برای بسیاری از افراد داشتن رابطه پایدار به این معنی است که تا آخر عمر یک همراه داشته باشند. خواه صحبت کردن با یک فرد خاص باشد و یا وجود یک حضور فیزیکی. چیزی که ما از یک رابطه انتظار داریم، حس نزدیکی، مهر و محبت متقابل و رابطه ای عمیق است و نه احساس تنهایی.
به عنوان یک مشاور، با زوج هایی برخورد می کنم که یک حس خلاء و تنهایی را در رابطه عاشقانه خود تجربه می کنند و تلاش می کنند که آن را درک کنند اما این کار سخت تر از آن است که به نظر می آید.
برای افراد مختلف، تنهایی می تواند معانی متفاوتی داشته باشد اما تنهایی به طور کلی موارد زیر را شامل می شود.
اگر شما در یک رابطه عاشقانه هستید و احساس تنهایی می کنید ممکن است از خود بپرسید چه عواملی باعث ای امر شده و چگونه می توانید آن را برطرف کنید.
سازمان ریلیت انگلستان بیان می کند که تنهایی در یک رابطه چقدر می تواند پیچیده باشد. این تنهایی می تواند شامل فاکتور های درونی شما باشد و یا عوامل برونی که روی زندگی شما و شریک زندگیتان تاثیر می گذارد. درک هر دوی این موارد به شما کمک می کند بهتر با آن روبرو شوید.
1.احساس تنهایی درونی
شاید فکر کنید عوامل درونی(ویژگی های اخلاقی، خلق و خو و رفتار) چطور می تواند باعث احساس تنهایی شما شود در حالی که با کسی عاشقش هستید رابطه دارید.
انواع وابستگی و روابط
همه ما در مورد وابستگی کودکان شنیده ایم. اما این وابستگی چه نقشی در روابط بزرگسالان دارد؟
به طور خلاصه می توان به 4 نوع وابستگی بزرگسالان اشاره کرد.
افراد دارای اعتماد به نفس
افرادی که اعتماد به نفس بیشتری دارند به توجه کمتری از سوی شریک زندگی خود نیاز دارند. آنها در زندگی مشترک رضایت بیشتری دارند، اعتماد بیشتری به شریک خود دارند و در نیاز به حمایت شدن و نیاز به استقلال، تعادل ایجاد می کنند (و البته به همین اندازه برای شریک زندگی خود ارزش قائل هستند.). افرادی که اعتماد به نفس دارند از تنهایی شکایت نمی کنند و اصولا زندگی را سخت نمی گیرند.
افراد اجتناب کننده
این افراد سعی می کنند بین خود و کسی که عاشقش هستند فاصله ایجاد کنند. این اشخاص ممکن است منزوی شوند و یا حتی نقش والدین را به خود بگیرند و به اصطلاح رئیس بازی دربیاورند.
این اشخاص خود را متقاعد می کنند که مستقل هستند و هیچ نیازی به همسر و شریک زندگی خود ندارند اگرچه این عمل تنها باعث می شود که از همسر خود دور شوند و حالت تدافعی پیدا کنند، خشن شوند و طوری رفتار کنند که انگار اهمیتی برای دیگران قائل نیستند.
افراد مضطرب و نگران
افراد دارای این خصوصیات همیشه به دنبال شریک خود هستند و حضور دائمی او را خواستارند که همین باعث آزرده خاطری شریک زندگی و یا همسرشان می شود. آنها به عنوان "تشنه محبت" معرفی می شوند.
این افراد میگویند که همسرشان را برای یک انسان کامل شدن و یا نجات پیدا کردن احتیاج دارند. و یا حتی بدتر، این احساس را پیدا می کنند که بدون یک همراه، زندگی آنها بی اهمیت است و یا خود کاملشان نیستند.
افراد نابسامان
آخرین مورد، افراد نابسامان هستند که همیشه در ترس و نوعی گیجی به سر می برند و سعی می کنند تعادل را بین خیلی نزدیک و خیلی دور بودن از شریک خود برقرار کنند. در این افراد یک دوگانگی واقعی وجود دارد زیرا فکر می کنند که هیچگاه نمی توانند این تعادل را برقرار کنند و همیشه تحت تاثیر درگیری های احساسی هستند.
متاسفانه این افراد سابقه مشکل رفتاری دارند. به این معنی که فرد، از طرف شخصی که برای احساس امنیت به او نیاز دارد، احساس آسیب مداوم(اغلب از نظر ذهنی) می کند. بدتر اینکه آنها اغلب برای رفع نیازهایشان دچار مشکل هستند.
