ضمن عرض سلام و احترام
بسیار سپاسگذاریم که به خانواده بزرگ ما پیوستید
برای اطلاع رسانی بهتر شما همراهان گرامی بوسیله ایمیل شما را مطلع خواهیم کرد
945 بازدید
کل کتاب قانون ده برابری گرنت کاردن به صورت مقالات سریالی در سایت قرار می گیرد
توصیه ویژه تیم فردای روشن من این هست هر روز فقط یک قسمت از این مجموعه مقاله خوانده شود
تمام این کتاب توسط این مجموعه ترجمه شده هر گونه کپی برداری از آن پیگرد قانونی دارد
فصل اول قانون 10X چیست؟
قانون 10X تضمین میکند که شما میتوانید به چیزی فراتر از آنچه میتوانید تصور کنید دست یابید. این قانون در تمام بخشهای زندگیتان جواب میدهد. معنوی، ذهنی، احساسی، خانوادگی و مالی.
قانون 10X بر پایه فهم این موضوع است که چقدر تلاش فیزیکی و ذهنی برای دستیابی به هدفتان لازم دارید.
در گذشته، من بخش اول قانون 10X را به خوبی رعایت میکردم، یعنی به خوبی میزان تلاش فیزیکی لازم را تعیین میکردم و سپس دست به کار میشدم. اما در بخش دومِ قانون 10X خوب عمل نمیکردم. یعنی جرأت این را نداشتم که رؤیاهایی در سر بپرورانم که به ظاهر غیرممکن بودند .
من حدود سه دهه است که علم موفقیت را بررسی میکنم و به این نتیجه رسیدهام که ویژگیهایی مانند انضباط شخصی، پشتکار، تمرکز بالا ،مدیریت زمان و ایجاد ارتباطات نقش مهمی در موفقیت بازی میکنند، اما با این وجود، به دنبال آن «یک عامل» اصلی هستم که تفاوت ایجاد میکند . صدها بار در سمینارها و مصاحبه هایم این سؤال از من پرسیده شده است: چه ویژگی و چه عامل اصلی وجود دارد که موفقیت یک فرد را تضمین میکند؟
این پرسش باعث میشد که فکر من به میزان زیادی درگیر شود که واقعاً چه عاملی در زندگی من به عنوان عامل اصلی موفقیت بوده است؟ بدون شک من ژن عالی نداشتم، همچنین به هیچ عنوان فردی خوش شانس نبودم. به علاوه، ارتباطات زیادی نداشتم و افراد مناسب زیادی را نمیشناختم. پس چه چیزی باعث شد که موفق شوم؟
هروقت که به گذشته خود نگاه میکنم، میبینم که عامل اصلی که باعث شد من به موفقیت دست یابم، این بود که من همواره 10 برابر بیشتر از دیگران کار و تلاش میکردم. من تمام کسب و کارهایم را با تلاش بسیار زیادی راه اندازی کردم. زمانی که اولین کسب و کارم را راه اندازی کردم ،هیچ برنامهای برای آن نداشتم و همچنین فردی کاملاً ناشناس بودم. من هیچگونه ارتباطاتی نداشتم و افراد سرشناس را نمیشناختم. تنها پولی که در آن زمان داشتم، پولی بود که با هر فروشم به دست می آوردم. اما یک ویژگی بارز در من وجود داشت و آن هم این بود که فراتر از حد تصور دیگران کار و تلاش میکردم .
بگذارید با شما روراست باشم. من فکر نمیکنم که توانستهام موفقیت خارق العادهای داشته باشم و یا اینکه از تمام تواناییهایم استفاده کرده باشم. بدون شک افراد بسیار موفقتر از من هم هستند ،حداقل موفقتر از لحاظ مالی، کسانی مانند وارن بافت و یا استیو جابز و یا مؤسسان فیسبوک یا گوگل.
دلیل اصلی اینکه من نتوانسته بودم به موفقیت خارق العاده از لحاظ مالی دست یابم، این بود که من بخش دوم قانون 10X را نقض کرده بودم: تفکر بر اساس قانون 10X. این تنها حسرت من بوده است. این که ذهنیت 10X نداشتم. در واقع من میتوانستم رؤیایی 10 برابر بزرگتر از آن رؤیای ابتدایی خود را در سر بپرورانم.
از عبارت «سطح خارق العاده» در طول این کتاب زیاد استفاده میکنم. خارق العاده یعنی دستیابی و انجام کارهایی که فراتر از سطح اکثریت متوسط جامعه است.
شاید بگویید: « من نیاز ندارم به سطح خارقالعادهای از موفقیت دست یابم»، «موفقیت اصلاً برایم اهمیت ندارد، من فقط میخواهم شاد باشم.» با این گفتهها خودتان را گول نزنید. برای اینکه بتوانید در زندگی به سطح بالاتری بروید، باید نحوه تفکر و رفتار خود را کاملاً تغییر دهید. در واقع جایگاه فعلی شما حاصل نحوه تفکر و رفتار شما در گذشته است .
