استراتژی خروج از زندگی سگی
زندگی سگی همان سبکِ زندگیست که 80% مردم گرفتار آن میشوند و از زندگی نفرت دارند به جای لذت و نمیدانند با آن چه کار کنند… شما هم گرفتار زندگی سگی شدید؟ ما چند استراتژی خروج برای شما داریم.
فیلم «بعد از ظهر سگی» را ممکن است دیده باشید، فیلمی که آل پاچینو با بازی فوق العاده اش در بانک، کارمندان بانک را به گروگان میگیرد چون دیگر از زندگی اش خسته شده، هیچ امیدی به آینده ندارد و با این کار میخواهد انتقامش را از دنیا بگیرد.
این فیلم، دوز بالای یک زندگی سگی را نشان بدهد؛ اما اکثر مردم با دوز پایین، درگیر این نوع زندگی هستند. یک زندگی که همه اش گرفتاری، همه اش کار، همه اش یاس و شکست، همه اش مانع و نمی دانند قرار است با آن چه کار کنند.
شاید هر روز صبح با دادن دشنام به این زندگی روزشان را شروع میکنند یا شاید با گوش دادن به یک موزیک خوب سعی میکنند فراموش اش کنند، اما نمی توانند از آن فرار کنند… این زندگی مثل سایه دنبالشان است تا وقتی که از استراتژی خروج استفاده نکنند.
ما در این مقاله میخواهیم به شما 5 استراتژی خروج از زندگی سگی و ساختن بهشت رویایی در زندگی واقعی را آموزش دهیم؛
اگر قبلا فکر میکردید که غیرممکن است تجربه ای بهشت را قبل از مرگ در زندگی واقعی تجربه کنید، سخت در اشتباه هستید. هزاران نفر در حال حاضر نهایت لذت را از زندگی شان میبرند و هر روز برایشان بهترین روز زندگیست… چرا شما به این جمع نمی پیوندید؟
به دنبال استراتژی خروج از زندگی سگی هستید؟
لطفا هرکدام از این استراتژی ها را با دقت بخوانید و به آنها عــــــــــمل کنید، تا وقتی که اراده نداشته باشید و عمل نکنید، هیچ اتفاقی در زندگی تان نمی افتد.
اما قبل از شروع، اجازه بدهید چند پیش فرض را تعیین کنیم :
خب، این سه پیشفرض را که پیش نیاز استراتژی خروج هستند را دارید؟ پس شروع کنیم…
استراتژی شماره یک | «چرخه مفلوک» را بشناسید و ازش دور شوید
اگر در یک زندگی سگی گرفتار شدید، به احتمال خیلی قوی در چرخه مفلوکی گیر کردید که روز به روز وضعیت زندگی شما را بدتر و بدتر میکند.
برای اینکه کف زمین خیس را خشک کنید، اولین کارِ صحیح، بستن شیر آب است؛ پس اول از همه باید علت و دلیل اصلی زندگی سگی تان را بشناسید و از آن خارج شوید.
اگر به افرادِ درگیر در زندگی سگی نگاه کنید، خواهید دید اکثر آنها درگیر «چرخه مفلوک» هستند. چرخه ای که روز به روز زندگی شان را بدتر میکند.
این چرخه میتواند :
چرخه مفلوک، آن چرخه ای است که شما در آن می چرخید و با هر دور احساس بدبختی بیشتری میکنید. هرچقدر سریع تر بتوانید این چرخه را شناسایی کنید، به همان اندازه میتوانید سریع تر اقدام کنید و از آن خارج شوید.
استراتژی شماره دو | داشتن کمی درد را امتحان، تحمل و تمرین کنید سیستم عضله سازی در دنیای بدنسازی میدانید چطور است؟ شما وقتی به باشگاه بدنسازی میروید و وزنه میزنید، در واقع با فشار بر روی عضلات تان، سلول های را تخریب میکنید سپس با خوردن غذای صحیح، مکمل ها و … عضله سازی میکنید اما اینبار بزرگ تر و بهتر.
دقیقا مانند خانه سازی، ابتدا باید گودبرداری انجام شود. هرچقدر خانه با طبقات بلندتری بخواهید بسازید با گودی عمیق تر داشته باشید.
زندگی دقیقا همینطور است؛ با قرار دادن خودتان در شرایط یکم سخت، تحمل یکم درد و سختی پتانسیل تان را برای جهش و رشد بیشتر میکنید.
نکته اینجاست : کمی درد را برای کمی پیشرفت تحمل کنید و هربار این مقدار را برای پیشرفت بیشتر کنید.
