و برق گرچه زیبا هستند اما رسیدن به این اهداف را دشوار میکنند. طراحان وبسایتها جزوه یکی از این سه گروه هستند: گروه اول میتوانند سایتی مفید و موثر را طراحی کند.
گروه دوم تجربه بازاریابی دارد و میتواند وبسایت را به مکانیسم بازاریابی برای جذب مشتریان جدید تبدیل کند.
گروه سوم میداند که چطور میتواند بازدید کنندگان را جذب سایت کند.
به ندرت فردی میتواند جزوه هر سه گروه باشد و همهی این کارهای مهم را انجام دهد. از این گذشته اگر بهترین وبسایت جهان را داشته باشید اما کسی از آن بازدید نکند، پولتان را هدر دادهاید.
علاوه بر آن فراموش نکنید که باید شرایط و امکانات لازم برای برقراری ارتباط مشتریان با خودتان را فراهم کنید. قانون این است که مشتری با 2 بار کلیک بتواند به هر اطلاعاتی که لازم دارد دست یابد.
جملاتی از چند ببر بزرگ
در زندگی و تجارت، خطر 2 گناه بزرگ وجود دارد. اول اینکه بدون فکر کاری بکنید و دوم اینکه اصلا کاری نکنید.
بزرگترین افتخار ما این نیست که هرگز شکست نمیخوریم، بلکه این است که بعد از هر شکست برمیخیزیم.
برای رسیدن به موفقیت، ابتدا باید باور داشته باشیم که میتوانیم.
همهی رویاهای ما میتواند به حقیقت بپیوندند اگر و فقط اگر جرات دنبال کردن آنها را داشته باشیم.
مقالات مشابه
چه احساسی دارید زمانی که چیزی را بخواهید و سپس به نوعی و به طریقی به شما داده شود؟ وقتی فقط به ...
هر فردی، صرف نظر از سن ، موقعیت ، وضعیت مالی ، قومیت ، همه وهمه در یک شبانه روز مدت زمان یکسانی...
شما هر روز در حال گرفتن تصمیمات مختلف هستید ، از آنچه برای ناهار می خورید گرفته تا مسیری که برا...
افراد بلندپروازبه کسانی گفته می شود که عملکردی فراتر از حد انتظار دارند و با انجام این کار ، مع...
Label
بزن بریم !