هر آنچه که باید در مورد گری وینرچاک بدانید

هر آنچه که باید در مورد گری وینرچاک بدانید

شغل گری وی چیست؟

گری وی مدیرعامل وینرمدیا، رئیس وینر ایکس، بنیانگذار وینر اسپورت و ۵ مرتبه نویسنده برتر نیویورک تایمز است. گری در شرکت هایی مانند فیس بوک، اسنپ، ونمو و توییتر سرمایه گذاری کرده است.
به علاوه، او در زمینه های مختلف کارآفرینی نیز مشارکت دارد. از جمله اینکه یکی از شرکای موسس  Resy است که توسط "American Express"  خریداری شده است و در"Empathy Wines"   که توسط "Constellation Brands" خریداری شده  نیز شریک است. او همچنین پنج کفش ورزشی را با همکاری کمپانی K-Swiss  روانه بازارهای ورزشی کرده است.

گری وی اهل کجاست؟

گری در مصاحبه ای با مجله Inc خود را اینگونه معرفی می کند:
" من در بلاروس، اتحاد جماهیر شوروی سابق به دنیا آمدم. خانواده ام زمانی که من سه ساله بودم، به آمریکا مهاجرت کرد ."
"ما به شکل مضحکی فقیر بودیم. من با نه نفر از اعضای خانواده در یک آپارتمان تک اتاقه زندگی می کردم. پدر من به عنوان یک پادو، قفسه های یک فروشگاه مشروبات الکلی را پر می کرد. زمانی که چهار سال تمام پولی خرج نکنی، به نوعی می توانی نام آن را پس انداز بگذاری. کاری که پدرم انجام داد و سرانجام رویای خود را به واقعیت تبدیل کرد. همه پول های خود را پس انداز کرد و از آن برای خرید یک فروشگاه مشروبات الکلی کوچک استفاده کرد. "
گری از کودکی یک کارآفرین اصیل بود. او در ادیسون نیوجرسی کارت های بیسبال و لیموناد می فروخت. او می گوید: 
" من از شش سالگی هفت ایستگاه فروش لیموناد داشتم . وقتی 12 ساله بودم، به صورت جدی کارآفرینی را فرا گرفتم. زیرا از قبل یک تجارت بزرگ  کارت بیس بال را شروع کرده بودم. هر آخر هفته از فروش کالاهای خود در مراکز خرید نیوجرسی 1000 تا 2000 دلار کسب درآمد داشتم . "
در همان عنفوان جوانی، او چیزهای زیادی در مورد تجارت آموخت. درسهایی که هنوز هم از آنها استفاده می کند. اگرچه زمانی که او کمی بزرگتر شد، اوضاع تغییر کرد.

گری وی چگونه کار خود را شروع کرد؟

"وقتی 14 ساله شدم، پدرم مرا به فروشگاه مشروبات الکلی کشاند. سال ها بعد، در سال 1996، من یکی از اولین مشاغل تجارت الکترونیکی شراب محور را در آمریکا راه اندازی کردم."

گری از جوانی کار تجارت خانوادگیشان را آغاز کرد. او پس از درک اینکه مردم به خرید شراب به اندازه خرید کارتهای بیس بال علاقه دارند، علاقه بیشتری به این تجارت پیدا کرد و عاشق آن شد. طی چند سال بعد، او تجارت پدرش را از یک شرکت کوچک 3 میلیون دلاری به یک شرکت بزرگ 60 میلیون دلاری تبدیل کرد.

آیا گری وی پولی به ارث برده است؟

او می گوید: " من چیزی به ارث نبردم. در كنار پدرم كار كردم، تجارت او را گسترش دادم و حقوق دریافت كردم ."
پس از رشد تجارت پدرش از 3 میلیون دلار به 60 میلیون دلار، گری سرانجام شرکت را بدون دریافت هیچ سود و مالکیتی ترک کرد. او در سومین دهه زندگی اش در یک صنعت کاملا متفاوت و برای ساخت VaynerMedia شروع به کار کرد.
" مردم فکر می کنند که از شرکت پدرم سودی عاید من شده است، در واقع ماجرا عکس این است . من 13 سال از زندگی ام را صرف کردم تا تجارت پدرم را برای او بسازم و با دست خالی از آن بیرون آمدم ."
مانند بسیاری از خانواده های کارآفرین مهاجر، گری، سنگینی بار مسئولیتی را بر دوش خود احساس می کرد و باید به گونه ای زحمات والدین خود را جبران می کرد .
تبدیل شدن از معاونت در شرکت Wine Library به یک مدیر عامل تمام وقت در شرکت ویینرمدیا چندان آسان نبود. گری بخش قابل توجهی از نیروی جوانی اش را صرف کار برای پدرش و رشد مهارت های خود کرد.

