ارزش های اخلاقی مهمی در زندگی وجود دارد که باید آنها را به کودک تان بیاموزید
بسیاری از والدین گمان می کنند نیازی نیست به کودکان در سنین پیش از دبستان اصول و ارزش های مهم اخلاقی و انسانی آموخته شود چون آنها کم سن و سال هستند و درک این مسائل برایشان دشوار است یا اینکه آموختن این مسائل را به آموزگاران واگذار می کنند. امروزه بیشتر والدین با فرزندانشان طوری رفتار می کنند که گویی فقط آنها در دنیا اهمیت دارند و بر همه مقدم هستند. در حالی که این یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که والدین در ارتباط با فرزندانشان مرتکب می شوند و در آینده حتی خودشان نیز گرفتار عواقب چنین رفتار نادرستی خواهند شد. فرزندان شما از لحظه تولد از قدرت فهم و درک برخوردارند و از همان لحظه ورود به دنیا باید تربیت شوند. در این مطلب چند نمونه از مهمترین اصولی که شما باید به عنوان پدر یا مادر تا پیش از ورود فرزندتان به مدرسه به او بیاموزید ذکر شده است. با آموختن چنین مسائلی به فرزندانتان نه تنها او را آزار نمی دهید بلکه به او کمک می کنید هنگام ورود به اجتماع و در ارتباط با دیگران حتی هم سالانش موفق تر شده و از ارتباطاتش لذت بیشتری ببرد. - حتما به کودکتان بیاموزید اشتباهاتش را جبران کند:
در یک مهمانی خانوادگی امی و مارکس که هر دو چهار سال دارند در حال بازی برج سازی بودند که ناگهان امی برج مارکس را خراب کرد. مارکس شروع به گریه کرد. پدر امی فورا در صحنه حاضر شد و دخترش را سرزنش کرد و سپس او را وادار کرد که از مارکس عذرخواهی کند. امی با بی میلی گفت: معذرت می خوام. سپس پدرامی او را به گوشه ای برد و گفت: برایم توضیح بده چرا برج مارکس را خراب کردی. امی هم به پدرش گفت چون برج مارکس از برج من بلندتر بود. پدرامی به او گفت: اتین اصلا دلیل موجهی برای این کار نیست اما من خوب می توانم احساسات تو را درک کنم. تا این قسمت رفتار پدرامی رفتاری است که روانشناسان در چنین شرایطی به والدین توصیه می کنند اما بعد از آن پدر امی به او گفت تا به بازیش با مارکس ادامه دهد. روانشناسان می گویند کودکان باید بفهمند که شما می توانید آنها را به خوبی درک کنید و از احساسات آنها مطلع هستید و می دانید چرا او نتوانسته در چنین شرایطی رفتار درستی داشته باشد اما این کافی نیست چون اگر به این حد اکتفا کنید کودک گمان می کند حق داشته و اگرچه شما او را بازخواست و سرزنش کرده اید اما در موارد بعدی نیز واکنش مشابهی خواهد داشت چون شما فقط به او گفته اید که درکش می کنید اما چیزی در مورد رفتار صحیح به او نگفته اید. همچنین به او یاد ندادید که چگونه باید اشتباهش را جبران کند. پدر امی باید به او می گفت: حالا برو به مارکس کمک کن تا دوباره برجش را بسازد. در چنین مواقعی به کودکتان بیاموزید راهی برای جبران اشتباهش بیابد مثلا برای عذرخواهی به کسی که او را رنجانده شکلات بدهد. عذرخواهی کردن و گفتن متاسفم شاید برای بعضی از کودکان دشوار باشد اما کم کم برای همه آنها عادی می شود چون راهی بسیار ساده است تا از عواقب اشتباهی که مرتکب شده اند رها شوند اما اگر کودکتان