سلامت روانی و احساس تنهایی
می پرسید که سلامت روانی چه رابطه ای با احساس تنهایی در روابط عاشقانه دارد؟ باید بگویم که یک رابطه مستقیم.
افکار ما بر احساسات ما و متعاقبا بر روابط ما تاثیرگذار است. تصور کنید یک شخص افسرده زمانی که احساس یکنواختی، نا امنی و بی ارزشی میکند، چه احساسی نسبت به رابطه عاشقانه می تواند داشته باشد. او به این دلیل احساس تنهایی می کنند زیراکه افسردگی او را به این حس می کشاند.
اضطراب هم همین است. اگر مضطرب باشیم، این حس ما را به ترس می کشاند و در بدترین حالت، ما تمام احساسات را در درونمان می ریزیم و پیرو آن از نفوذ شریک زندگیمان جلوگیری می کنیم و ازاو دور می شویم.
ضربه روحی، ممکن است بر نحوه مدیریت ما بر روابطمان و اعتماد به دیگران تاثیر بگذارد. زمانی که افراد در طول زندگی اتفاقات ناگواری را تجربه می کنند، دوباره انتظار اتفاق های بدتر را می کشند و همین مسئله باعث می شود احساس تنهایی کنند.
تلاش برای بهبود سلامت روانی بسیار مهم است. برای داشتن یک رابطه خوب سلامت روانی امری حیاتی است. شما مهم هستید. سلامتی شما پر اهمیت است. رابطه عاشقانه شما نیز مهم است.
بسته به اینکه سلامتی روانی شما چگونه به خطر افتاده، شما میتوانید با روشهای ساده ای مانند پادکست های انگیزشی، نقل قول هاو خودیاری، به بهتر شدن خود کمک کنید و بر افسردگی فائق آیید. اگر از نظر سلامت روانی به کمک بیشتری احتیاج دارید، حتما به روانپزشک یا روانکاو مراجعه کنید.
2.احساس تنها بودن در روابط عاشقانه خود
دریافتیم که احساس تنهایی ما می تواند برگرفته از احساسات درونی ما باشد، اگرچه در اکثر موارد، این حس تنهایی تاثیر گرفته از عوامل بیرونی و روابط ما با شریک زندگیمان است.
ارتباط ضعیف
واضح است که ارتباطات و صحبت کردن ستون فقرات هر رابطه عاشقانه است. ارتباط و حرف زدن، به زوجین این امکان را می دهد که حرف یکدیگر را بشنوند، از صحبت های رد و بدل شده نتیجه گیری کنند و به صورت مثبت و یا منفی عکس العمل نشان دهند. نیازی به گفتن نیست که وقتی صحبت از ارتباطات، مکالمه و صحبت کردن می شود راه های درست و غلط وجود دارد. ارتباط پرخاشگرانه، انکارآمیز، بی احتیاطی و یا بحث برانگیز بین دو شریک زندگی منجر می شود که شخص روبرو احساس درک نشدن، بی مهری و در نتیجه، تنهایی کند.
زمانبندی مسائل
صرف نظر از اینکه زوج ها چقدر عاشق یکدیگر هستند، بدون زمانبندی مناسب برای ملاقات و وقت گذارانی با هم، زوجین در طول زمان از یکدیگر فاصله می گیرند. اختصاص دادن زمانی برای با هم بودن بسیار ضروری است. این مسلما برای افرادی که محل کارشان دور از خانه است و یا کسانی که غیبت طولانی مدت دارند از اهمیت زیادی برخوردار است. برنامه ریزی برای ملاقات های عاشقانه یک استراتژی مناسب برای فرار از احساس تنهایی در روابط است.
کیفیت با هم بودن
همانطور که بحث کردیم یافتن وقت برای با هم بودن مهم است. اما چیزی که به همان اندازه مهم است کیفیت وقتی است که ما با شریک خود می گذرانیم. خالی کردن سطل زباله به همراه عشقتان نوعی با هم بودن است اما آیا این باهم بودن ارزشی دارد؟
به خوب بودن اوقاتی که با شریک زندگیتان می گذرانید، توجه کنید و آن را سرگرم کننده ، لذت بخش و متنوع کنید. برای سرگرم کننده تر کردن وقتی که با هم می گذرانید، به صورت نوبتی برنامه ریزی کنید.
3. اهداف و انتظارات
اهداف و انتظارات با احساس تنهایی در یک رابطه چه ارتباطی دارند؟
همانطور که آستین بولینگر هنگام تأکید بر اهمیت تعیین اهداف توضیح داده است، اهداف مانند نقشه راه هر رابطه است. آنها ما را در جهتی خاص سوق می دهند تا به چیزی برسیم که هر دو به طور مساوی خواهان به دست آوردنش هستیم.
