زندگینامه لس براون
لس براون سیاستمدار سابق، مجری تلویزیون و رادیو است و به عنوان یکی از بزرگترین سخنرانان انگیزشی جهان شناخته می شود. در طی چهار دهه گذشته او با سخنرانی های خود تقریباً در همه جنبه های زندگی ،افراد بی شماری را دگرگون کرده است. او بعنوان عضوی از "مجلس نمایندگان اوهایو" مورد توجه قرار گرفت و بعداً مجری برنامه خود به نام "نمایش لس براون" شد که در آن به مردم می آموخت رویاهایشان را دنبال کنند و عبارت "امکان پذیر است" را تکرار کنند ، با تاکید بر اینکه باید به جای تعمق درمورد مشکلات ، به دنبال راه حل باشند. در مصاحبه ای ، لس براون اظهار داشت که تلویزیون برای او صرفاً وسیله ای برای توانمندسازی توده های مردم. او که هیچ تحصیلات رسمی فراتر از دبیرستان به پشتوانه رویاهای خود نداشت ، به تاسیس شرکت خود به نام "شرکت نامحدود لس براون"،پرداخت و همچنین کتاب پرفروش "رویاهایت را زندگی کن" را نوشت. وی در طول زندگی حرفه ای خود با برخی از درخشان ترین ذهن های دنیای تجارت مصاحبه کرده و در اتاق هیئت مدیره با آنها همکاری نزدیک داشته است. او به عنوان سخنور چندین افتخار کسب کرده است و اکنون به عنوان "انگیزه دهنده" شناخته می شود.
دوران کودکی
لزلی کالوین براون در هفدهم فوریه سال 1945 در یک ساختمان فرسوده در شهر لیبرتی ، میامی به همراه برادرش وسلی دوقلو به دنیا آمد.
مادرشان با باردار شدن آنها بی سر و صدا به فلوریدا رفت تا به طور پنهانی زایمان کند و آنها را به فرزند خواندگی بسپارد. هنگامی که هر دو برادر شش هفته داشتند ، توسط خانم مجرد 38 ساله ی مهربان، مامی براون ، که در یک کافی شاپ کار می کرد ، به فرزندی پذیرفته شدند.
او به همراه خواهر و برادرش به مدرسه ی عمومی رفت . با رسیدن به کلاس پنجم ، معلمان او را در مقایسه با سایر کودکان نامتناسب و از نظر ذهنی ضعیف و کند دانستند .بدین ترتیب او توجه کمتری دریافت می کرد.
او نظر معلم هایش را باور کرد و خود را شاگردی کند ذهن دانست ، اما مادرش خلاف آن فکر می کرد.
مادر و یکی از معلمان دبیرستانش توانایی های او را شناختند و به واسطه راهنمایی های آنها توانست انگیزه و اهداف زندگی اش را شکل دهد. در طی دوران دبیرستان ، او هرگز یادگیری را متوقف نکرد و به آموزش خود ادامه داد.
شغل اولیه
اولین شغل او به عنوان یک نظافتچی بود ، اما این شغل او را راضی نکرد. از این رو به مجری گری رادیو روی آورد. او با هدف ورود به دنیای اجرای رادیویی ، در یک ایستگاه رادیویی محلی به کار مشغول شد.
در ایستگاه رادیویی او یاد گرفت که چه چیزی متناسب و لازمه ی کار اجرای رادیویی است. هنگامی که مجری ایستگاه زمان پخش مستقیم بیمار شد ، در یک موقعیت ، او کنترل پخش را به دست گرفت. بدین ترتیب مالک ایستگاه به او اجازه داد به مدت یک روز اجرا را به عهده بگیرد. همان روز مالک ایستگاه تحت تأثیر مهارت های براون قرار گرفت و این کار به صورت دائمی به براون واگذار کرد.
پس از سالها کار در ایستگاه رادیویی ، وی به دنبال فرصت بهتر در یک برنامه رادیویی معروف ، به اوهایو منتقل شد و در نهایت مدیر ایستگاه شد.
این امر به مسئولیت های او افزود و باعث آگاهی اجتماعی بیشتر او شد. بنابراین ، فعال تر شد و شروع به آگاهی بخشی سیاسی کرد و درگیر جنجال های مختلفی شد که منجر به اخراجش از ایستگاه رادیویی شد.
فعالیت سیاسی و سخنرانی
هنگام کار در ایستگاه ، با مایک ویلیامز ، مدیر ایستگاه خبری ملاقات کرد .او براون را تشویق کرد که برای بیست و نهمین انتخابات شورای اوهایو کاندید شود.
