هیپنوتیزم قسمت دوم
خودهیپنوتیزم سریع با چشمهای باز
قبل از اینکه وارد این مساله شوم، باید به شما بگویم که خودهیپنوتیزم با چشمهای باز، اصلا چیز جدیدی نیست و شما درطول عمر خود بارها آنرا تجربه کرده اید. مثلا زمانی که درحال رانندگی، به خط های جاده خیره میشوید و گویی این خطهاتمام توجه شما را به خود غرق میکنند بطوریکه احساس میکنید یک مسیر یک ساعته تا مقصد، فقط ۵ دقیقه طول کشیده است .
موضوع مشابه، هنگامیکه به فیلمی نگاه کرده و کاملا از نظر احساسی در آن غرق میشوید، رخ میدهد. شما آنقدر هیپنوتیزم میشوید که حتی به خاطر فیلم به گریه می افتید(با وجود اینکه فیلم حقیقت ندارد). برای اینکه بتوانید خود را خودهیپنوتیزم کنید نیز همین موضوع لازم است. یعنی همانطور که خود تصمیم میگیرید به سینما بروید و یک فیلم را تجربه کنید و غرق آن شوید، باید خودتان نیز تصمیم بگیرید که در هیپنوتیزم فعالانه شرکت کرده و با خواست خود همراه آن شوید .
خواندن یک متن قدرتمند که توسط یک فرد با مهارت بالا نوشته شده است(با تن صدای خیلی آرام و وسوسه کننده، به همراه تصور کردن همزمان نوشته ها در ذهن) ، میتواند باعث ایجاد هیپنوتیزم با چشمهای باز شود. این روش آنقدر قدرتمند و ارزشمند و سریع است که استفاده از آنرا سریعتر کرده و امکان شکست در آن وجود ندارد .
خواندن و تصور کردن همزمان یک متن هیپنوتیزمی بصورت بلند و بسیار بسیار بسیار آرام(حتی حرکت بدن شما، ریتم تنفس و پلک زدنتان آرام شود)، فرد خواننده را هیپنوتیزم میکند همچنین حتی فقط با تصور کردن بسیار متمرکز نیز میتوانید خود را هیپنوتیزم کنید که کمی بعد به آن میپردازیم .
مثال از متن خود هیپنوتیزم
متن زیر را در وضعیت بسیار بسیار آرام و با لحن ریتمیک و جذب کننده بخوانید . حین خواندن جملات، ذهن خود را آرام کنید و کلمات را تصور کنید(بصورت تصویری آنچه گفته میشود را در ذهن خود ببینید). سرعت باید بسیار آرام و دارای وقفه و در عین حال روان باشد :
رسیدن به تمرکز بی نقص با خود هیپنوتیزم
من تمرکز فوق العاده ای در انجام همه کارهای خود دارم … از این لحظه، من حین انجام کارها متمرکز هستم …و همه توجه خود را به آن میدهم… من با تمرکز بالایی، روی کارهای خود توجه میکنم. جزییات بسیار جالب هستند زیرا تمرکز من بیشتر و بیشتر غرق کاری که انجام میدهم میشود و به عنوان یک نتیجه، اطلاعات بیشتری را به دست آورده و بازده کاری من افزایش میابد .
وضوح عالی در افکار و کارها، شایسته من است….هرچقدر تمرکز من ثانیه به ثانیه بیشتر میشود، ذهن من کمتر به حاشیه رفته و تمرکز بالاتری پیدا میکند. ذهن من روی کار فعلی متمرکز شده و آزاد از نگرانی از این حس بینظیر لذت میبرم .
من ساده میتوانم تمرکز کنم زیرا ضمیر ناخودآگاه من مرا در این وضعیت هیپنوتیزمی یاری میکند. تمرکز روی هر کار در لحظه ای که در حال انجامش هستم، حس لذتبخشی به من میدهد زیرا باعث میشود هر ثانیه نتایج بهتری را در زندگی خود کسب کنم. من تمرکز خود را با کیفیت بالا و هوشیاری مثال زدنی، روی آنچه میخواهم متمرکز میکنم. بدن و ذهن من باهم همکاری میکنند تا تمرکز فوق العاده ای که اکنون دارم رقم بخورد .
