چهار نکته برای انتخاب اهداف قدرتمند
تعیین هدف مهارتی خارق العاده برای ترسیم آینده تان است. بهترین زندگی، زندگی است که به خوبی برنامه ریزی شده باشد و نه زندگی بر پایه اتفاقات تصادفی. اگر قادر باشید به زندگی خود بعد بخشیده و هدف و برنامه برای آن داشته باشید نتیجه حیرت آور خواهد بود. تعیین هدف این امکان را به شما می دهد که قدرت تخیل خود را به کار بگیرید. درباره اش فکر کنید. تخیل شهرها را میسازد و بیماریها را مداوا کرده وکسب و کارها را گسترش میدهد. هنگامی که ارزشهای محسوس و نامحسوس به وجود میآیند تخیل حضور دارد. از تخیل برای تعیین اهداف شامل تفکر درباره آینده تان، درباره فردایتان و یا حتی در مورد باقیمانده روزتان تان استفاده کنید. شما می توانید برای داشتن چشم اندازی از آینده و اینکه چه اتفاقاتی ممکن است برایتان بیفتد خیال پردازی کنید. پنج چیزی که شما آینده و اهدافتان را تحت تاثیر قرار می دهد 1. محیط
با محیط تعامل کنید. زباله ای از زمین برداشته و در سطل زباله بیندازید، اگر دیگران هم همین کار را کردند دنیا جای بهتری خواهد بود. 2. اخبار و اتفاقات
اتفاقات و رویدادهای محلی، ملی و جهانی و یا حتی خانوادگی را در نظر بگیرید. رویدادها همه ما را تحت تاثیر قرار میدهند و تاثیر آنهاگاهی کم و گاهی زیاد است. برخی شخصی و برخی ملی و جهانی هستند. 3. دانش
نقل قولی میگوید "جهالت سعادت نیست". جهالت غمانگیز و ویرانگر است. باعث بیماری میشود، عمر را کوتاه میکند و زندگی شما را تهی میکند.
4. نتایج
چه در زندگی کاری و چه در زندگی شخصی، نتایج، کارهای ما را تحت تاثیر قرار می دهند. برنامه های اجرا نشده، در آینده نتایج ضعیف بار خواهد آورد و در عوض برنامههای مدیریت شده نتایج بهتری خواهند داشت. 5. رویاهای ما
ما تحت تاثیر رویاهایمان هستیم. کشش به سمت آینده برخی افراد در گذشته زندگی میکنند و مدام تحت تاثیر آن هستند. البته که ما باید گذشته را به خاطر داشته باشیم و از آن به عنوان سرمایه برای ساختن آینده استفاده کنیم، ولی به خاطر داشته باشید که این آینده است که انتظار آن ما میکشد و اگر تخیلات شما به حد کافی قوی نباشند و اهداف شما به خوبی برنامه ریزی نشده باشند حرکت به سوی آینده دشوار خواهد بود. شما باید چیزی بیشتر از یک میل سطحی برای حرکت به سوی آینده داشته باشید تا کمتر تحت تاثیر اتفاقات و شرایط قرار بگیرید. پس برای اینکه در گذشته گرفتار نشوید باید برای آینده برنامه داشته باشید. اهداف مانند آهن ربا هستند، شما را به جلو می کشند و هرچه آنها قویتر، هدفمندتر، بزرگتر و منحصر به فرد تر باشند شما را قدرتمندانه تر به سوی آینده خواهند کشید. رویا های متعالی شما را در طول روز ها و فصلهای ناامیدی به جلو خواهند برد و در زمستان های دلسردی موتور محرکه شما خواهند بود. اگر هدف قدرتمندی در ذهن نداشته باشید حتی یک روز بد نیز می تواند شما را از پای درآورد. اگر چنین چشماندازی پیش روی داشته باشید و واقعاً بدانید که چه میخواهید و به کجا می روید، قادر خواهید بود تمام سختی ها را پشت سر بگذارید. هدفگذاری را بیاموزید اگر یاد بگیرید چگونه برای خود هدف تعیین کنید زندگی شما برای همیشه