بیایید فرض کنیم شما شغلی دارید و هیچ پساندازی هم در بانک ندارید و تصمیم دارید درآمد مازادی به مبلغ هزار110 دلار در ماه داشته باشید. یا شاید شما 10هزار دلار در بانک پس انداز دارید و میخواهید آن را به یک میلیون دلار برسانید و یا اینکه کسب و کاری دارید که سالانه یک میلیون دلار فروش دارد و میخواهید فروش را به 110 میلیون دلار برسانید. شاید اصلاً هدفی غیرمالی داشته باشید، شاید بخواهید 10 کیلوگرم وزن کم کنید یا هر چیزی. شاید این اهداف در جنبههای مختلف زندگیتان باشند اما یک چیز بین همه آنها مشترک است .شخصی که خواهان دستیابی به آن هدف است، هنوز به آن سطح نرسیده است.
در واقع خاصیت اهداف این است که شما را به جایگاهی بالاتر میبرد. موفقیت چیزی نیست که یک بار به آن دست پیدا کنید و تا آخر عمرتان از آن نگهداری کنید. شما باید مدام از یک قله موفقیت به قله دیگر صعود کنید. موفقیت همانند نفس کشیدن است. درست است که دم و بازدم قبلی شما مهم بوده است، اما شما برای ادامه حیات به دم و بازدمی جدید احتیاج دارید. اصلاً مهم نیست تاکنون به چه سطحی از موفقیت دست یافتهاید. شما به صورت ذاتی به دنبال موفقیتهای جدید در آینده خواهید بود.
افراد فوق موفق حتی بعد از اینکه به موفقیت چشمگیری دست پیدا میکنند، دست از تلاش برنمیدارند. دیگران با تعجب به آنها نگاه میکنند و میگویند: «چقدر حریص است، چرا کمی استراحت نمیکند؟» اما افراد فوق موفق این را به خوبی میدانند که اگر میخواهند موفقیت آنها استمرار پیدا کند، هرگز نباید دست از تلاش بردارند.
اخیراً شخصی از من پرسید: «به وضوح مشخص است که تو آنقدر پول داری که به معنای واقعی بی نیاز هستی. پس چرا بقیه عمر خود را استراحت نمیکنی؟» دلیلش این است که من برای فتح قله های موفقیت جدید، عقده و وسواس فکری دارم. من میخواهم اثر و ردپای مثبتی از خود بر روی این کره خاکی بر جای بگذارم.
هنگامی که هیچ دستاوردی ندارم، غمگین هستم و هنگامی که میدانم در مسیر متجلی ساختن تواناییهای نهفته ام هستم، با تمام وجود خوشحال هستم. عدم رضایت من نسبت به جایگاه فعلی ام نشان دهنده این نیست که در وجود من مشکلی وجود دارد، بلکه کاملاً برعکس، این عدم رضایت حاکی از این است که شور و اشتیاق درونی من هنوز شعله ور است. من باور دارم که کسب موفقیت برای خود و خانواده ام و شرکتم یک وظیفه اخلاقی برای من است.
هیچکس نمیتواند مرا قانع کند که داشتن اهداف والاتر و دستیابی به موفقیتهای بیشتر، کاری اشتباه است. آیا من فقط باید به خاطر عشقی که دیروز نسبت به همسر و فرزندم داشتم، خوشحال باشم و یا اینکه تمام تلاش خود را به کار گیرم تا عشق بیشتری را امروز و روزهای آینده نثار آنها کنم؟
پایان قسمت اول
دیدگاه شما در مورد موفقیت، به اندازه نحوه برخورد شما با آن اهمیت دارد. موفقیت مانند یک محصول نیست که در یک کار...
جملات قشنگ فراوانی وجود دارند که به نظر میرسد قصد آنها کم اهمیت جلوه دادن موفقیت است؛ برای مثال، این جمله که م...
قبل از اینکه بخواهیم به بحث درباره اهمیت قانون 10X بپردازیم، بگذارید داستانی از خودم را برایتان تعریف کنم. من ...
یکی از بزرگترین تحولات در زندگی من، زمانی رخ داد که دیدگاهم را نسبت به موفقیت تغییر دادم ...
بدون توجه به اینکه خواهان دستیابی به چه هدفی هستید، حال میخواهد کاهش وزن باشد و یا میلیاردر شدن، هدف و خواسته ...
در این فصل از کتاب قصد داریم که به یک تعریف واضح و مشترک از موفقیت برسیم. احتمالاً معنای موفقیت برای شما، با م...
اما شما هرگز نباید چنین اشتباه مهلکی را مرتکب شوید. چنین اقدامی، پیغام غلطی را به اعضای سازمان مخابره میکند- ا...