هیپنوتیزم قسمت اول
چطور میتوان با کمک خود هیپنوتیزم، برنامه های موجود در ضمیر ناخودآگاه را تغییر داد ؟
چطور میتوان با خود هیپنوتیزم، عادتهای نامناسب را از ضمیر ناخودآگاه پاک کرد و عادات جدید را در آن نشاند ؟
چگونه میتوان با استفاده از خود هیپنوتیزم سیگار، رفتارهای نامطلوب و تحولات بزرگ را در ضمیر ناخودآگاه ایجاد کرد ؟
چگونه میتوان هر تغییری را در ضمیر ناخودآگاه ایجاد کرد ؟
چطور میتوان فرآیند های غیر ارادی ذهن را، مانند دمای بدن، سیستم ایمنی، تعریق و... تحت کنترل ارادی در آورد و شگفتی خلق کرد ؟
پاسخ، خود هیپنوتیزم است . بصورت خلاصه، ذهن را میتوان به دو بخش خودآگاه و ناخودآگاه تقسیم کرد . ضمیر خودآگاه، همان بخشی است که تصمیمات آگاهانه را بر عهده میگیرد و مثلا اکنون تصمیم گرفته است که این مقاله را بخواند. حال آنکه بخش ناخودآگاه، همان بخشی است که فعالیتهای خارج از هوشیاری شما و فرآیندهای اتوماتیک را بر عهده دارد)باورها، عادات، خاطرات،کنترل دمای بدن، زبان بدن، احساسات و...( و مثلا بدون اینکه توجهی به آن داشته باشید، درحال کنترل تنفس شما بوده است.درحال حاضر، ذهن شما برنامه هایی از پیش تعیین شده را در ضمیر ناخودآگاه دارد که باعث رفتارهای ناخواسته یا احساسات و وضعیت هایی است که در طی روز تجربه میکنید. خبر بد این است که ذهن، توسط یک نگهبان قوی هیکل، به نام خودآگاه، از این برنامه ها مراقبت میکند تا عوامل خارجی حتی خودتان، نتوانید به راحتی تغییری را در آن ایجاد کنید . برخیها با نیروی اراده خود، به جنگ این نگهبان میروند و با تلاش بسیار و شکست های زیاد، این نگهبان را ضربه فنی کرده و پس از خسته کردن این نگهبان، از درب ورود به ضمیر ناخودآگاه رد شده و تغییرات مطلوب را ایجاد میکنند . خوشبختانه، روش ساده تری نیز وجود دارد. به نظر شما چطور است که این نگهبان را توسط یک دختر خیلی جذاب با صدایی بسیار دلنواز مشغول کرده و بتوانید به آرامی، وارد ضمیر ناخودآگاه خود شده و تغییرات دلخواه را ایجاد کنید؟
هیپنوتیزم، همان دختر جذاب است !
آنچه در این مقاله خواهید خواند :
1 - ساختار ذهن
2 - برنامه های ذهنی
3 - روشهای عبور از نگهبان ضمیر ناخودآگاه
یک متن هیپنوتیزمی به عنوان مثال از خود هیپنوتیزم
چطور خود، خود را هیپنوتیزم کنید و هر تغییری که دوست دارید را در ضمیر ناخودآگاه خود ایجاد کنید
کنترل قابلیت های غیر ارادی بدن و....( مطالعه ادامه این مقاله نیازمند تهیه اعتبار است(
آیا کنترل ارادی قابلیتهایی که خارج از آگاهی شماست مانند دمای بدن و نبض ممکن است ؟
آیا امکان کنترل سرعت ضربان قلب و نحوه توزیع حرارت در بدن وجود دارد ؟
آیا میتوان تغییرات مطلوب را در عادات و رفتارها ایجاد کرد ؟
دقیقا همانطور که استرس روز کاری بعد، یا تصور از دست دادن عشقتان، همه وجود شما، از معده گرفته تا سیستم عصبی و تعریق شما را )که جز بخشهای غیر ارادی محسوب میشوند( تحت تاثیر قرار میدهد، شما قادر هستید با روشهایی ، بخشهای غیر ارادی بدن خود را طبق خواسته خود کنترل کنید. به هرحال اگر به دنبال پاسخ این سوالها هستید و میخواهید
این قدرت خارق العاده در وجود خود را فعال کنید، وقت آن است که به دقت و گام به گام، آنچه در این مقاله مطرح میشود را مطالعه کنید .