را وادار کنید که راهی غیر از عذرخواهی برای جبران اشتباهش بیاموزد اهمیت موضوع را بهتر برایش روشن می کنید. شاید زمانی که از فرزندتان خواستید راهی برای جبران اشتباهش بیابد او را به این نتیجه برسد که یکی از اسباب بازی هایش را به کسی که او را آزرده بدهد یا برای او یک نقاشی بکشد. با این کار به کودکتان می آموزید که درست رفتار کردن با دیگران مهم است درست به همان اندازه ای که خودش دوست دارد دیگران رفتار خوبی با او داشته باشند. کودکی که به موقع این موضوع را بیاموزد در آینده می تواند ارتباطات بهتری با دیگران برقرار کندو کمتر در ارتباط هایش آسیب ببیند. - اهمیت صداقت را برای کودک تان توضیح دهید: بالاخره در مسیر بزرگ شدن، بچه ها دروغ گفتن را یاد می گیرند. حتی ممکن است آن را از والدینشان هم یاد نگرفته باشند و تلویزیون، دوستانشان یا حتی بزرگ ترهای دیگر ممکن است باعث این نوع رفتار در آن ها شده باشند؛ یا حتی ممکن است از دروغ به عنوان یک نوع مکانیزم دفاعی استفاده کنند. با این حال،اگر اهمیت صداقت را برایشان توضیح دهید و آنها را مطمئن کنید که همیشه برای شنیدن حرف های راستشان آماده اید، آن وقت احتمال حرف راست شنیدن از آن ها خیلی بیشتر می شود؛ به خصوص زمان هایی که می دانند کار اشتباهی انجام داده اند. خیلی از بچه ها به دلیل ترس از فریادهای والدینشان یا کتک خوردن، واقعیت را با والدینشان در میان نمی گذارند. باید به آن ها گفت که رفتار بد آن ها عواقبی خواهد داشت اما همیشه به خاطر این که شجاعت لازم را برای گفتن واقعیت داشته اند، تحسین شان کنید. از همه مهم تر این که شما هم همیشه باید فردی صادق باشید زیرا اگر در شما بی صداقتی ببینند، آن ها نیز این رفتار را یاد خواهند گرفت و توصیه های شما بی اثر خواهد شد. - به کودکتان کمک کنید اراده ای قوی داشته باشد:
جیک 5 ساله یک نقاشی برای مادرش آورد و زمانی که مادر نقاشی را دید با هیجان گفت: وای چقدر زیبا کشیدی، چه رنگ های قشنگی در نقاشی ات استفاده کردی، آفرین، عالی است. جیک به اتاقش دوید و خیلی سریع یک نقاشی دیگر کشید تا بار دیگر مادر او را تشویق کند، بعد یک نقاشی دیگر و نقاشی های بعدی و هر بار مادر او را بسیار تشویق می کرد در حالی که به جز نقاشی اول باقی نقاشی ها خیلی زیبا نبودند و همه سریع و بی دقت کشیده شده بودند. در این مواقع تشویق شما کاملا بی مورد است، کودکتان را بجا و به موقع تشویق کنید. زمانی که نتوانسته کاری را به درستی انجام دهد تشویق نابجای شما نه تنها موجب پیشرفت او نمی شود بلکه این تصور را در او ایجاد می کند که من هر کاری کنم درست است و والدینم مرا تشویق می کنند پس دیگر چه دلیلی دارد که بیهوده تلاش کنم؟! بهترین پاسخی که مادر جیک می توانست به او بدهد این است: پسرم نقاشی اولت را با دقت تر و قشنگ تر از بقیه کشیدی، تمام تلاشت را برای خوب کشیدن این نقاشی ها کرده ای؟! این موضوع را باید به کودکتان در سنین پایین بیاموزید و از تشویق کردن های بی جا در مواقعی که می دانید او برای انجام کاری خوب تلاش نکرده بپرهیزید و واکنشی صادقانه داشته باشید. آرام، مهربان و با روی خوش