چه زمانی گری وی  VAYNERMEDIA را پایه گذاری کرد؟

"من VaynerMedia را در اتاق کنفرانس شرکت بادی مدیا راه اندازی کردم زیرا هیچ پولی برای پرداخت اجاره نداشتم."
هنگامی که گری شرکت را راه اندازی کرد، VaynerMedia  تنها یک  انجمن کوچک  "مدیریت فروشگاه" بود اما با گذشت زمان، چشم انداز او تغییر کرد و به دنبال ایجاد ارتباطات متمرکز با قابلیت های همگانی بود.

VAYNERMEDIA چه کاری انجام می دهد؟

گری می گوید: "ما یک شرکت تبلیغاتی هستیم ... ما دیوانه های دنیای مدرن هستیم."
امروز، VaynerMedia با شرکت های Fortune 500 در مواردی مانند استراتژی خلاق، رسانه های پولی، تولید، تجارت الکترونیکی، بازاریابی تأثیرگذار و موارد دیگر همکاری می کند. این شرکت دارای دفاتری در سراسر نیویورک، لس آنجلس، لندن، سنگاپور و چتنوگا درایالت تنسی است.
گری می گوید: "ما درک کردیم که چه چیزی توجه اکثریت مردم را جلب می کند و بر اساس آن خلاقیت هایی ایجاد می كنیم كه متناسب با هر بستر اجتماعی باشد."

گری وی در چه تجارت هایی فعالیت دارد؟

با گذشت زمان، گری، VaynerX (یک شرکت هلدینگ ارتباطات) را برای تأمین شرکت های مختلف خود ایجاد کرد. شرکت هایی مانند VaynerMedia ،Tracer ،Gallery Media Group ،The Sasha Group، VaynerProductions ،VaynerSpeakers و VaynerCommerce.
وی همچنین یکی از بنیانگذاران Resy است و شرکت Empathy Wines را تأسیس کرد.

پول گری وی از کجا تامین می شود؟ 

هدف گری این است که بزرگترین کارآفرین در تمام دورانها باشد. این به معنای دو چیز است:
۱. ایجاد مشاغل عظیم مانند VaynerMedia ، Empathy Wines 
۲. خدمت به جامعه.
بخش عمده ای از صحبت های گری این است که وقت خود را صرف آنچه کنید که شما را خوشحال می کند و نه کاری که بیشترین درآمد را دارد. گری عاشق کارآفرینی است. او از کودکی کارتهای بیس بال می فروخت و جایگاه فروش لیموناد داشت. بنابراین منطقی است که کارآفرینی چیزی است که او را به وجد می آورد.
گری می گوید: "بسیاری از افراد ترجیح میدهند که غمگین باشند اما درآمد سالیانه میلیونی داشته باشند و می گویند: " من ترجیح می دهم در ماشین فراری خود گریه کنم ." در حالی که نمی دانند غمگین بودن چه حسی دارد. من به شخصه ترجیح می دهم سوار وسایل نقلیه عمومی شوم اما خوشحال باشم ."
گری از طریق حساب های شخصی خود در رسانه های اجتماعی، و با کمک تیم خود، با ارائه محتوا های آموزشی و دوره های پرسش و پاسخ به صورت زنده، دین خود را نسبت به جامعه ادا می کند.