درحال حاضر، ضمیر ناخودآگاه کنترل کننده بسیاری از عملکردهای بدن شماست ، بدون اینکه به آنها آگاه باشید
درحال حاضر میلیونها فرآیند در بدن شما درحال رخ دادن است که تماما توسط ضمیر ناخودآگاه کنترل میشوند. سیستم ایمنی، تنفس، سوخت و ساز، دمای بدن و بسیاری بخشهای دیگر همه بصورت اتوماتیک کنترل میشوند و “ظاهرا” شما هیچ کنترلی بر آنها ندارید. اما واقعیت این است که شما قادر هستید این موارد را تحت کنترل ارادی خود بگیرید. در سطح جهان افراد بسیاری وجود دارند که کنترل این موارد را بدست گرفته و کارهایی میکنند که از دیدگاه یک انسان معمولی ، بسیار عجیب بنظر میرسد. کارهای شگفت انگیزی که یوگی ها و مرتاض های هندی انجام میدهند، از جمله این موارد است .
در این مقاله سعی بر این است که به ساده ترین زبان ممکن، نحوه بدست گرفتن کنترل فعالیتهای غیر ارادی ذهن به شما آموزش داده شود. اصول سطح بالای بسیار زیاد دیگری نیز میتوانند مطرح شوند اما برای حفظ سادگی و درنتیجه قابل اجرا بودن این اصول توسط شما، از ذکر نکات پیچیده صرفنظر خواهد شد .
تاکنون دقت کرده اید که تغییر رفتارهای ناخواسته یا نگرشها چقدر سخت به نظر میرسد ؟
مثلا چرا یک فرد نمیتواند سیگار کشیدن خود را متوقف کند ؟
یا اینکه نمیتواند عادت خود به خوردن زیاد از حد را قطع کند ؟ !
نکته اینجاست : بخشی از شما میگوید : بله، من تغییر خواهم کرد. بخشی دیگر نیز فریاد میزند “نه ! من هرگز تغییر نخواهم کرد!”. گویی این دو بخش باهم جنگ دارند. و شما و خواسته هایتان قربانی این تضاد و جنگ درونی میشود .
قطعا ذهن انسان خیلی پیچیده است. آنقدر پیچیده که شما باید به حرفهای هرکسی که ادعا میکند ذهن را کامل میشناسد شک کنید. اما چیزهایی درباره ذهن یافته شده است که توسط خود هر فرد قابل تجربه بوده، قابل اثبات و بدیهی است .
ذهن شما را به دو بخش خود آگاه و ناخودآگاه میتوان تقسیم کرد. ضمیرخودآگاه بخشی است که توسط آن تصمیم گیری های آگاهانه را انجام میدهید)مثلا اکنون تصمیم گرفته اید که این مقاله را بخوانید(. در مقابل، ضمیر ناخودآگاه بخشی است که خارج از آگاهی شما فعالیت دارد و کنترل اتوماتیک ذهن شما برعهده اوست و باورها، عادات، خاطرات، فرآیند های ناخودآگاه و بسیاری فعالیتهای دیگر را تحت کنترل خود دارد(مثلا تنفس یا ضربان قلب شما در همین لحظه ) ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه، چه آگاه باشید و چه نباشید، با هم در ارتباطند. مثلا ضمیر خودآگاه به ضمیر ناخودآگاه دستور میدهد که میخواهید کتاب را ورق بزنید. در این میان ضمیر ناخودآگاه آموزه های چندین ساله خود را)از کودکی تا کنون،برای ورق زدن یک کتاب( به کار گرفته و بدون اینکه به نحوه حرکت دادن دست خود آگاه باشید، حرکت ورق زدن با تمام جزییاتش به انجام میرسد
ضمیر ناخوداگاه به ضرر ضمیر خودآگاه کار نمیکند، با این وجود بعضا ممکن است اینطور بنظر برسد که ضمیر ناخودآگاه نسبت به تغییر مقاومت میکند. این موضوع را میتوانید حین تلاش برای تغییر یک باور، یا رفتار و نگرش قدیمی تجربه کنید. زیرا در حقیقت شما در تلاش برای تغییر “برنامه ذهنی” موجود در ناخودآگاه خود هستید .