تغییر خواهد کرد. رسیدن به اهداف آینده و برنامهریزی بر اساس توانایی هایتان، مرحله به مرحله آن را پالایش کردن و یا حتی از نو نوشتن آن، بسیار لذت بخش و قدرتمند است. این زندگی و آینده شماست. اهمیت تعیین اهداف قدرتمند، در کارهایی است که شما برای دست یافتن به آن انجام خواهید داد. این دلیل با ارزش تر از چیزی است که به دست خواهید آورد و به این خاطر است که میگوییم اهداف شما قدرتمند هستند. آنها تار و پود زندگی شما هستند. اهداف قدرتمند رویاهای ما را می سازند و ما را قادر می سازند دقیقاً بر روی فعالیتی که ما را به هدف میرساند تمرکز کنیم. ما برای رسیدن به آنها باید تغییر کنیم، بهتر شویم و رشد کنیم. اهداف قدرتمند سه ویژگی دارند: آنها باید الهامبخش، باور پذیر و قابل دست یافتن باشند. ما همواره در زندگی، برای آینده خود رویا پردازی میکنیم، ولی در زمان حال زندگی میکنیم و متأسفانه زمان حال میتواند موانعی را سر راهمان قرار دهد. ولی هر چه اهداف ما قدرتمند تر باشند، ما تلاش بیشتری برای عملی کردن آنها خواهیم کرد. چهار روش برای تعیین اهداف قدرتمند 1. ارزیابی و نتیجه گیری
تنها راه برای اینکه واقعاً بفهمیم در آینده چه میخواهیم و چگونه باید به آن برسیم این است که الان کجا هستیم و از زندگی خود چقدر رضایت داریم. پس باید وقت کافی برای ارزیابی زندگی و کارهایی که تاکنون کردهایم اختصاص دهیم.
2. آرزوها و اهداف
آرزو و هدف شما چیست؟ بدون توجه به گذشته و بدون فکر کردن به اینکه آیا قابل دسترسی هستند یا نه، واقعاً چه میخواهید؟ آیا تا حالا واقعاً به این موضوع فکر کردهاید؟ این چیزی نیست که دیگران و یا فرهنگ به شما القا کند. اینها اهداف و رویاهایی هستند که از قلب و ذهن شما زاده می شوند و بسیار بی همتا هستند و شما به خاطر آنها آفریده شده و برای رسیدن به آن ها مستعد هستید. 3. اهداف هوشمند(SMART Goals)
هوشمند بودن یعنی: قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، واقعبینانه و دارای چهارچوب زمانی. نگاهی به اجزای این کلمه بیندازیم: Specific: مبهم نباشید. بدانید دقیقا چه میخواهید. Measurable: (قابل اندازه گیری) به هدف خود کمیت بدهید. از کجا میفهمید واقعاً به آن دست یافته اید. Attainable: (قابل دستیابی) با خودتان صادق باشید و بدانید با توجه به مسئولیتهایی که الان دارید چه کاری را می توانید انجام دهید. زمانبندی(Time-sensitive): برای هدفتان زمان تعیین کنید چه زمانی باید کارتان را به اتمام برسانید. 4. مسئولیت پذیر و پاسخگو بودن(Accountability):
مسئولیت پذیری به معنی پاسخگو بودن است. وقتی فردی از اهداف شما آگاه است، شما باید به او پاسخگو باشید. این فرد ممکن است کسی باشد که هدفش با شما مشترک است و با یکدیگر برای رسیدن به آن تلاش میکنید. اگر همراه شما فردی مسئولیت پذیر و پاسخگو باشد، شما یک قدم از دیگران جلو خواهید بود. پس ارزیابی کنید و تصمیم بگیرید چه میخواهید. هوشمند باشید و مسئولیتپذیر. وقتی این چهار راهکار را در کنار هم می گذارید در جایگاهی قرار میگیرید که میتوانید قدرتمندانه به سوی هدف خود پیش بروید و هر آنچه را که آرزو دارید جامعه عمل بپوشانید.