"آیا گری وی جدی می گوید؟"

"من یک  متصدی تجاری هستم، اما فکر می کنم شخصیت و برون گرایی و شهامت من در صحنه از نظر محتوایی قطعاً باعث ایجاد سردرگمی می شود. اما چیزی که من بیشتر به آن افتخار می کنم این است که من درسرمایه گذاری عاقلانه، آینده نگری و مهربان بودن "بی نقص" هستم." 
"هرچه به من نزدیکتر باشی و هرچه بیشتر از شخصیت من آگاهی داشته باشی، بیشتر به "بی نقص بودن" من ایمان پیدا می کنی. هرچقدر فیلم های 1 دقیقه ای مرا در اینستاگرام یا یوتیوب تماشا کنی، بدبینی و سردرگمی شما در مورد آنچه که من طرفدار آن هستم بیشتر خواهد شد. "

چگونه می توانم با گری وی تماس بگیرم؟

اگر این مقاله را خوانده باشید، احتمالاً از قبل می دانید که گری در شبکه های اجتماعی بسیار فعال است. با ارسال پیامک به 212-931-5731 می توانید به سیستم پیام کوتاه گری بپیوندند. اگر در کشور دیگری زندگی می کنید می توانید به حساب کاربری گری در توییتر سری بزنید.
گری وینرچاک: "در پایان، می خواهم به خاطر خدماتی که به جامعه کرده ام در یاد مردم بمانم و نه به خاطر آنچه که از دنیا نصیبم شده است."

مناظره 18 تا 28 سالگی: آیا دانشگاه ارزش وقت صرف کردن را دارد؟

جهان در حال تغییر است و این ضروری است که  درک کنیم برخی از اعتقادات گذشته باید دوباره بررسی شوند. بسیاری از ما هنوز بعضی از کارهایمان را به روش های منسوخ شده و قدیمی انجام می دهیم و این کار تنها راهی به سمت نارضایتی است. با توجه به این نکته، بیایید در مورد مسیری که افراد می توانند از 18 تا 28 سالگی طی کنند، تجدید نظر کنیم. من دانای کل نیستم پس در پایان این مقاله، اگر نظری متفاوت با من دارید، به اشتراک بگذارید تا من هم دید تازه ای در این مورد به دست بیاورم.

آیا تحصیلات تنها راهی است که افراد با وضعیت مالی نامناسب می توانند با آن به موفقیت برسند؟

چیزی که در مورد این سوال کنایه آمیز است، جواب آن است. هر چقدر که من با مدل آموزش "مناسب برای عموم" (خصوصاً در کشورهایی مانند ایالات متحده) مخالف هستم، به همان اندازه طرفدار موسسه های خیریه Pencils of Promise و Charity Water هستم.
در بعضی مناطق توسعه نیافته آفریقا، در صورتی که آب سالم وجود داشته باشد، کودکان و والدین می توانند به جای نگرانی برای یافتن آب، روی تحصیلات تمرکز کنند. به همین دلیل موسسهPencils of Promise در غنا، گواتمالا و لائوس در حال ساخت مدرسه است. آنها بر روی آموزش تمرکز می کنند زیرا تحصیلات سطح ابتدایی به همان اندازه که کارآفرینی، اینترنت و خودآگاهی در کشورهایی مانند ایالات متحده می تواند  فرصت ساز باشد، می تواند راه های موفقیت را در کشور های کمتر توسعه یافته ایجاد کند.
بنابراین، اشتیاقی که در فعالیت های من وجود دارد، نه حرف های من بلکه اقدامات من، برای نشان دادن فرصت هایی است که اینترنت در کشورهای ثروتمند ایجاد کرده است. من مردم را تشویق می کنم که به موقعیت ها و فرصت های خود بیشتر توجه کنند و  خود را در محدودیت های سیستم آموزشی "مناسب برای عموم" گرفتار نکنند. اقدامات من صحبت از ارائه آموزش به کشورهای جهان سوم است زیرا این کار، کاربردی ترین عمل ممکن است. 
من در کشورهای کمتر توسعه یافته بسیار کمتر دست به کارآفرینی می زنم، دلیل اصلی این امر این است که وضعیت اینترنت این کشورها مناسب نیست و من معتقدم اینترنت راه اصلی کارآفرینی است. خوشبختانه، در دهه گذشته پیشرفت های زیادی در زمینه پویایی اینترنت و تلفن همراه در کشورهای جهان سوم اتفاق افتاده است. با این وجود، هنوز در حدی نیست که با اطمینان بگویم: "سلام رفیق برو و به یک فرد تأثیرگذار تبدیل شو" یا "با برنامه shopify و به وسیله تلفن همراهت تی شرت بفروش" زیرا این کار عملی نیست. در واقع من یک ایدئولوژیک نیستم و اشتیاقی نسبت به چیز خاصی ندارم و تنها چیزی که مرا جذب می کند، زندگی در لحظه و انجام کاریست که هم اکنون درست است. من پول و وقت خود را صرف این اعتقاد می کنم  که آموزش و پرورش، یا بهترم بگویم، مدارس، راه واقعی آزادی در کشورهای فقیر است. 
نحوه ارائه آموزش در کشورهایی مانند ایالات متحده بسیار انعطاف ناپذیر است و نمی تواند حقیقت و معنی واقعی فرصت هایی که هر روزه به دست می آیند را بیان کند. از آنجا که در بعضی از کشورها تنها راه رسیدن به موفقیت به پشتوانه خانواده موفق و یا تجربیات شخص است، مدارس نیز می توانند راه دیگری به این امر باشند. 
به طور کلی، هدف اصلی تحصیلات است. اگر در آمریکا زندگی می کنید و دسترسی کامل به اینترنت دارید. من اعتقاد دارم که  نحوه آموزش در سیستم مدرسه ایالات متحده ما را آسیب پذیرمی سازد. زیرا به ما آموخته اند که تنها راه موفقیت مدرسه است و من معتقدم که این ایده برای جهان مدرنی که در آن زندگی می کنیم مناسب نیست. اما ساختن مدرسه و زیرساخت های آموزشی در کشور هایی که از اینترنت و یا حتی مدرسه بهره مند نیستند امری مهم است زیرا افراد زیادی هستند که استعداد فوق العاده ای در یادگیری از آموزش های آکادمیک دارند.