واقعیت را به فرزندتان بیاموزید تا واقع گرایی را بیاموزد و با پذیرفتن انتقاد آشنا شود به علاوه بیاموزد که اگر پاداش خوب و تشویق می خواهد باید برای آن تلاش کند. زمانی که کودکتان در کاری خلاقیت به خرج می دهد یا زمانی که کار دشواری را به خوبی انجام می دهد او را تشویق کنید. مثلا اگر فرزندتان خجالتی است او را تشویق کنید با دیگر بچه ها بازی کند حتی اگر این کار او را معذب می کند و زمانی که توانست وارد جمع شود او را تشویق کنید. اگر کودکتان خیلی زود از کوره در می رود به او بیاموزید خودش را کنترل کند (مثلا به او بیاموزید تا 10 بشمارد یا چند نفس عمیق بکشد تا آرام شودو پرخاشگری نکند) سپس زمانی که توانست بر خشم خودش غلبه کندن او را تشویق کنید و به او بگویید: می دانم خیلی برایت سخت بود اما تو خیلی خوب از پس آن برآمدی. - احترام را به کودک تان بیاموزید: بچه ها احترام را از محیط خانه و اعضای خانواده شان یاد می گیرند. اگر بچه ها ببینند که شما به عنوان والدین چقدر محترمانه با هم رفتار می کنید، چه قدر رفتارتان با خود آن ها و بقیه افراد خانواده مودبانه و محترم است، مطمئن باشید که از شما الگو برمی دارند. بچه ها رفتارها را درست مانند کلمات تقلید می کنند. گفتن کلماتی مانند «خواهش می کنم»، «لطفاً»، «متشکرم» و «عذر می خواهم» در مقابل آن ها، به آنها احترام و ادب را یاد می دهد. همچنین باید به آن ها یاد بدهید به نظرات و اعتقادات دیگران هم احترام بگذارند.
تربیت کودک اصلی ترین وظیفه هر پدر و مادری است
- به کودکتان بیاموزید به احساسات دیگران اهمیت بدهد:
سارا از دست دو دختر سه و چهار ساله اش کملا خسته شده بود چون هر بار که برای خرید به فروشگاه می رفتند این دو کودک دایم با یکدیگر دعوا می کردند. سرانجام یک روز سارا به دخترانش گفت: بچه ها بیایید راهی پیدا کنیم که از این به بعد خرید بهتری داشته باشیم و زمانی که به فروشگاه می رویم خرید به همه ما خوش بگذرد و دیگر نه شما و نه من ناراحت نشویم. دختر چهارساله پیشنهاد داد که از این به بعد از خانه برای خودش خوراکی بیاورد تا مدام با دیدن خوراکی ها بهانه گیری نکند ودختر سه ساله گفت از این به بعد زمانی که برای خرید می رویم با خودم یک عروسک می آورم یا آهسته با خودم شعر و آواز می خوانم تا حوصله ام سر نرود و بهانه گیری نکنم. دخترها قولی را که داده بودند به خاطر سپردند و به آن عمل کردند، به این ترتیب دفعه بعد که برای خرید رفتند به هر سه نفر آنها خوش گذشت و کسی ناراحت نشد. زمانی که از فروشگاه بیرون آمدند دخترها از مادرشان پرسیدند: مامان امروز خوب بود یا باز هم از دست ما ناراحت شدی؟ و مادر به آنها اطمینان داد که اصلا از دست آنها عصبانی نشده و خیلی هم خوشحال و راضی است. واگذار کردن چنین مشکلاتی به کودکان حس نوع دوستی و کمک و رعایت حال دیگران را در آنها بیدار می کند به علاوه می آموزند که رفتارهای آنها در ایجاد احساس خوب یا بد در دیگران موثر است، به همین دلیل باید برای دیگران ارزش قائل شوند و مراعات حال آنها را بکنند در طول زمان هنگامی که کودک خردسالی متوجه می شود رفتار او می تواند