دقیقا همانطور که برنامه ها و نرم افزارهای کامپیوتری مختلف، نقش خاص مربوط به خود را دارند، ذهن انسان نیز برنامه های مختلفی داشته و بر اساس آنها عمل میکند. برخی از این برنامه ها توسط شما نصب شده اند و برخیها نیز توسط عوامل خارجی شکل یافته اند .
مثلا اولین باری که شکلات را تجربه کردید، از طعم و مزه آن لذت بردید و استرس شما کم شد. سپس شروع به خوردن منظم آن کرده و به همین علت به عنوان یک برنامه ذهنی مفید، در ضمیر ناخودآگاه شما ثبت شده است. در حقیقت ضمیر ناخودآگاه شما همواره هدف مثبتی درباره برنامه هایی که در خود ضبط کرده است دارد و در مثال خوردن شکلات، هدف اصلی میتواند کاهش استرس شما باشد. پس در ادامه زندگی نیز هرگاه استرس پیدا کنید، این برنامه ذهنی با هدف مثبت کاهش استرس، و توسط ناخودآگاه شما اجرا خواهد شد. اما بعضا ادامه یک برنامه میتواند آثار مخربی نیز داشته باشد که در این موارد، دانستن نحوه ایجاد تغییر در برنامه های ذهنی، بسیار پر اهمیت میشود .
جالب است که بسیاری از برنامه های ذهنی فعلی ذهنتان، توسط معلم، جامعه، دوستان یا پدر و مادرتان تزریق و نصب شده است. مثلا ممکن است والدین شما، در مقابلتان بارها سیگار کشیده باشند و در نتیجه شما نیز این کار را به عنوان یک برنامه از پیش تعیین شده، در بزرگسالی داشته باشید. برخی اوقات نیز والدین برنامه ذهنی خوبی مثل عادت به مطالعه را در ذهن شما نصب میکنند که تا سنین بالا به عنوان یک عادت، در ذهن شما باقی میماند .
دوستان نقش مهمی در شکل گیری این برنامه های ذهنی دارند. مثلا شاید اولین بار، علت سیگار کشیدن شما، فشار جمعی دوستان و تجربه حس خوب پذیرفته شدن توسط دیگران بوده باشد. به همین علت ضمیر ناخودآگاه، سیگار کشیدن را با احساسات خوب مرتبط کرده و با چندبار تکرار، شما برای سالهای سال، به فردی سیگاری تبدیل میشوید. در حقیقت مشکل اینجاست است که ذهن، یک برنامه را در بخش ناخودآگاه خود نصب کرده است که به محض بروز حس بد یا استرس، فعال میشود تا سیگار کشیدن آغاز شده و به شما حس خوبی دهد.
همانند برنامه های کامپیوتر، که به دکمه ها، یا موقعیتهای خاصی حساس اند و با بروز آنها اجرا میشوند)مثل کلیک کردن یا فشردن یک دکمه(، ذهن شما نیز همواره آماده است که بر اساس شرایطی که در آن قرار دارید، برنامه ای از برنامه های از پیش تعیین شده در ضمیرناخودآگاه را اجرا کند. این، اساس یادگیری است و ذاتا برای شما مفید است. با این وجود، ممکن است متوجه شوید که برخی برنامه های موجود در ناخودآگاه شما اصلا کاربردی و مفید نیستند و به همین علت نیاز دارند
عوض شوند .( سرد شدن دست در سرما، اعتیادها و …) تغییر برنامه ریزی ذهن نصب، تغییر یا حذف یک برنامه کامپیوتری، کار ساده ایست و با فشردن چند دکمه یا چند کلیک، انجام میشود. اما وقتی
سخن از تغییر برنامه های ذهنی به میان می آید، تغییر این برنامه ها، لزوما ساده نیست .
ذهن شما دارای یک فیلتر بسیار قدرتمند به نام “خودآگاه” است که مانند نگهبان عمل میکند و از ورود هرگونه داده جدید که برخلاف باورها و نگرشهای قبلی است و باعث تغییرا میشود، جلوگیری میکند. خودآگاه تغییرات جدید را به سختی و آهستگی میپذیرد .