روند ثبت نام دانشگاه

عاقلانه نیست که 40،000 دلار برای کلاسهای Zoom بپردازیم وقتی که (همانطور که قبلا اشاره کردم) می توانیم کلاسهای بهتر را به صورت رایگان از Youtube بگیریم. جالب است که بدانید سال قبل، تعداد زیادی از دانشجویان، دانشگاه را رها کرده اند و اگر کرونا اتفاق نیفتاده بود، تعداد بیشتری دانشگاه را رها می کردند. شما از طریق اینترنت دوره های آموزشی بهتری را پیدا خواهید کرد و می توانید با آن  ۴۰ هزار دلار دور دنیا را سفر کنید.
به علاوه، بحث مهم این است که، گویی تنها راه کسب تجربه در زندگی و ملاقات با دیگران ثبت نام در دانشگاه است. من فکر می کنم اگر به اندازه کافی باهوش باشید، راه بهتر برای خرج کردن 40 هزار دلار درسال پیدا خواهید کرد.

آیا نداشتن تحصیلات دانشگاهی تاثیری بر استخدام در شرکت های بزرگ دارد؟

باید بگویم که شرکت های بزرگی مانند Google ،VaynerMedia ،Apple ،IBM ،Nordstrom ، Costco، Bank of America و بسیاری از شرکتهای دیگر نیازی به تحصیلات دانشگاهی ندارند. نیازی به گفتن نیست که تعداد عظیمی از مردم به دنبال کارآفرینی هستند. این روز ها کارآفرینی بالاترین رشد خود را در تمام دوران ها داشته است. به همین خاطر اکثر جوانان برای آینده خود دچار سردرگمی می شوند. به همین دلیل من می خواهم دید مردم را نسبت به کارآفرینی عوض کنم.
یکی از نمونه های موفق کارآفرینی، تبلیغات برای باشگاه ها است. منظور من از این حرف این است که ، آیا می دانید یک زندگی با درآمد سالیانه ۸۶ هزار دلار آن هم برای کاری که عاشق آن هستید چقدر می تواند لذت بخش باشد؟
 خاویار، عسل، ماکارونی، روغن ریش، ماشین، شراب ... این رویاها می تواند به واقعیت بدل شود است. سخت است اما به طور حیرت انگیزی، شدنی است. شما می توانید در این ده سال (از سن ۱۸ سالگی به ۲۸ سالگی)به جایی برسید که سالانه 86 هزار دلار برای انجام کاری که دوست دارید کسب کنید. من فکر می کنم که این واقعاً عملی است اما بسیاری از مردم این امر را ناشندنی و غیر واقعی تلقی می کنند.