همین حالا، تصور میکنم که در حال خواندن یک کتاب هستم. این کتاب، یک کتاب مربوط به موضوع مورد علاقه من است و میخواهد اطلاعات مهمی را به من منتقل کند . تمام توجه من روی کلمه به کلمه این کتاب است و من اطلاعات موجود درآنرا بسیار جذاب یافته ام. توان تمرکز من روی آن، به شدت بالاست و این را به خوبی احساس میکنم. جزییات موجود دراین کتاب برای من بسیار جذاب هستند . هرچقدر بیشتر میخوانم، علاقه بیشتری به مطالعه آن پیدا میکنم. همچنین بدن من نیز در وضعیت کاملا مناسبی است تا تمرکز بیشتری در من حاصل شود. با هربار ورق زدن، متوجه میشوم که چقدر تمرکز من بیشتر شده و هرچند سر و صداها در اطراف وجود دارند، اما گویی من در دنیایی مجزا از آنها غرق شده ام . واقعا" خوشحال هستم زیرا این تمرکز باعث میشود به زودی نتیجه خوبی را دریافت کنم زیرا متمرکز هستم .
از این لحظه، تمرکز من روی کارها افزایش یافته و هربار که در آینده نیز بخواهم روی چیزی متمرکز شوم، این کار را به سادگی انجام خواهم داد .
همانطور که حین خواندن این متن کاملا غرق آن شده بودم، در آینده نیز میتوانم تمام تمرکز خود را روی هر آنچه که دلم میخواهد، معطوف دارم. من تمرکز بی نقصی دارم .
بیدار شدن از خود هیپنوتیزم :
من با شمارش تا ۵ ، از خود هیپنوتیزم بیدار خواهم شد….من کاملا هوشیار و بیدار خواهم شد
1 _ روند افزایش هوشیاری من آغاز میشود
2 _ از محیط اطراف خود آگاه میشوم و آنرا حس میکنم
3 _ حس رضایت، امنیت و راحتی را تجربه میکنم
4 _ من درحال تجربه اثرات جالب این جلسه هیپنوتیزم که خود را در آن شرکت دادم، هستم
5 _ حس فوق العاده ای دارم و کاملا بیدار و هوشیار هستم.
یک نکته مهم : آیا حین خواندن متن، یک بخش درونی را تجربه میکنید که گویی به شما میگوید : “دروغ نگو ! اینها همه چرت و پرت است ! تو اصلا فرد با ارزشی نیستی ! تو تمرکز نداری و…”. اگر پاسخ مثبت است، این بدین معناست که شما در وضعیت ذهنی مناسبی قرار نگرفته اید. باید حتما قبل از شروع خواندن این متن، کاملا ریلکس بوده و به حالتی مشابه خیال پردازی های روزمره خود بروید تا زمانیکه به این وضعیت نرفته باشید، معمولا خودآگاه بیشتر مقاومت میکند !
خود هیپنوتیزم و کنترل فعالیتهای غیر ارادی، فقط با تصویر سازی ذهنی
استفاده از یک متن حرفه ای یا گفتن یکسری تلقینات، با لحن آرام و مناسب و جذب کننده، بسیار موثر است. با این وجود شما میتوانید ضمیر ناخودآگاه خود را، حتی فقط با تصور کردن در وضعیتی آرام(یا بصورت دقیق تر، پس از رسیدن به وضعیت ذهنی آلفا ) نیز تحت کنترل بگیرید. با این وجود توصیه میکنم از ترکیب هر دو مورد برای خود هیپنوتیزم، بهره ببرید. حتی بسیار بهتر است که حین خواندن متن هیپنوتیزمی، آنچه گفته میشود را در ذهن خود تصور کنید .
اگر به خوبی متوجه شوید که نحوه عملکرد ضمیر ناخودآگاه شما چگونه است، خواهید توانست کنترل فرآیندهای ناخودآگاه را بدست بگیرید و بصورت ارادی و به دلخواه خود، تنظیم کنید. البته این کار نیاز به اندکی تمرین دارد اما با کمی تکرار میتوانید این کار را به خوبی انجام دهید. نکته مهم این است که زود نا امید نشوید زیرا این علم یک قابلیت بسیاربا ارزش و نادر است که اگر آنرا یاد بگیرید، میتوانید به یک انسان غیر عادی و عجیب تبدیل شوید و به همین علت هرچقدرکه برای یادگیری آن تلاش کنید، قطعا ارزشش را خواهد داشت .