این موضوع، به سود شماست زیرا شخصیت، باورها، و نگرش شما را استوار و پایدار نگاه میدارد. با این وجود، وقتی بخواهید برنامه ای را تغییر دهید یا برنامه جدیدی نصب کنید، این نگهبان، کاملا مانع شما وآزار دهنده است.پس باید یاد بگیرید که چطور میتوان آنرادور زد!
3 - روشهای عبور از نگهبان ذهن(ضمیر خودآگاه) و دسترسی و تغییر برنامه های ناخودآگاه روشهای مختلف و متنوعی برای عبور از نگهبان ذهن وجود دارد. اما برخی ها بهتر از دیگر روشها هستند .
برخی افراد با قدرت اراده خود، آنقدر یک برنامه جدید را تکرار میکنند تا ضمیر ناخودآگاه آنرا قبول کرده و وارد خود کند.
این روش معمولا با شکست مواجه میشود. اما کسانیکه اراده آهنین دارند، تسلیم نشده و آنقدر تلاش میکنند که بالاخره برنامه جدید در ذهنشان نصب میشود. انجام یک فعالیت برای بارهای مداوم، باعث میشود که آن برنامه در نهایت توسط ناخودآگاه جذب گردد .
روش دیگر، قدرت تلقین است. اگر یک عبارت مثبت را مدام به ذهن تکرار کنید، امکان ایجاد تغییرات مطلوب برای ذهن وجود دارد. ذهن کم کم قبول میکند که تلقین مذکور حقیقت دارد و پس از چند روز، چند هفته یا چند ماه، بالاخره به حداشباع خود رسیده و آن ایده را جذب میکند .
نکته جالب این است که اگر به شدت روی تغییر اصرار داشته باشید یا به شدت از عادات فعلی خود متنفر باشید، ناخودآگاه دقیقا مانند یک کودک، با شما مقابله خواهد کرد. پس اول از همه یاد بگیرید همه چیز را دوست داشته باشید و از چیزی متنفر نباشید. تا زمانی که از چیزی متنفر هستید، ذهن شما آنرا ویژه و اتفاقا جذابتر میداند و قدرت ترک آنرا از دست خواهید داد .
بسیاری از افراد نه اراده آهنین برای تکرار مجدد یک برنامه ذهنی کارآمد دارند و نه صبر و ایمان کافی را برای انجام تلقین ها بصورت منظم و با انگیزه دارند . خوشبختانه راه ساده تری برای عبور از گارد ذهن وجود دارد .
خلع سلاح کردن ذهن با هیپنوتیزم
هیپنوتیزم روش بینظیری برای عبور از نگهبان ذهن است. هیپنوتیزم از گارد امنیتی ذهن عبور کرده و ایده ها را مستقیما" در ضمیر ناخودآگاه مینشاند. ایده های جدید، مانند برنامه های کامپیوتری هستند که پس از نصب خود، جزء برنامه های ضمیر ناخودآگاه شده و اینبار، ذهن از تغییر خود آنها مواظبت خواهد کرد
در حقیقت هیپنوتیزم، شما را از مواجهه مستقیم و جنگ با نگهبان ذهن، مصون نگاه میدارد و بدین ترتیب، ذهن ایده ها و برنامه های ذهنی جدید را بسیار ساده تر جذب خواهد کرد .
یک مثال خوب برای فهم بهتر
برای اینکه بتوانید مفهوم “نگهبان” را بهتر متوجه شوید، مثالی از یک مهمانی شبانه و بسیار مهم خواهم زد. اگر مثلا درفیلمها دیده باشید، در مقابل درب مهمانی های شبانه مهم، معمولا یک نگهبان قد بلند و قوی هیکل ایستاده و فقط کسانی راراه میدهد که از نظر او، صلاحیت لازم را دارند .