مناظره 18 تا 28 سالگی

بحث 18 تا 28 سالگی. بگذارید در مورد این ده سال بحث کنیم. دانشگاه رفتن. این چیزی است که اکثر مردم انجام می دهند.
درصد کمی از دانشجویان این شانس را دارند که والدینشان هزینه دانشگاه را پرداخت کنند هر چند بسیاری از مردم این مزیت را ندارند و اکثر آن ها زیر بار وامهای سنگین با سود زیاد می روند و توانایی بازپس داد آن را ندارند. پس به اجبار سراغ کارهایی می روند که هیچ علاقه ای به انجام آن ندارند. پرداخت همچین بدهی سنگینی آسان نیست بنابراین، آنها از سن 18 تا ۲۲ سالگی برای بازپرداخت وام دست به کارهای بی ارزش می زنند، سپس وارد یک بازار کار می شوند که اکثرا ارزش تحصیلات آن ها را ندارد. حتی تحصیل و مدرک دانشگاه های ارزان قیمت، ارزش 30 سال پیش را ندارد.
من حتی نمی دانم که کارمندانم به کدام مدرسه و دانشگاه رفته اند. اگر همه آنها می گفتند دانشکده فنی رفته اند، یا به هاروارد و یا اصلا به دانشگاه نرفتند، هیچ تفاوتی برای من نداشت. در جهانی که متوسط ​​درآمد در آمریکا ۶۳ هزار دلار در سال است، مردم می توانند به راحتی ۸۰ هزار دلار از فیسبوک و اسپاتی فای درآمد کسب کنند و آسوده زندگی کنند.
فکر نمی کنم همه یک کارآفرین باشند، خود من یک کارآفرین واقعی نیستم. با این حال، فکر می کنم بسیاری از افراد تمایل به کارآفرینی دارند که همین تمایل می تواند آنها را کمی موفق تر کند. اگر سخت به کار خود ادامه دهند در هر زمینه ای نتیجه خواهد گرفت: ورزش، علم، سرگرمی، موسیقی و هر چیز دیگری.

تیم دونفره

نکته دیگری که هیچ کس درباره آن صحبت نمی کند ، تیم دو نفره است. قهرمانان دو نفره. دو نفری که دست به دست هم می دهند. یک تیم کارآفرین دیوانه و هنرمند، دو جنگجو که تمام پول خود را در کارشان سرمایه گذاری و به نوعی قمار می کنند. این ها کسانی هستند که بدون سرمایه می توانند کسب درآمد کنند. افراد عملگرا، دبیر، کارمند، بالغان مسئولیت پذیر. این تیم، خود ثروت است. یک تیم خلاق تیمی که کاریزماتیک است و می داند که چگونه یک  شرکت با مسئولیت محدود تاسیس کند و اطمینان حاصل کند که تمام افراد در جلسات شرکت می کنند. این تیم، یک تیم موفق است. این تیم می تواند از همان افرادی که اکنون ۸۶۰۰۰ دلار بدهکار هستند و در شغل هایی که از آن متنفر هستند مشغول به کارند، تشکیل شود.
مثلا افراد تأثیرگذاری که در اینترنت هستند. افراد زیادی هستند که که می توانند  هزار۱۰۰ دلار در سال درآمد داشته باشند اما مشکل آنها این است که ساعت Rollex's می خرند یا ماشین Beamer (BMW) سوار می شوند و خانه های لوکس در لس آنجلس اجاره می کنند، بنابراین همیشه بدهکار هستند. موفقیت در کارآفرینی به این روش برای افرادی که می خواهند زندگی بی دردسری داشته باشند عملی است. روش من برای گذراندن این ده سال(18-۲۸) ایمن تر و شادتر است. من این را باور دارم. نیمی از جامعه ما را همین 28 ساله های مقروض تشکیل داده اند.