شهرام فخار متولد ۱۷ مرداد ۱۳۵۴ در کرمان، بیزینس من است
فارغ التحصیل لیسانس ادبیات فارسی + لیسانس MBA و فوق لیسانس HCCP و مدرس صنعت غذا است، اولین فرزنده خانواده متولد محله های پایین شهر بود. پدر وی کارمند دولت و مادر خانه دار بودند، وی بنیانگذار رستوران های زنجیره ای پدر خوب در ایران است
در یک خانواده متوسط بزرگ شدم؛
از همان بچگی دوست داشتم دستم توی جیب خودم باشد وهمیشه می خواستم کار کنم. اولین درآمدم از فروش کتانی کهنه ام بود توانستم بفرشم وبا همان پول یک کتانی نو بخرم ومقداری هم پول پس انداز کنم از همان بچگی سعی می کردم هر چه می خواهم را با پول خودم بخرم
در ۱۶ سالگی بدون اطلاع پدر و مادرم در تیم پرسپولیس بازی می کردم
یک سال در پرسپولیس بودم، ۴ سال در تیم شاهین ودوره ای به تیم ملی جوانان دعوت شدم و بعد با مشکل بدنی مواجه شدم و فوتبال را کنار گذاشتم و به سربازی رفتم. دوره سربازی خیلی سخت بود که بعدها ثمرات این سختی را در زندگی و کارم به وضوح دیدم
از بچگی عاشق کار مواد غذایی بودم واز همان ۱۶ سالگی وقتی پول خیلی کمی از فوتبال گرفتم با چند نفر از دوستانم یک مغازه ساندویچی باز کردیم، ولی پس از چند ماه آن مغازه را جمع کردیم
بعد از آمدن از سربازی چند سالی به کارهای مختلفی از جمله کار تلوزیونی، خبر نگاری و مشغول شدم. اما چون خودم را درآن فضا غریبه می دیدم منصرف شدم و دنبال یک فضای دیگر بودم تا این که با آقای زارع آشنا شدم که یک ششم مرغ و جوجه ایران را تامین می کرد
آقای زارع نقش مهمی در زندگی وپیشرفت من داشت. در سیستم آنها مشغول به کار شدم کارم آمارگیری بود. پس از مدتی مدیر فروش شدم، این شرکت حدوداً هفته ای یک میلیون جوجه یک روزه می فروخت. در سال ۷۳ من ابتدا با ۷۳ هزار تومان مشغول به کار شدم و در سال ۸۲ با ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان حقوق وزمانی که شرکت به کلی منحل شد از کار بیرون آمدم. درکل زندگی ام، فقط یکبار برای کسی کار کردم
عکس علی دایی و همسرش + شهرام فخار و همسرش با دخترش
چند وقت پس از انحلال شرکت در کار مرغ وجوجه ماندم حتی مرغداری زدم که در آن کار، یکسری مشکلاتی برایم پیش آمد که شاید هر کس در آن موقعیت بود سکته می کرد.یک شب حدودا در عرض یک ساعت ۳۸ هزار عدد مرغ از بین رفتند
آن روز من ورشکست نشدم چون مدیریت بحران کردم. می توانستم ملک هایم را به طلب کارها بدهم امااین کار را نکردم. اجازه ندادم طلب کارها دوره ام کنند واعتبارم زیر سوال برود.ملک هایم را با قیمت کمتر فروختم چک هایم را پاس کردم و ۱ ماه هم کار را ادامه دادم واتفاقا پول خوبی در آوردم
سال ۸۲ همراه با مادر وخواهرم به مرکز خرید تیراژه رفته بودم که موقع برگشت دریک لحظه تصمیم خودم را گرفتم که می خواهم چه کار کنم و اوایل با یک مغازه ۲۴ متری رستورانم را با نام God father یا همانپدر خوانده افتتاح کردم ود وباره به صنعت غذا برگشتم