لبخندی بر لبان دیگری بنشاند یا احساس خوبی در او پدید آورد می آموزد که باید با دیگران خوش رفتار باشد و زمانی که رفتار خوبی داشته باشد دیگران هم با او رفتار بهتری خواهند داشت. - به فرزندانتان یاد بدهید که هر روز حتی برای کوچک ترین نعمت هایی که دارند، شکرگزار باشند: به آن ها یاد بدهید که برای داشتن خانواده خوب، دوستان صمیمی، غذایی که می خورند، لباس هایشان، سقف بالای سرشان و سلامتی شان قدرشناس باشند. به آن ها نشان دهید که هر روز برای آن ها نعمتی است از جانب خداوند. حتی می توانید به آن ها یاد بدهید که از نعمت هایی که خداوند به آن ها بخشیده است،فهرست تهیه کنند. این کارها به آن ها آموزش می دهد که برای همه چیز باید شکرگزار باشند. - به کودکتان بیاموزید با دیگران مهربان باشند:
اگرچه در طول روز خیلی خسته می شوید و حجم کاریتان بسیار زیاد است اما به یاد داشته باشید که شنیدن جمله دوستت دارم در پایان روز حداقل نیاز کودک است و شما مسوول برآوردن آن هستید. اجازه دهید کودکتان ابراز عشق کردن را از شما بیاموزد و ببیند که شما به کسانی که دوستشان دارید محبت می کنید. حتما در حضور کودکان به همسرتان محبت کنید این کار نه تنها هیچ اشکالی ندارد بلکه احساس امنیت و آرامش عمیقی در او ایجاد می کند. به کودکتان بگویید چقدر پدر بزرگ و مادر بزرگ، خاله و دایی و عمو و عمه هایش را دوست داریدو برایشان ارزش قایلید. هرگز اجازه ندهید روزی به پایان برسد و شما در آن روز به کودکتان ابراز عشق نکرده باشید. از راه های مختلف عشق و علاقه تان را به کودک نشان دهید. روی غذایش شکل قلب بگذارید، روی آینه اتاق یا دفتر نقاشی اش عکس قلب بگذارید، بدون هیچ دلیلی او را در آغوش بگیرید، عشق و محبت بیشتری از او دریافت خواهید کرد. - به کودک تان کمک به همنوع را آموزش دهید: ما در دنیای «من می خواهم» زندگی می کنیم. من، من، من! بچه ها هم در چنین دنیایی زندگی می کنند اما لزومی ندارد که آن جا بمانند. در سال های قبل از مدرسه بچه ها تقسیم کردن را یاد می گیرند. اگر روی این مسئله در خانه تاکید شود، برای آن ها دشوار نخواهد بود. وقتی خودتان به نیازمندان لباس و غذا هدیه بدهید، آن ها هم درک می کنند که باید بخشنده باشند. - به کودک تان بیاموزید در زندگی اش نگرش مثبتی داشته باشد: داشتن نگرش مثبت در کنار شوخ طبعی عالی است. خیلی وقت ها زندگی بسیار ناامیدکننده می شود و به عنوان افراد بزرگسال می دانیم که چقدر راحت ممکن است اسیر منفی بافی شویم به خصوص وقتی همه چیز آن طور که ما دوست داریم پیش نرود و به آن چه می خواهیم نرسیم. در این شرایط امیدمان را برای داشتن فردایی روشن تر از دست می دهیم. بچه ها باید با اهمیت داشتن نگرش مثبت در زندگی آشنا شوند زیرا متاسفانه اتفاقات زندگی خیلی وقت ها موجب ناامیدی آن ها خواهد شد و وقتی این اتفاق بیفتد، اگر نگرشی مثبت داشته باشند خواهند توانست در زندگی پیش بروند و ایمان داشته باشند که زندگی برایشان شادی به ارمغان خواهد آورد. داشتن نگرش مثبت با داشتن والدینی مثبت شروع می شود. نشان دادن رفتار و نگرش مثبت از جانب شما اهمیت بسیار زیادی دارد