وی سه دوره در شورا، کرسی خود را حفظ کرد. در دوره سوم به عنوان رئیس "کمیته منابع انسانی" منصوب شد. با این حال ، مادرش تقریباً در همان زمان بیمار شد ، از این رو مجبور شد انصراف دهد و از مادر خوانده بیمار خود مراقبت کند.
با این وجود ، او همچنان به گسترش آگاهی ادامه داد و برنامه آموزش شغلی جوانان را پایه گذاری کرد و به تدریج به عنوان سخنران انگیزشی تبدیل شد.
او با كتاب "رویاهایت را زندگی كن" نویسنده شد كه طی چند هفته به عنوان پرفروش ترین کتاب شناخته شد. کتاب او باعث ایجاد انگیزه برای تعیین اهداف و دنبال کردن آنها می شود.
در اواسط دهه 1980 او به دیترویت نقل مکان کرد و با یک وکیل دفتری را اجاره کرد. او تا نیمه شب بیدار بود و به طور مداوم کار می کرد و اغلب روی زمین دفترش می خوابید.
یک سخنران انگیزشی
در سال 1990 ، او با ضبط مجموعه ای از سخنرانی های انگیزشی برای صدا و سیما - تلویزیون ، مخاطبان بیشتری پیدا کرد. هدف سخنرانی های او نه تنها فارغ التحصیلان یا مدیران شرکت ها بودند ، بلکه زندانیان و کودکان دارای شرایط خاص را نیز مخاطب قرار می داد.
وی در مصاحبه با "Upscale" اظهار داشت که سخنرانی های او راهی برای بازگرداندن حمایتی است که از خانواده و دوستانش دریافت می کرد.
در سال 1993 ، او برنامه تلویزیونی "نمایش لس براون " خود را به عنوان وسیله ای برای یافتن راه حل مشکلات مردم عادی راه اندازی کرد. با این حال ، به دلیل اعتقادات او جنجالی ایجاد شد که در نهایت برنامه ی دیگری با عنوان "رولوندا" جایگزین آن شد.
پس از لغو نمایش او ، برای مدت کوتاهی در ایستگاه رادیویی "WRKS" در نیویورک کار کرد. سرانجام شغل خود را ترک کرد تا به سخنرانی های انگیزشی بپردازد.
وی با جان سی ماکسول و تیمش در جمع آوری اطلاعات در مورد رهبران جهان و سخنرانان حرفه ای در برنامه ای به نام "خوب ، بد و زشت" همکاری کرد.
درسال 1998 ، امپراطوری ای که او به عنوان سخنران بنا نهاد ، شکوفایی اش را آغاز کرد. شرکت ،سالانه با حضوراو در تلویزیون ، برنامه های انگیزشی و آموزش سخنرانان عمومی بیش از چهار و نیم میلیون دلار درآمد کسب می کرد.
آثار برجسته
لس براون سخنرانی های انگیزشی در دانمارک ، کانادا و دبی داشته است. او با الهام بخشیدن و ایجاد انگیزه در جهان به مردم برای غلبه بر موانع ،سفر کرد و بارها برای تقویت برنامه ها فراخوانده شد.
در سال 1996 ، او دومین کتاب خود با عنوان" تا برنده نشوید تمام نشده است:چگونه با وجود موانع تبدیل به کسی شوید که همیشه می خواستید"را منتشر کرد .این کتاب شامل افکار وی در مورد مسائل مختلف از ازدواج گرفته تا رسانه های جمعی است و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و توسط "هفته نامه ناشران" از کتاب اوبه عنوان "جذابیت حقیقی بر روی صفحات" یاد شد.
مجموعه ی صوتی "آینده ات را انتخاب کن" بهترین برنامه ی صوتی او است که در سراسر جهان طرفدار داشته است.
جوایز و دستاوردها
در سال 1989 ، او اولین جایزه خود را در "انجمن سخنرانان ملی" دریافت کرد. او برنده "جایزه ویژه شورا" CPAE شد و اولین آفریقایی-آمریکایی بود که این جایزه را دریافت می کرد.
به دلیل سخنرانی های تأثیرگذارش در زمینه رهبری و موفقیت ، جایزه برجسته "Golden Gavel " را در "انجمن سخنرانان ملی" از آن خود کرد.