من در ثبت شرکت ها اسم پدر خوانده یا همان God father را ثبت کرده بودم اما وزارت ارشاد به من اجازه زدن تابلو نمی داد. یک سال درگیر کارها بودم؛ ولی موفق نمی شدم این قدر خسته بودم که حتی به فکرم رسید سیستم را جمع کنم. مغازه هایم را اجاره بدهم و تبدیل به یک آدم بی مصرف بشوم اما یک لحظه تصمیم گرفتم اسم را به Good father یا همان پدرخوب تغییر بدهم.در حقیقت یک چیز مرده را دوباره زنده کردم
تاکنون ۱۶۹ ررستوران در ایران راهاندازی کردم کسی این رکورد را ندارد
در کنار برند پدر خوب دو برند دیگر هم افتتاح کردم. به چندین رستوران زنجیره ای و دو برند پوشاک ورزشی بین المللی هم مشاوره می دهم در چند سال مختلف کارآ فرین برتر و جوان موفق شناخته شدم برند اولم پدر خوب دو سال برند محبوب جوان کشور از دید مصرف کننده شناخته شد. در مجموعه پدر خوب بیش از ۱۵ هزار شغل ایجاد شده که حجم این اشتغال به اندازه یک وزارت خانه است
شهرام فخار متاهل است و یک دخرت بنام درنیکا دارد
عکس شهرام فخار و رضا یزدانی
خیلیها فکر میکنند ما از کره ماه آمدیم یا ارتباطات خاص سیاسی یا مالی داریم. نه ارتباط سیاسی داریم نه مالی. مجموعه بزرگ و زنجیره ای پدر خوب را با توکل به خدا، تلاش و پشتکار اعضا راه اندازی کردیم
بیش از ۴۰۰ دانشجو پایان نامه خود را در مجموعه ما به سرانجام رساندند. در دانشگاه ها شهرام فخار را مثال می زنند و این برای من خیلی افتخار است اما بر این باورم هنوز پتانسیلی که در من وجود دارد کامل تخلیه نشده است
عادت دارم کارهای نشدنی که هیچکس انجام نداده را انجام دهم. روزی می گفتم من باید مک دونالد ایران باشم و شدم زمانی دوست داشتم در دانشگاه تدریس کنم و این اتفاق در زندگی ام رخ داد
الان شعب ما توسط آدم های معروف زیادی اداره می شود
آقایان مایلی کهن و فریاد شیران مدیران شعبه مرزداران هستند. آقای توسلی کارگردان سریال روزگار جوانی هم شعبه ولنجک پدر خوب را مدیریت می کند و تمام شعب ما آدم های گزینش شده اند واین گونه نیست هر کسی از در بیاید به او شعبه بدهیم
دو موضوع باعث شد مبتکر غذای بدون روغن باشم، اولی مریضی پدرم ودوم سلامت غذایی که به مردم می دهم روزی با یکی از دوستانم به رستورانش رفته بودیم ودیدم به دخترش اجازه نمی دهد در آنجا غذا بخورد وقتی این صحنه را دیدم واقعا تاسف خوردم
به خودم گفتم باید غذایی تحویل مردم بدهم که به دختر خودم هم بدون نگرانی آن را بدهم اگر راضی نیستم دخترم از غذای رستوران بخورد نباید راضی باشم که بچه های مردم هم از این غذا بخورند
من از یک بچه ۵ ساله هم مشاوره می گیرم هیچ وقت ادعا نمی کنم کاملم وهمه چیز را می دانم. این همه پیشرفت تازه ۵۰ درصد از آن چیزی است که می خواهم
مقالات مشابه
اریک توماس که ازش با عنوان ET یا مبلغ هیپ هاپ شناخته میشوداین چیز عجیب و نادره. کسی که موفق شد ...
لس براون سیاستمدار سابق، مجری تلویزیون و رادیو است و به عنوان یکی از بزرگترین سخنرانان انگیزشی ...
مانی خوشبین در 14 ژانویه 1971 ، در ایران متولد شد .او یک سرمایه دار املاک و مستغلات است که بیشت...
در ﺗﻤﺎم آن ﺳﺎلﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ درآﻣﺪ ﺑﺎﻻﻳﻲ داﺷﺘﻢ و ورﺷﻜﺴﺖ ﻧﺸﺪه ﺑﻮدم دوﺳﺘﺎن ﺻﻤﻴﻤﻲ زﻳﺎدى داﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺑﺮاﻳﻢ ﻋ...
Label
بزن بریم !