ارزیابی و نتیجهگیری کلید اصلی این که واقعاً بفهمیم به کجا میخواهیم برویم، این است که بدانیم کجا بودیم و هستیم. باید نگاهی به این معناست که باید یاد گذشته بیندازیم. باید ببینیم در مورد اهدافی که در گذشته داشتیم چگونه عمل کرده ایم. باید یاد بگیریم کارهای گذشته را به خوبی بررسی کرده و از آن به عنوان نقشه راه برای آینده استفاده کنیم. فرایند ارزیابی کاری آسان است، ولی گاهی می تواند مشکل ساز باشد. در زیر به فرآیند ارزیابی می پردازیم: در جایی آرام بنشینید و به ارزیابی اهداف گذشته و نتیجه گیری از آنها بپردازید. در بازههای زمانی مشخص این کار را انجام دهید. هفته ای یک بار، یک هفته در میان، ماهی یک بار و یا چند بار در سال. مهم این است که بازه مشخصی را برای این کار در نظر بگیرید. نگاهی به گذشته بیاندازید و با خود رو راست باشید و ببینید چه کردهاید و کجا هستید. یادداشت کنید. ثبت کردن وقایع این امکان را به شما می دهد که در مرحله بعدی ارزیابی، دقیقاً بدانید کجا بودید و چه کردید. نگاهتان رو به جلو باشد و هدف بعدی خود را با توجه به اینکه بهترین روش رسیدن به آن کدام است، تعیین کنید. چرا ارزیابی و نتیجه گیری میکنیم؟ ارزیابی دو دلیل دارد: اول این که روشی عینی و عملی برای نگاه به موفقیت های گذشته و نگرش شما به زندگی است. دوم اینکه به شما نشان می دهد دقیقا کجا هستید و از این رو می توانید دقیقاً تصمیم بگیرید که به کجا می خواهید بروید. زندگی بدون آزمون و خطا ارزش زندگی کردن را ندارد. ارزیابی و نتیجهگیری ما را با خود واقعیمان روبهرو میکند. فرصتی به ما میدهد که رویاپردازی کنیم و دیدگاه خود را برای آینده تعیین کنیم. کسانی که این فرصت را به خود نمی دهند، در زندگی فقط خود را به در و دیوار می کوبند و تحت جبر فرهنگ، شرایط و فشار اجتماعی زندگی میکنند ولی برعکس، کسانی که از این فرصت استفاده میکنند، خود را مانند درخت سروی در طوفان حوادث خواهند یافت، با ریشه هایی استوار. آنها میدانند به کجا میروند و مسیر را خوب میشناسند و به هر قیمتی که شده به آن خواهند رسید. این هفته دو ساعت را به این کار اختصاص دهید و ببینید واقعاً کجا هستید. یادداشت کنید و در طول یک ماه آینده این کار را در فواصل زمانی مشخص تکرار کنید و ببینید چه اتفاقی شگفت انگیزی می افتد. آرزوها و اهداف ما انسانها تمایلی همیشگی برای رویاپردازی در مورد زندگی بهتر داریم. ما همواره در مورد زندگی و شرایط مالی، احساسات و عواطف و وضعیت روحی و جسمی خود رویاپردازی میکنیم و از طرفی این توانایی شناختی را نیز داریم که برای رسیدن به رویاهایمان برنامه ریزی کنیم و هدفمند باشیم. آیا تاکنون به اهداف و آرزوهای تان فکر کردهاید؟ چیزهایی که واقعاً میخواهید و تا حالا نداشتید؟ آیا به ارزشهای زندگی خود اندیشیده اید؟ آیا تا حالا به ندای قلبتان گوش کرده اید تا ببینید چه آرزوهایی در اعماق آن جای دارند؟ در زیر اقداماتی آمده است که به کمک آنها می توانید قدرت رویاهای درون خودتان را کشف کنید: _ به خودتان گوش دهید. هنر گوش دادن جذاب و هیجان انگیز البته نه به دیگران بلکه به خودتان. وقتی به دیگران گوش میدهیم آنها در مورد ای اهداف و برنامههایشان حرف میزنند و ممکن است بخواهند آنها را به ما تحمیل کنند ای. اگر ن اتفاق بیفتد ما به رویاهایی جامه عمل خواهیم پوشاند که از اعماق قلب ما بر نخواسته اند و این هرگز ما را به رضایت درونی نمی رساند. به جای این کار باید عمیقاً به ندای درونی خودمان و رویاهایی که برخاسته از عواطف و خواستههای خود ماست گوش دهیم. برای این کار باید آرام بود، طوری که صدای ضربان قلبتان را بشنوید و سپس صدای رویاهایتان را خواهید شنید. وقت بگذارید و آرام باشید. در این دنیای پرهیاهو، این کمترین کاری است که میتوانید انجام دهید. ما همواره در حال فعالیت هستیم و تنها صدایی که میشنویم صداهای دنیای اطرافمان است نباید خودمان را با مشغول بودن به آن گول بزنیم. باید واقعبین بوده و از خود بپرسیم مشغول چه کاری هستیم. به بیان دیگر آیا تمام این فعالیت هایی که انجام می دهیم ما را به هدف نزدیک می کنند یا نه. اگر اینطور نیست، برخی از این فعالیت ها را حذف کند و به جای آن کمی آرام بگیرید و سکوت را تمرین کنید. این هفته زمانی را به رویاهایتان اختصاص دهید، بدون حضور کسی، بدون تلفن و کامپیوتر خودتن باشید، یک قلم و کاغذ و رویاهایتان. در مورد چیزهای بیندیشید که واقعاً شما را به هیجان می آورند. دوست دارید چه کاری انجام دهید؟ اگر موفقیت شما تضمین شده بود چه کاری را شروع می کردید؟ چه کارهای بزرگی از دهنتان میگذرد که قلبتان را به هیجان میآورد؟ وقتی به سوالات جواب دادید احساس خارقالعادهای خواهید، چون در مرحله رویاپردازی هستید. در این مرحله خواهید فهمید که واقعاً چه آرزویی دارید. لیستی تهیه کن و اولویت بندی کن هر آرزوی که داری را یادداشت کن. هیچ کدام از آنها را احمقانه فرض نکن. تو فقط در حال رویاپردازی هستی. ذهن و قلمت اجازه پرواز بده. اکنون نگاهی به لیست بینداز و اولویتبندی کن. کدام مهمتر است؟ کدام عملی تر است و کدام یک را بیشتر از بقیه دوست داری؟ همه را با توجه به اولویتهای خود مرتب کن و به یاد داشته باش که میخواهی آرزوهایت را عملی کنی. حالا چرا از شما خواستم این تمرین را انجام دهید؟ چون زندگی کوتاه تر از آن است که به دنبال رویاهایتان نروید. تنها کاری که در پایان زندگی قادر به انجام آن هستید این است که نگاهی به گذشته بیاندازید. در این زمان ممکن است خوشحال باشید و یا افسوس بخورید. واضح است که لذت حاصل از هدفمندی به مراتب کمتر از افسوس حاصل از بی هدفی است. کسانی که رویا پردازی می کنند، هدف تعیین میکنند و برای رسیدن به آن تلاش می کنند، زندگی سرشار از لذتی را تجربه میکنند و در واپسین روزهای زندگی خود در آرامش به سر میبرند. آنها احساس غرور میکنند و باعث افتخار خانواده خود نیز هستند این حس بسیار ارزشمند است. به یاد داشته باشید این اهداف از قلب و ذهن شما نشأت میگیرند و مختص شما هستند و شما با آنها آفریده شده اید و بی شک توانایی عملی کردن آنها را نیز دارید و با انجام آنها باعث خوشحالی خود به خانواده تان خواهید شد.