در سال 1991 ، توسط بنیاد بین المللی "Toastmasters " در میان "پنج سخنران برجسته" تمام دوران در سراسر جهان قرار گرفت.
زندگی شخصی
لس براون در سال 1995 با خواننده ، ترانه سرا و بازیگر محبوب آمریکایی ، گلادیس ماریا نایت ، معروف به "شهبانوی سول" ازدواج کرد. با این حال ازدواج آنها بیش از دو سال طول نکشید و در سال 1997 جدا شدند.
او نه فرزند دارد - بزرگترین آنها کالوین است و پس از او پاتریک ، آیانا ، اونا ، تاد ، تالیا ، سومایا ، سرنا و در آخر جان لسلی براون نام دارند.
او در سال 1997 به سرطان پروستات مبتلا شد.
پیام لس براون
لس براون به عنوان یک سخنران حرفه ای ، نویسنده و شخصیت تلویزیونی مشهور ، با ارائه یک پیام ، به شهرت ملی رسیده است .او به مردم می گوید چگونه می توانند زندگی متوسط را به زندگی بزرگ تبدیل کنند. این پیامی است که لس براون از زندگی خود آموخته است و به دیگران کمک می کند تا این قانون را در زندگی خود اعمال کنند.
لس و برادر دوقلوی او ، وس ، در میامی ، فلوریدا متولد شدند ، در حالی که شش هفته داشتند توسط خانم مامی براون به فرزندی پذیرفته شدند. خانم براون یک زن مجرد بود که از نظر توان مالی بسیار ضعیف بود ، اما قلب بسیار بزرگی داشت. در کودکی ، بی توجهی لس براون به درس ها ، انرژی زیاد او و عدم توانایی معلمان در شناخت توانایی واقعی اش باعث شد تا بعنوان یک کندذهن شناخته شود. این برچسب با او ماند و به حدی به عزت نفس او آسیب زد که غلبه بر آن چندین سال طول کشید.
اشتیاق یادگیری
لس فراتر از دوران دبیرستان تحصیلات رسمی نداشته است . اما با پشتکار و عزم راسخ فرایندی از آموزش پایان ناپذیرخود را آغاز کرد و ادامه داد که او را به عنوان مرجعی برای استفاده از توانایی های انسانی متمایز کرده است. اشتیاق لس براون برای یادگیری و تشنگی او برای درک عظمت خود و دیگران به او کمک کرد تا به عظمت دست یابد. او از اجرای رادیویی به مدیریت پخش ،از فعال جامعه به رهبر جامعه ، از مفسر سیاسی به قانونگذار سه دوره، و از یک معلم به سخنران اصلی بدل شد.
در سال 1986 ، لس به صورت تمام وقت وارد صحنه سخنرانی عمومی شد و شرکت خود را ایجاد کرد. این شرکت نوارها و فیلم های انگیزشی ، کارگاه های آموزشی و برنامه های توسعه شخصی / حرفه ای را با هدف افراد ، شرکت ها و سازمان ها ارائه می دهد.
لس براون یکی از مقامات برجسته کشور در درک و تحریک پتانسیل های انسانی است. استفاده از ارائه های قدرتمند و بینش نو ظهور او ، مخاطبان او را به سطوح جدیدی از موفقیت هدایت می کند.
مقالات مشابه
اریک توماس که ازش با عنوان ET یا مبلغ هیپ هاپ شناخته میشوداین چیز عجیب و نادره. کسی که موفق شد ...
مانی خوشبین در 14 ژانویه 1971 ، در ایران متولد شد .او یک سرمایه دار املاک و مستغلات است که بیشت...
در ﺗﻤﺎم آن ﺳﺎلﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ درآﻣﺪ ﺑﺎﻻﻳﻲ داﺷﺘﻢ و ورﺷﻜﺴﺖ ﻧﺸﺪه ﺑﻮدم دوﺳﺘﺎن ﺻﻤﻴﻤﻲ زﻳﺎدى داﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺑﺮاﻳﻢ ﻋ...
در ١٨ ﺳﺎﻟﮕﻲ ﺑﺎ ﻧﺘﻮرك آﺷﻨﺎ ﺷﺪم ﺧﻴﻠﻲ ﻓﻠﺴﻔﻲ ﻧﻤﻲﺧﻮاﻫﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﻛﻨﻢ وﻟﻲ از ﻫﻤﺎن دوران ﻛﻮدﻛﻲ ﻛﻪ ﺷﺮوع ﻛﺮ...
Label
بزن بریم !