ضمیر ناخودآگاه شما تفاوتی را میان آنچه تصور کنید و واقعیت، احساس نمیکند. به همین علت اگر به خوبی تمرکز کرده و تصورات هدفمندی داشته باشید، ضمیر ناخودآگاه شما تمام عملکرد های بدن شما را(از حرکت سلولها گرفته تا سرعت تنفس) طبق آن تصور، تنظیم خواهد کرد تا فکر مورد نظر شما به واقعیت تبدیل شود. حتی قدرتهای متافیزیکی و امواج مغزی شما برای رسیدن به هدفی مشخص نیز، زمانی در حداکثر حالت بهینه عملکرد خود هستند که شما تصویر ذهنی کاملا واضح و احساسات بسیار قوی را نسبت به آن هدف و رسیدن به آن، در همین لحظه شکل داده باشید .( مقاله اختصاصی مرجع کامل جذب متافیزیکی ) برای شروع، یک تمرین بسیار ساده از خود هیپنوتیزم با کمک تصویر سازی ذهنی مطرح میشود. روی یک صندلی راحت با کمر صاف نشسته و چشمان خود را ببندید و فکر خود را از هرچیزی آزاد کنید. سپس به آرامی سه نفس عمیق بکشید و روی صدای تنفس خود کاملا متمرکز شوید. سپس از سر شروع، و تمرکز خود را روی اعضای مختلف برده و تمرکزتان را به همین شکل به سمت پایین ببرید. دقت داشته باشید که تمام این مراحل باید به آرامی صورت گیرند .نکته مهمی که اینجا مطرح میشود این است که هدف از همه این کارها، رسیدن به آرامش است. مواظب باشید عباراتی همچون “ذهن خود را خالی کنید” یا “کاملا آرام باشید…” به وسواس جدیدی تبدیل نشود، همینکه در لحظه حاضر باشید و از هیچ فکر یا حسی نهراسید و در اوج آرامش فقط ناظر رخ دادن آنها باشید کافیست .
در ادامه، و درحالی که همه عضلات خود را در حالت استراحت و آرامش قرار داده اید و چشمان خود را بسته اید، تصور کنید که درحال دویدن هستید و با همه وجود تمام جزییات ممکن حین دویدن خود را تصور کنید. برای اینکه تصور کردن این مساله در بار اول برای شما راحت تر شود، بهتر است یک خاطره نزدیک، از دویدن یا فعالیت ورزشی خود را به یادبیاورید. حال روی خاطره مذکور متمرکز شده و همه صداها، از جمله صدای تنفس و حرکت اعضای بدن خود و حتی عرق ریختن خود را تماما به یاد آورید. همچنین میتوانید حتی ریتم تنفس خود را نیز دقیقا مشابه همان تصویر ذهنی و خاطره کنید .
لازم به ذکر است که لزوما نیاز نیست که یک خاطره از دویدن را به یاد آورید بلکه با اندکی تمرین، حتی با تصور کردن یک خاطره ی ابداعی، مثلا اینکه یک سگ شما را دنبال کرده است نیز میتوانید این تمرین را انجام دهید .
اگر در هر لحظه ای احساس کردید که ذهن شما شلوغ است و تمرکز کافی را ندارید، یا انجام این کار به شما حس بدی داد،در زمانی دیگر، دوباره روی صدای تنفس خود متمرکز شوید و نفس های عمیق بکشید و یا از تمرینهایی مانند شمارش معکوس آرام از ۲۰ تا ۱ بهمراه تنفس بهره ببرید و سپس دوباره تصورات را آغاز کنید. از حسهای عجیبی که بعضا ممکن است تجربه کنید نترسید و به آرامی تصورات خود را ادامه دهید .
