مدتی بود که آرین با سوالهای سختش، من و پدرش را در خانه، سوال پیچ میکرد؛ سوالهایی که ما نمیدانستیم بهترین روش برای پاسخ دادن به آنها چیست و آیا اصلا باید به آنها جواب داد یا اینکه باید به نحوی آن سوالها را از ذهن او پاک کرد.... وقتی مساله را با دکترش درمیان گذاشتم، او به من گفت: «سن آرین، بهترین موقع برای شروع آموزش جنسی است.
شروع به موقع این آموزشها بهترین روش برای پیشگیری از سوءاستفادههای مختلف، به خصوص سوءاستفاده جنسی از کودکان است. او باید برای حفظ ایمنی فردی با این نکات آشنا شود.» از توصیه دکتر تشکر کردم و به خانه آمدم اما مدام ذهنام مشغول بود که چهطور باید این آموزشها را به آرین ۴ سالهام بدهم. فکرم به جایی نرسید و تصمیم گرفتم دوباره به سراغ دکتر بروم و از او بپرسم که چه طور باید به کودکی در این سطح، آموزش داد.
این نکته شاید برای شما هم جالب باشد که دکتر میگفت نه تنها در سطح مهدکودک و کودکستان، که برای بچههای کلاس اولی و پنجمی و حتی برای دوره راهنمایی آنها برنامه آموزشی خاصی وجود دارد که براساس درک آنها و آمادگی پذیرش موضوع تنظیم شده است.
به علاوه، دکتر، کتابی با عنوان راهنمای ایمنی کودکان به من هدیه داد که در آن علاوه بر اصول ایمنی مراقبت از کودکان، در این باره نیز مفصل و پلهپله آموزش داده شده است. براساس این کتابشروع کردم به گفتگوهای دوستانه و بازیها و داستانهای کودکانهای که توسط آن آرین با مالکیت بر بدناش آشنا شود و یاد بگیرد که به تماسها و نوازشهای غیرایمن دیگران به بدن خود «نه» بگوید.
دکتر به من گفت در ابتدا باید به آرین بگویم خدا خیلی ما را دوست دارد و بهترین هدیه او به هر یک از ما، بدن ماست. بدن ما کمک میکند راه برویم، بازی کنیم، بنشینیم و ... به همین دلیل باید از بدنمان حفاظت کنیم و مراقب آن باشیم. او از من خواست تا چند روش مراقبت از بدن را از آرین بپرسم و سطح اطلاعاتاش را متوجه شوم.
جوابهایآرین برایم جالب بود: «خوردن، خوابیدن، لباس پوشیدن برای این است که بدنمان پوستاش خراب نشود! تازه مادرجون گفته آفتاب پوستام را خراب میکند و باید کلاه نقابدار بگذارم». آنچه متوجه شدم این بود که تا حالا توانسته بودم به صورت عملی برخی آموزشها را به او بدهم و او به خوبی میدانست بخشهای خصوصی بدناش، یعنی جاهایی که با لباس زیر پوشیده میشوند، خصوصی است و هیچکس نباید جز پدر و مادر یا پزشک، آنها را ببیند.
او این موضوع را به خاطر تاکید من در پوشیدن سریع لباس زیرش بعد از خروج از دستشویی یا حمام متوجه شده بود. وقتی داستانی را اینطور برایش تعریف کردم: «محمود یک زیرشلواری جدید و قشنگ پوشیده بود و میخواست آن را به دوستاناش نشان دهد.
آیا او اجازه این کار را داشت و میتوانست شلوارش را بکشد پایین؟» آرین سریع گفت: «نه، یک بار دیگه که لباساش تنش نبود از توی کشوی لباساش باید به بچهها نشون بده ولی نباید لخت بشه.» در همین قالب به او یاد دادم تماسهای غیرایمن، یعنی رفتارهایی که او را عصبی و ناراحت کند (لگد زدن، قاپیدن و یا دست کشیدن به بخشهای خصوصی بدن بدون هیچ دلیل موجهی) او باید در مقابل آنها بایستد و «نه» بگوید. . شما هم با بچههایتان شروع کنید. مبادا دیر شود
مقالات مشابه
5 اشتباه والدین که نوجوان شان را پنهان کار می کند
آموزش ارزشهای اخلاقی مهم به کودک
کودکان همیشه ترسو
چگونه فرزندمان را مستقل تربیت کنیم؟
Label
بزن بریم !