استراتژی شماره سه | شانس تان را امتحان کنید (حتی اگر دفعه 1000-ام تان است) تصور کنید از کارگردان های بنام، مانند استنلی کوبریک، مارتین اسکورسیزی یا اصلا از کارگردان های ایرانی آقای اصغر فرهادی هر 7 سال یکبار یک بخواهند فیلم خیلی خوب و با کیفیت بالا بسازند، چه اتفاقی می افتد؟
فرض کنید شما هفته ای فقط به 5 مشتری زنگ بزنید اما فن بیان، توضیح دقیق و بسیار حرفه ای عمل کنید، چه اتفاقی می افتد؟
شما شانس تان را امتحان نمیکنید !
به گفته رِید هافمن، یکی از بنیانگذاران شرکت توییتر «محصول اولیه شما، که به مشتری ارائه میکنید اگر باعث خجالت شما نشود، یعنی خیلی دیر شروع کردید.»
به زبان ساده تر : سعی و تلاش تان را برای پیشرفت بکنید اما از همه مهم تر، شانس تان را امتحان کنید. هیچوقت خودتان و محصولتان را نباید دست کم بگیرید. اگر 100٪ هم مطمئنید که رئیس شما حقوق شما را افزایش نمیدهد، باز شانس تان را امتحان کنید.
اکثر افراد موفق یا کارآفرین، در زندگی شان نه تنها تلاش کردند، بلکه شانس شان را امتحان کردند و در جایی درست در زمانی درست و در موقعیتی درست شانس به آنها رو کرده و زندگی شان متحول شده.
استراتژی خروج شماره چهار | در مورد زندگی و کارتان جدی باشید چقدر به زمان تان اهمیت میدهید؟ چقدر به شخصیت تان اهمیت میدهید؟ چقدر به نهایی کردن فروش تان اهمیت میدهید؟ افراد موفق و حرفه ای، توجه و اهمیت ویژه ای به زندگی و کارشان میدهند.
فرض کنید میدانید که برای فروش، ابتدا باید با مشتری یک رابطه دوستانه برقرار کنید؛ شما این کار را میکنید و با مشتری دوست میشوید و مشتری توصیه شما برای خرید را به عنوان یک پیشنهاد دوستانه قبول میکند اما شما… می ترسید قرارداد فروش را در برابر مشتری بگذارید تا خواسته شفاهی اش را کتبی کند.
و یا رئیس تان 6 ماه است به شما قول افزایش حقوق داده اما شما حاضر نیستید، یک بار جدی به دفتر وی بروید و گفته اش را از وی تقاضا کنید.
دوست تان به شما زنگ میزند و میخواهد از روی بیکاری با شما صحبت کنید، اما شما مشغول کاری مهم هستید… ولی نمیتونید به وی بگویید بعدا تماس بگیرد و وقت تان را یک ساعت پای تلفن و شنیدن صحبت های بیهوده هدر میدهید.
اگر به دنبال خروج از زندگی سگی هستید، باید یادبگیرید زندگی تان را جدی بگیرید. باید یادبگیرید به زمان و شخصیت تان احترام بگذارید تا دیگران هم احترام بگذارند.
اگر میخواهید کتاب بنویسید، بیش از یک سال برای دیگران موضوع کتاب تان را تعریف نکنید تا شما را تایید کنند، دست به کار شوید، شروع کنید، حتی اگر شده روزی یک صفحه ولی شروع کنید و جدی باشید.
استراتژی خروج شماره پنج | اگر دو راه برای حل مشکل هست، شما راه سوم را انتخاب کنید راه سوم، یا راه خودتان؛ همان راهی است که باعث میشود از زندگی سگی خارج شوید. اگر نمیدانید در شرکتی که کارمند هستید حقوق تان را افزایش بدید یا ترفیع بخواهید، راه سوم یعنی خروج از شرکت و ساختن شرکت خودتان را انتخاب کنید.
لازمه پیدا کردن راه سوم، دید بزرگتر به مسائل است. شما باید بزرگ فکر کنید، هرچقدر بزرگ تر بهتر چون قادر خواهید بود کل مسئله را ببینید و نه فقط جزئی که با آن سروکار دارید.
مقالات مشابه
چه احساسی دارید زمانی که چیزی را بخواهید و سپس به نوعی و به طریقی به شما داده شود؟ وقتی فقط به ...
هر فردی، صرف نظر از سن ، موقعیت ، وضعیت مالی ، قومیت ، همه وهمه در یک شبانه روز مدت زمان یکسانی...
شما هر روز در حال گرفتن تصمیمات مختلف هستید ، از آنچه برای ناهار می خورید گرفته تا مسیری که برا...
افراد بلندپروازبه کسانی گفته می شود که عملکردی فراتر از حد انتظار دارند و با انجام این کار ، مع...
Label
بزن بریم !