اهداف هوشمند اهداف هوشمند (SMART): یکی از جنبه های کلیدی هدفگذاری است. اجازه دهید نگاهی به اجزای آن بیندازیم: مشخص بودن هدف(Specific): اهداف شما نباید مبهم باشند. اهداف مبهم نتایج مبهم به بار میآورند. اهداف ناکارآمد زندگی ناکارآمد به بار میآورند. وقتی هدف ما مشخص است، قدرت رویاهایمان را مهار شده و آن را برای رسیدن به اهدافمان به کار گرفته و در این هنگام است که دقیقاً میدانیم چه کار باید بکنیم. وقتی ما اولویت های مان را تعیین کرده و زمان را مدیریت میکنیم، در حقیقت هدف ما مشخص است و به دنبال رسیدن به نتیجه هستیم. در این شرایط هیچ وقت تلف کردن و آزمون و خطای در کار نیست. آینده پیش چشمان ما است و این به ما نیرو و توان میبخشد. هرگز قدرت اهداف مشخص و معین را دست کم نگیرید، آنها مانند آهنربایی هستند که شما را به سمت خود می کشند. قابل سنجش(Measurable):
اهدافداف خود را همیشه طوری انتخاب کنید که قابل اندازه گیری و سنجش باشند، بگونهای که هر لحظه بدانیم که آیا در هر حال پیشرفت هستیم یا نه و پیشرفت مان به چه میزان است. در طول زندگی باید بتوان میزان موفقیت خود را بسنجیم چه با پوند چه به دلار و یا هر معیار دیگری. اگر این معیار را نداشته باشیم نخواهیم فهمید که در چه مسیری هستیم و یا حتی اینکه آیا حرکتی کرده ایم یا نه. پس به یاد داشته باشید یک هدف هوشمندانه همواره قابل سنجش است. دست یافتنی(Attainable): یکی از کارهایی که مردم معمولاً انجام میدهند تعیین اهداف دست نیافتنی است. ولی باید توجه داشت اهدافی بزرگی را که انتخاب می کنیم و با فکر کردن به آنها هیجان زده می شویم، باید دست یافتنی باشند. یک هدف دست یافتنی باید واقعی و انجام شدنی باشد. دست یافتنی به معنی آسان بودن نیست، بلکه اهداف ما باید دور از دسترس ما باشند تا ما را به چالش بکشند ما باید در مسیر رسیدن به آنها رشد کنیم. واقع بینانه(Realistic): اهداف باید به گونه ای انتخاب شوند که در نهایت بتوانیم آنها را به واقعیت تبدیل کنیم. به هیچ وجه نمیگویم که هدف شما نباید بزرگ باشد، ولی باید واقعبینانه انتخاب شود. انتخاب این هدف به خود فرد بستگی دارد. هنگام انتخاب هدف و برنامه ریزی و ارزیابی با خودتان صادق باشید. حتی میتوانید از یک دوست کمک بگیرید. البته از نوع خوشبینش. بین دست یافتنی بودن و واقعی بینانه بودن هدف تفاوت وجود دارد. برای مثال فرض کنیم شما ۱۵۰ پوند اضافه وزن دارید و باید آن را کم کنید تا به وزن ایده آل تان برسید. آیا این هدف دست یافتنی است؟ بله. البته اگر آن را واقعبینانه برنامهریزی کنیم. یعنی اگر بخواهید ۱۵0 را در ۵ ماه کم کنید هدف شما واقع بینانه نیست. وقتی این هدف واقع بینانه خواهد بود که برنامه ۲۴ ماهه برای کم کردن وزن داشته باشید. اکنون هدف شما هم دست یافتنی و هم واقع بینانه است. زمانبندی(Time-sensitive): از ویژگی های یک هدف خوب این است که برای آن پایانی در نظر بگیریم. شما وقتی شروع به انجام کاری میکنید که بدانید برای آن زمان مشخصی تعیین شده است و برای آنکه از برنامه عقب نگفتید به سختی تلاش میکنید بهتر است هدف خود را به اهداف کوچکتر و در بازههای زمانی کوتاهتر تقسیم کنید و هر کدام را در زمان خاص خود به اتمام برسانید مسئولیت پذیری و پاسخگویی(Accountability) اکنون اجازه بدهید موضوع اسمارت بودن هدف را روی اهداف شما بررسی کنیم و ببینیم که آیا آنها واقعا قدرتمند هستند یا نه. مسئولیتپذیری و پاسخگو بودن در عملی کردن اهداف بسیار مهم است. اگر شما هدفی تعیین کنید و فقط خودتان از آن مطلع باشید، آیا این هدف قدرت کافی برای وادار کردن شما به عمل کردن را خواهد داشت؟ البته که نه. اگر فرد دیگری از هدف شما مطلع باشد، از شما سوال کرده و شما را به چالش خواهد کشید که شما در چه مرحله ای از کار هستید. طبیعت انسان به اینگونه است که اگر بداند کسی از او درباره فعالیتش سوال خواهد کرد، برای انجام کار انگیزه بیشتری خواهد داشت. به این خاطر است که داشتن یک همراه بسیار مهم است. مسئولیت پذیری درونی مسئولیت پذیری درونی به این معنی است که شما خودتان را صادقانه قضاوت کنید و اگر کاری را قبول کردید خود را ملزم به انجام آن بدانید. اگر آشفته هستید بپذیرید، اگر کارتان را به خوبی انجام داده اید، از خود قدردانی کنید. پس این وظیفه ماست که پاسخگو و مسئولیت پذیر باشیم. ما باید به خودمان جواب پس بدهیم. ما مسئول اعمال خودمان هستیم. حال چگونه این کار را انجام دهیم: _ اهداف خود را بنویسید. با این کار دیگر نخواهید توانست زیر حرف خود زده و بگوید هدف من این نبود. _ هنگام ارزیابی خودتان کاملاً روراست باشید چه به هدف برسید یا نه. _ اگر به هدف نرسیدید یا در مسیر کم آوردید خودتان را بازخواست کنید و خود را وادار به اصلاح کارها کنید _ برای خود چهارچوب زمانی تعیین کنید و خود را در آن محدوده زمانی ارزیابی کرده و پاسخگو باشید. مسئولیت پذیری بیرونی فرد یا افرادی را مشخص کنید که باید به آنها پاسخگو باشید. این سطح دیگری از مسئولیت پذیری است که ما مجبور باشیم بابت کارها و اهدافمان به دیگران توضیح داده و پاسخگو باشیم. البته جنبه بیرونی مسئولیتپذیری بدون حضور جمله درونی آن کارایی نخواهد داشت. اگر با خودتان صادق نباشید با دیگران هم نخواهید بود. اگر از کسی بخواهید فعالیت های شما را کنترل کند و خودتان با او صادق نباشید، هیچ فایدهای نخواهد داشت. داشتن یک منبع بیرونی کنترلی بسیار موثر است، البته اگر به درستی انجام شود. این موارد را به خاطر داشته باشید: _کسی را انتخاب کنید که به شما علاقه دارد و در عین حال می تواند سخت گیر و روراست باشد. _ اهدافتان را کاملاً برای او توضیح دهید. _ با او صادق باشید. _ اجازه دهید متناسب با موقعیت شما را تشویق کند و یا شما را به چالش بکشد. _ بر سر محدوده زمانی که برای انجام کار در نظر گرفته اید به توافق برسید و مشخص کنید چه زمانی باید به او پاسخگو باشید. _ هنگامی که شما را به چالش می کشد و از شما می خواهد کاری را انجام دهید، آن راجدی بگیرید. اکنون کمی فکر کنید و ببینید چه کسی را برای این کار انتخاب خواهید کرد و این فرایند را در زندگی خود و برای رسیدن به اهداف تان انجام دهید. از انجام آن خوشحال خواهید شد. هدف گذاری شما را به چالش می کشد و شما را وادار به رشد و پیشرفت میکند. شما را وادار میکند چیزی شوید که تاکنون نبوده اید. شما را وادار به حرکت به سطوح بالاتر می کند و این کلید اصلی زندگی است. چیزی است که شما را به هیجان میآورد. اینکه بدانید شما واقعاً تلاشتان را کردهاید و لایق دریافت بهترینها هستید. مهم نیست که دیگران تلاش ما را میبینند یا نه. مهم این است که خودتان بدانید تمام سعی تان را کردهاید.
مقالات مشابه
چه احساسی دارید زمانی که چیزی را بخواهید و سپس به نوعی و به طریقی به شما داده شود؟ وقتی فقط به ...
هر فردی، صرف نظر از سن ، موقعیت ، وضعیت مالی ، قومیت ، همه وهمه در یک شبانه روز مدت زمان یکسانی...
شما هر روز در حال گرفتن تصمیمات مختلف هستید ، از آنچه برای ناهار می خورید گرفته تا مسیری که برا...
افراد بلندپروازبه کسانی گفته می شود که عملکردی فراتر از حد انتظار دارند و با انجام این کار ، مع...
Label
بزن بریم !