زیرا شما الگوی فرزندانتان هستید. اگر فقط از شما حرف یا رفتارهای منفی ببینند، آن ها هم همان طور رفتار خواهند کرد. - به کودک تان بیاموزید در کارهایش پشتکار داشته باشد: هیچ کدام از ما، کامل نیستیم به همین دلیل هیچ وقت نمی توانیم کاری را کامل انجام دهیم به خصوص اگر دفعه اولی باشد که آن را امتحان می کنیم. داشتن روحیه پشتکار به بچه ها کمک می کند هیچ وقت دلسرد نشوند و برای چیزهایی که می خواهند به تلاششان ادامه دهند. وقتی خیلی کوچک هستند کارهایی مثل راه رفتن، بازی کردن، غذا خوردن و از این قبیل را نمی توانند به خوبی و کامل انجام دهند اما آن قدر تلاش می کنند که موفق می شوند زیرا هنوز با معنی دلسردی و ناامیدی آشنا نشده اند. اما این مسئله با بالا رفتن سن تغییر می کند چرا که دچار ترس از شکست می شوند. شما به عنوان والدین آن ها باید به طور مداوم تشویقشان کنید که به راهشان ادامه دهند و بیشترین تلاششان را به کار گیرند. اگر فرزندان شما در سن کم پشتکار داشتن را بیاموزند، در بزرگسالی افرادی پرتلاش و سختکوش می شوند و یاد می گیرند که در هر کاری نهایت تلاششان را به کار گیرند. - خاص بودن هر کسی را به کودک تان بیاموزید: هر چه سن بچه ها بالاتر می رود، یاد می گیرند خودشان را با همسالانشان مقایسه و تفاوت ها و شباهت های بین خودشان و آن ها را بررسی کنند و به طور مثال از شما درباره تفاوت میزان اسباب بازی ها یا اندازه اتاق خواب هایشان بپرسند. باید به فرزندانتان یادآور شوید که از همان ابتدای کودکی خاص هستند. آن ها را با همکلاسی ها یا دوستانشان مقایسه نکنید و برایشان توضیح دهید که بقیه آدم ها هم خاص هستند اما نباید به خاطر خاص بودنشان به طور متفاوتی با آن ها برخورد شود. ممکن است بچه ای بپرسد که چرا یک نفر این شکلی است یا این طوری حرف می زند یا رفتار می کند. برایشان توضیح دهید که چرا آن فرد متفاوت است و روی خصوصیات خاص آن فرد تاکید کنید. این موضوع به آن ها کمک خواهد کرد تفاوت های آدم ها را بپذیرند.
- به کودک تان یاد بدهید اشتباهات دیگران را ببخشد: اگر بخشیدن دیگران به بچه ها آموزش داده شود، در بزرگسالی انسان های بهتری خواهند شد. آدم ها ممکن است چه خواسته چه ناخواسته در حق آن ها بدی کنند. این امری نیست که بتوانیم بچه هایمان را به طور کامل در برابر آن حفظ کنیم اما اگر بخشیدن را یاد بگیرند، محبت و مهربانی را هم یاد می گیرند. وقتی فردی به آن ها با گفتارش صدمه می زند و آنها می خواهند دردشان را ابراز کنند به حرف هایشان گوش دهید اما در آخر برایشان توضیح دهید که کینه داشتن از آن فرد فقط باعث تیرگی دل آن ها می شود. سعی کنید به آن ها بفهمانید که آن فرد به این علت به آن ها صدمه زده است که خودش هم در عمق وجود خود آسیب دیده است. تنها دلیلی که باعث می شود بخواهیم به دیگران آسیب بزنیم، این است که بخواهیم با صدمات و آسیب هایی که خودمان خورده ایم کنار بیاییم.
مقالات مشابه
5 اشتباه والدین که نوجوان شان را پنهان کار می کند
کودکان همیشه ترسو
چگونه فرزندمان را مستقل تربیت کنیم؟
مهارت دوست یابی را در کودکان تقویت کنیم
Label
بزن بریم !