حال اگر تمرکز فعلی شما مناسب بوده باشد و ذهن آرامی داشته باشید، احتمالا اکنون ضربان قلب شما کاملا بالا رفته و حتی صدای آنرا را نیز شنیده اید. این مساله به این علت است که ضمیر ناخودآگاه شما هیچ تفاوتی را میان آنچه تصور میکنید و آنچه واقعا رخ میدهد، قائل نمیشود. اگر افزایشی که در سرعت تپش قلب خود احساس کرده اید قابل توجه نبوده است،ریلکسیشن عمیق تری را ایجاد کرده و تصاویر ذهنی خود را تغییر دهید تا دقیقا مانند یک کارگردان، تصاویری را در ذهن خود عبور دهید که بتوانند این عملکرد های غیر ارادی را جهت دهی کنند. به محض اینکه بتوانید زبان ضمیر ناخودآگاه خود را یادبگیرید، دقیقا مانند یک اپراتور دستگاه های حرفه ای، قادر خواهید بود به سرعت هر فرآیندی را در بدن خودکنترل نمایید. همانطور که استرس روزکاری بعد میتواند ضربان قلب شما را زیاد کند، شما نیز با تصورات هدفمند قادر به کنترل کارکردهای مختلف بدن خود هستید .
حال به تمرین دیگری خواهیم پرداخت. یک تمرین دیگر این است که مجددا در جایی بصورت ریلکس و آرام نشسته و تمرکز کنید. سپس تصور کنید که در حال خوردن یک لیمو ترش هستید و همه چیز، از جمله تصویر، طعم و حتی چهره خود حین خوردن یک لیمو ترش را به خاطر بیاورید. دقت کنید که روی همه جزییات متمرکز شده باشید زیرا این مهارت شماست که چقدر میتوانید جزییات را به خاطر آورید. اگر به خوبی این کار را انجام داده باشید، احتمالا ترشی را حس کرده و حتی ترشح بزاق در دهان شما نیز افزایش یافته است. این، قدرت ضمیر ناخودآگاه شماست که وقتی به چیزی فکر کرده و
روی آن متمرکز شوید، همه وجود شما و تک تک سلولهای بدن شما، به نحوی عمل خواهند کرد که آن فکر به واقعیت تبدیل شود .
مبحث Ideo Motor در روانشناسی دقیقا به همین مساله اشاره دارد. وقتی شما به چیزی مدام فکر کنید و روی آن کاملا" متمرکز شوید، ضمیر ناخودآگاه شما حتی قادر است، بدون اینکه شما آگاه باشید، حرکات و رفتارهایی را به نمایش بگذاردکه باعث عملی شدن آن فکر میشود .
۹۷ درصد فرآیندهای شما از ناخودآگاه سرچشمه میگیرد و در سطحی کنترل میشود که هیچ آگاهی از آن ندارید. به همین علت تصمیمات خودآگاهانه شما معمولا هیچ تاثیری در زندگیتان ندارند. راه حل بهتر این است که ناخودآگاه را که مانند یک بچه غول بیشعور (!) است، برنامه ریزی کنید(با تولید احساسات عالی توسط تصویر سازی، خود هیپنوتیزم، و…) و سپس به آن اعتماد کنید تا به یکباره شاهد رسیدن به نتیجه مورد نظر خود، از ناکجا آباد شوید ! هرچند ممکن است برای شما این نوع رسیدن به هدف عجیب به نظر برسد، اما حقیقت این است که به این علت که ۹۷ درصد از فرآیند های وجود شماناخودآگاه است(مثل تنفس شما در همین لحظه، که قبل از اشاره کردن به آن ناخودآگاه بود)، از نحوه ظاهر شدن خواسته خود در مقابلتان شوکه شده اید !
چطور ضربان قلب، نبض و دمای بدن خود را کنترل کنید
با مثالهایی که گفتیم، احتمالا ایده ی کلی پشت این تکنیک را متوجه شده اید. بصورت خلاصه، برای بدست گرفتن فرآیندهای غیر ارادی در بدن خود، باید دو کار را انجام دهید. اول اینکه تمرکز کرده و حالت آرامش نسبی را در بدن خود ایجادکنید و ذهن متمرکزی را به وجود آورید و سپس از قدرت تصور و موتور تخیلات ذهن خود بهره ببرید. وقتی روی چیزی متمرکز شوید، ذهن شما همه چیز، از عضلات گرفته تا حرکت کوچکترین سلولهای شما را طوری تنظیم خواهد کرد که فکر شما به واقعیت تبدیل شود .