حال، چه اتفاقی می افتد اگر زوج ها اهداف متفاوتی داشته باشند؟ وقتی آنها انتظار رویكردها و یا نتایج كاملاً متفاوت را دارند، چه می شود؟
منجر به قطع ارتباط، احساس گیجی، خستگی و حتی گاهی ناامیدی می شود. نیازی به گفتن نیست، این کافی است تا زوجین احساس کنند که اهداف و آنچه برای آنها مهم است با اهداف شریک زندگیشان مطابقت ندارد.
بنابراین سازگاری در یک رابطه، بسیارمهم است. احساس تنهایی در روابط می تواند به معنای تغییر یا انحرافی در مسیرزندگی و اهداف شما باشد. در این صورت یا باید هر دو، هدف خود را مجدداً بررسی کرده و آن را به یک جهت مشترک سوق دهید یا اینکه بپذیرید که رلبطه بین شما، دیگر یک هدف مشترک را دنبال نمی کند و باید به پایان برسد.
4. نیاز ها و احتیاجات برآورده نشده
انسان ها یک سری نیازها و احتیاجات دارند. برای مثال: نیازهای فیزیکی، نیاز های احساسی، نیازهای روحی و نیازهای جنسی. همه ما زمانی که در یک رابطه عاشقانه هستیم، انتظار داریم حداقل تعدادی از این نیازها، توسط کسی که بیشتر از همه دوستش داریم، برطرف شوند و زمانی که این اتفاق نیفتد احساس طرد شدن، و بی مهری ما را در بر می گیرد.
متاسفانه اتفاقی که بعد از آن می افتد این است که ما در جایی دیگر به دنبال رفع این نیازها می گردیم. این طبیعت انسان است. شاید برای رفع نیازهایمان دست به دامن شخص دیگری غیر از شریک زندگی خود شویم، شاید خود را با کار، دوستان و یا سرگرمی های مختلف مشغول کنیم و یا حتی تمام توقعاتمان را نادیده بگیریم. ما احساس تنهایی می کنیم و مغز ما تلاش می کند به هر نحوی شده این خلاء را پر کند.
5. رابطه جنسی
برداشت زن و مرد از رابطه جنسی کاملا متفاوت است. در داشتن یک رابطه جنسی خوب موارد زیادی دخیل است. از جمله اعتماد، احترام و ارتباط کلامی.
برای اکثر زن ها لازمه یک رابطه جنسی خوب، داشتن ارتباط عاطفی است. در مقابل برای مردها داشتن تجربه جنسی، امریست که باعث ایجاد ارتباط آنها با شریک خود می شود. این در عمل به چه معناست؟
به این معنی است که هنگامی یک زوج رابطه جنسی خود را قطع می کنند، خواه به دلیل مسائل روزانه، مشکلات در رابطه با زندگی و فرزند پروری و یا خواه به دلیل استرس و یا مشکلات جسمی و روحی، ممکن است در روابط خود تا حدی دچار تنهایی شوند.
6. آزار و خیانت
این مسئله کاملا واضح است به همین خاطر سخنم را کوتاه می کنم. زمانی که یکی از زوج ها آزار جسمی و یا ذهنی می بیند چه به خاطر خیانت باشد و یا دروغ و یا هر اتفاق آزاردهنده دیگر، بی شک دچار تنهایی می شود.
بعضی اوقات جبران این اتفاق ها کاملا قابل انجام است اما به صبر، تعهد و تلاش بسیار زیاد از جانب هر دو فرد نیاز دارد. نسبت به نوع اختلافی که بین زوج پیش آمده، آنها می توانند یا خود به حل آن بپردازند و یا به یک مشاور مراجعه کنند تا آنها را به سمت مسیر درست راهنمایی کند.
نتیجه گیری
احساس تنهایی در یک رابطه می تواند به دلیل احساسات درونی و یا یک عامل بیرونی باشد. برای از بین بردن احساس تنهایی می توانید موارد زیر را امتحان کنید:
و اگر هیچکدام کارساز نبود حتما برای کمک پیش یک مشاور بروید.
مقالات مشابه
رابـطـه زنـاشـویـی و اعـتـماد به نـفـس
دنیای مجازی و امنیت خانواده
روانشناسی نحوهی خوابیدن زوجین کنار یکدیگر
آغوش همسر و تاثیر روانشناختی آن بر فرد و کیفیت رابطه
Label
بزن بریم !