در این مثال، نگهبان قوی هیکل همان ضمیر خودآگاه شماست و مهمانی شبانه(درون ساختمان) ، همان ضمیر ناخودآگاه شماست. همه چیز، در درون ساختمان)ناخودآگاه ) و درون مهمانی رخ میدهد و همه دوست دارند وارد آن شوند. حال اگرسعی کنید وارد مهمانی شوید چه اتفاقی می افتد ؟ نگهبان درب ورودی به شدت با شما برخورد میکند و اجازه ورود را به شما نمیدهد. در حقیقت نگهبان ذهن شما نیز، قبل از ورود هر ایده ای، اول آنرا با اصول و باورهای قبلی میسنجد و سپس اجازه ورود میدهد .
همانطور که گفتم، روشهای مختلفی برای عبور از این نگهبان وجود دارد، از جمله اینکه قویتر از این نگهبان باشید و با اراده خود آنرا شکست دهید. اما راه ساده تری نیز وجود دارد. و آن این است که یک دختر بسیار زیبا و جذاب را با صدایی وسوسه کننده به سمت نگهبان درب ارسال کنید تا با او حرف زده و تمام توجه او را مشغول خود کند. دختر باید آنقدر حواس او را پرت کرده باشد که شما زمان کافی را برای نزدیک شدن و ورود از درب داشته باشید. در این حالت وقت آن خواهدبود که شما به آرامی و از لای درب، وارد ناخودآگاه شوید. تبریک میگویم ! موفق شدید. حال میتوانید تغییرات مورد نیاز را انجام داده و سپس بیرون بیایید .
هیپنوتیزم، همان دختر جذاب، زیبا و وسوسه کننده، برای پرت کردن حواس خودآگاه)یا بصورت دقیقتر Critical Factor) و سپس تغییر برنامه های ذهنی موجود در ناخودآگاه است !
با استفاده از هیپنوتیزم، شما نیازی به بازوهای قوی یا جنگ با نگهبان ورودی ندارید. فقط کافیست تمام فرآیند بسیار آرام رخ دهد. و خبر خوب این است که این تکنیک همیشه جواب میدهد. در حقیقت نگهبان ورودی ذهن شما به این شیوه، ممکن است آنقدر لذت ببرد که به آینده زیبایی که به ان نشان میدهید نگاه کند و غرق آن شود
هیپنوتیزم اصول عمیق و متنوعی دارد، اما اگر بخواهم بصورت کلی یک نکته را به شما بگویم که با همان هم کارتان راه بیفتد، تصویر سازی ذهنی حین به خواب رفتن و در زمانی که بسیار ریلکس هستید (زمانی که امواج آلفا حاضرند) ، بسیار مفید است. وقتی تمام حرکتها، جملات، نحوه بیان و…آرام باشد، شما به خوبی میتوانید روی ناخودآگاه تاثیربگذارید .چیزهایی که باید از هیپنوتیزم بدانید
1 _ هیپنوتیزم فرآیند تغییر وضعیت و سطح هوشیاری، برای رسیدن به حالتی است که در آن ذهن نسبت به ایده های جدید، باز تر است. باورهای خرافی نسبت به آن را کنار بگذارید.(البته در سطوح مختلف هوشیاری، میتوان چیزهای عجیبی را تجربه کرد و یا باعث شد، ولی بصورت کلی اجازه ندهید ذهنتان پر از خرافات شود )
2 _ این حالت از هوشیاری توسط روشهای مختلفی قابل دسترسی است و همه، در طول عمر خود و بصورت روزمره، این وضعیت را تجربه میکنند و برنامه ریزی ذهنی میشوند. تمام زندگی شما هیپنوتیزم است(عاشق شدن، متنفر شدن از یک فرد، و) ...
3 _ وضعیت هیپنوتیزمی میتواند برای تزریق ایده های جدید به ضمیر ناخودآگاه استفاده شود تا تغییرات مطلوب را درخود ایجاد کنید .
4 _ همه میتوانند هیپنوتیزم شوند. غیر ممکن است کسی هیپنوتیزم نشود. مگر اینکه انسان یا جاندار نباشد .
5 _ خود هیپنوتیزم، به شما کمک میکند که خودتان، هیپنوتیزم کننده خود باشید .
قسمت بعدی را ملاحظه فرمائید
مقالات مشابه
قبل از اینکه وارد این مساله شوم، باید به شما بگویم که خودهیپنوتیزم با چشمهای باز، اصلا چیز جدید...
Label
بزن بریم !