مثلا با تمرکز روی اینکه در استخر یخ هستید یا تمرکز روی این مساله که خون گرم، به رنگ قرمز در بدن شما جریان داشته و تمام بدن شما را گرم میکند، همه بدن شما طوری تغییر وضعیت خواهد داد که این تصور شما را به وجود آورد. دربارهای اولی که این تمرین را انجام میدهید، احتمالا با سختی مواجه خواهید شد زیرا داشتن یک ذهن متمرکز، در عصر حاضر، باتوجه به دغدغه های مختلف، ممکن است برایتان سخت باشد. اما با اندکی تمرین، قادر خواهید بود حتی در اوج دغدغه های ذهنی خود، تمرکز کرده و کنترل ارادی رفتارهای غیر ارادی را بدست آورید . شما حتی قادر خواهید بودسرعت ضربان قلب خود را بشدت کم کنید یا آنرا به سرعت افزایش دهید. اگر همین اکنون میتوانید اینکار را بصورت قابل قبولی انجام دهید، باید به شما تبریک گفت زیرا سطح تمرکز ذهن شما و قدرت نیمکره راست ذهنتان فوق العاده است .
در نهایت از شما میخواهیم تصورات زیر را نیز برای هفت روز انجام دهید و نتیجه هر روز را، جداگانه یادداشت کنید :
1_ تصور کنید درحال دویدن هستید. آیا با این تمرین، میتوانید ضربان قلب و دمای بدن خود را افزایش دهید ؟
2 _ تصور کنید درحال خوردن یک غذای بسیار خوشمزه هستید. آیا توانستید ترشح بزاق خود را افزایش دهید ؟
3 _ تصور کنید خون شما به رنگ آبی در آمده و با عبور از هر عضو، آنرا سرد میکند .آیا با این تصور، دمای بدن شما کاهش یافته است؟
4 _ تصور کنید در یک استخر آب یخ هستید. آیا با این تصور، تغییرات را در بدن خوداحساس میکنید ؟
5 _ تصور کنید دست راست شما کاملا گرم بوده و دست چپ شما نیز روی یخ قرار دارد و خون با سرعت کمی از درون آن عبور میکند. آیا پس از چند دقیقه، این تفاوت دما را عملا احساس کردید ؟(تمرین پیشرفته( بنابر این بصورت خلاصه، در بخش دوم این مقاله، یاد گرفتید که چگونه میتوانید از تمرکز و موتور تصویر سازی ذهنی خود برای کنترل عملکردهای ناخودآگاه وجود خود استفاده کنید. بر همین اساس، اکنون وقت آن رسیده است که مثلا" اگر در هوای سرد هستید، با تصوری خلاقانه، شروع به کنترل دمای بدن خود کنید. مثلا تصور کنید یک بالن تو خالی هستید و یک شمع درون شما وجود دارد که درحال گرم کردن شماست .
بعنوان تمرین، از شما میخواهیم در اولین فرصت، با تصوراتی مشابه آنچه مثال زدیم، با ضمیر ناخودآگاه خود ارتباط برقرار کرده، و سطح مهارتهای خود در کنترل عملکردهای مغزی ناخودآگاه را بررسی کنید
نکته : برخی افراد دوست دارند تعریق خود را کنترل کنند(تعریق بیش از حد دستها یا پاها). در اینصورت، اول از همه بایدبدانید تلاش، یا گفتن اینکه : من نباید عرق کنم، تاثیر منفی بیشتری را گذاشته و تعریق شما را بیشتر میکند. نکته دوم اینکه برخی ها از خود هیپنوتیزم، استفاده میکنند زیرا به شدت نیاز دارند مشکلشان حل شود. البته که حل شدن مشکل مهم است،
اما فراموش نکنید هرچقدر حساسیت ذهن خود را برای گرفتن نتیجه بالاتر ببرید، قابلیت کنترل ذهن شما بر فرآیندهای ناخودآگاه کمتر میشود و ناخودآگاه مقاومت بیشتری نشان میدهد. پس فرآیند خود هیپنوتیزم را بصورت منظم انجام دهید و مواظب باشید روی گرفتن نتیجه، وسواس نداشته باشید. زیرا با اینکار قوای تاثیر گذاری خود روی ضمیر ناخودآگاه را کمتر میکنید. پس فقط به این متمرکز شوید که به آرامی و با تمرکز بالا تمارین را انجام دهید تا نتیجه مطلوب حاصل شود .
مقالات مشابه
چطور میتوان با کمک خود هیپنوتیزم، برنامه های موجود در ضمیر ناخودآگاه را تغییر داد ؟ چطور میتوان...
Label
بزن بریم !